عبور شاه وحشی از خط قرمز آمریکا

بصیر، ۲۶ سال پیش در چنین روزهایی (دسامبر ۱۹۸۹) ایالات متحده آمریکا در آستانه تبدیل به یگانه قدرت جامعه بین المللی قرار گرفته بود، رقیب یانکی ها (اتحاد جماهیر شوروی) به دلیل کاستی های متعددش به ویژه در حوزه اقتصادی و ایدئولوژیک روندی فرسایشی را آغاز نموده بود، فرآیندی که نهایتا و در کمتر از دوسال بعد به اضمحلال و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی منجر شد. فضای فوق بیش از هر زمانی دست سردمداران ایالات متحده را برای یکه تازی در جامعه بین المللی و ایجاد فضای پس از اتمام جنگ سرد موسوم به جهان تک قطبی به رهبری و الگو گیری از ایالات متحده آمریکا باز گذارده بود.

اواخر دسامبر ۱۹۸۹ بود که آمریکایی ها به بهانه آن چه مداخله مانوئل نوریگا رئیس جمهور پاناما در صدور کوکائین و پول شویی وی می نامیدند به این کشور کوچک حمله نموده و در کمترین زمان ممکن زمینه سرنگونی وی و دولتش را فراهم آوردند. نکته حائز اهمیت آن که شخص نوریگا ( آن گونه که خود وی در خاطراتش اذعان داشته) از زمان جوانی تا به قدرت رسیدن در پاناما همواره به عنوان حافظ منافع ایالات متحده در کشورش بوده و اسناد متقنی دال بر همکاری وی با سازمان جاسوسی آمریکا (سیا) بارها منتشر شده است. با این حال ایالات متحده آمریکا بی اتکا به موارد فوق و در راستای منافع کوتاه مدت و بلند مدتش به این کشور کوچک اما استراتژیک حمله نموده و زمینه حضور نظامی اش در این منطقه و روی کار آوردن دولتی همسو را فراهم می آورد.

در این وجیزه بر آن شدیم با ارائه گزارشی توام با تصویرهای مرتبط و در سالگرد آن واقعه، به چرایی حملات آمریکا به پاناما و خسارات وارده به ملت پاناما به عنوان تنها یکی از اقدامات استکباری ایالات متحده آمریکا بپردازیم.

کشور کوچک پاناما در آمریکای مرکزی واقع شده و پایتخت آن پاناماسیتی است. جمعیت این کشور هم اکنون سه میلیون و چهارصد هزار نفر می باشد و زبان رسمی اش اسپانیایی می باشد. پاناما در سال ۱۸۲۱ از اسپانیا و سپس در سال ۱۹۰۳ از کلمبیا مستقل شد. جمهوری پاناما کم‌جمعیت‌ترین کشور اسپانیایی‌زبان در آمریکای لاتین است. پاناما با ۷۵۵۱۷ کیلومتر مربع وسعت صد وشانزدهمین کشور جهان از لحاظ وسعت است. این کشور از شمال به دریای کارائیب (اقیانوس اطلس)، از شرق به کشور کلمبیا، از جنوب به اقیانوس آرام و از غرب به کشور کاستاریکا محدود است. منطقه پاناما دارای باریک ترین خشکی در آمریکای مرکزی است که دو نیم‌قاره آمریکای شمالی و جنوبی را به یک دیگر متصل می‌کند. جمهوری پاناما عضو سازمان ملل متحد، و سازمان کشورهای آمریکایی است.

از زمان اتمام جنگ جهانی دوم و افول بریتانیا، این ایالات متحده آمریکا بود که بسان یک قدرت جهانی تلاش نمود هیمنه خویش را بر عمده کشورهای جامعه بین المللی بگستراند. در این میان قاره آمریکا و کشورهای آن به عنوان حیات خلوت ایالات متحده محسوب شده و شاهد بیشترین نفوذ و مداخله واشنگتن بوده اند. پاناما نیز به دلیل موقعیت استراتژیکش و وجود کانال بین المللی اش جنبه حیاتی برای پیدا کرده بود.

از کانال پاناما به عنوان یکی از بزرگ ترین و مهم ترین آبراه های بین المللی نام برده می شود که توسط انسان و در خلال یک مهندسی پیچیده و دشوار ساخته شده است. این آبراه حیاتی دو اقیانوس اطلس و آرام را به یکدیگر وصل می کند. اگرچه ایده ساخت این کانال به دهه ها پیش از افتتاحش باز می گردد با این حال این مهندسین آمریکایی بودند که در ابتدای قرن بیستم و با کوشش فراوان توانستند آن را احداث نمایند (۱۹۱۴). افتتاح کانال موجب شد تا کشورهای مختلف بدون نیاز به دور زدن آمریکای جنوبی بتوانند از طریق آن به راه خویش ادامه دهند. به طور نمونه می توان اظهار داشت که حد فاصل نیویورک تا سانفرانسیسکو که تا پیش از احداث کانال قریب به ۲۲۵۰۰ کیلومتر راه دریایی بود، اکنون به ۹۵۰۰ کیلومتر کاهش یافته است. لذا تسلط و استیلا بر این آبراه از سوی هر قدرتی در جامعه بین المللی امتیازی گزاف و ارزنده محسوب می شود.

مداخله مستقیم و غیر مستقیم آمریکا در امور پاناما از همان ابتدای قرن بیستم آغاز شد. پس از رد پیشنهاد آمریکا از سوی دولت کلمبیا ( در آن زمان پاناما بخشی از خاک کلمبیا بود) مبنی بر مشارکت واشنگتن در احداث کانال، آمریکایی ها به حمایت از جدایی طلبان پانامایی پرداختند. در پی این تصمیم، دولت تئودور روزولت، رئیس جمهور وقت آمریکا به طور آشکار ساکنان پاناما را به جدایی‌طلبی تشویق کرد و کشتی‌های جنگی آمریکا در ساحل مقابل شهرهای کولون و پاناما لنگر انداخته و مانع دخالت ارتش کلمبیا شدندپس از اعلام استقلال منطقه پاناما از کلمبیا در نوامبر سال ۱۹۰۳ میلادی ایالات متحده این کشور نوبنیاد را به رسمیت شناخته و در روز ۱۸ نوامبر قرارداد احداث کانال میان ایالات متحده و پاناما امضاء شد. این کانال سرانجام در ۱۹۱۴ گشوده شد. براساس این قرارداد یک نوار خشکی به عرض ۸ کیلومتر از خاک پاناما مجزا شده و به آمریکا تعلق می‌گرفت. تا سال ۱۹۹۹ کنترل کانال پاناما در اختیار دولت آمریکا بوده و واشینگتن در ۳۱ دسامبر این سال این کانال را به دولت پاناما بازپس داد.

در سال ۱۹۸۳ مانوئل نوریگا که سال ها ریاست سرویس اطلاعاتی پاناما را عهده دار بوده و از روابط مستحکمی با آمریکا بر خوردار بود به عنوان فرمانده ارتش انتخاب شد.  وی که تا پیش از این سمت نیز از افراد قدرتمند و پر نفوذ پاناما محسوب می شد و نقش بسزایی در قاچاق مواد مخدر در آمریکای مرکزی ایفا می نمود پس از نشستن بر کرسی فرماندهی ارتش پاناما درصدد بر آمد تا بر كانال پاناما كه در اختیار امریكا بود، تسلط یابد. از این‏ رو به مرور با سیاست‏ های آمریكا مخالفت نمود و از تمدید قرار داد واگذاری كانال پاناما به آمریكا كه مدت آن در سال ۱۹۹۹م به پایان می‏رسید، خودداری كرد.

 در سپتامبر ۱۹۸۷م، امریکایى‏ ها به منظور تضعیف نوریگا وی را متهم به دست داشتن در قاچاق مواد مخدر کردند. این اتهام موجب بروز یک جنگ تبلیغاتی شدید میان نوریگا و امریکایى‏ ها شد. سه هفته پس از این اتهام، رئیس جمهور وقت پاناما طی حکمی نوریگا را از سمت فرماندهی گارد ملی برکنار کرد. رئیس جمهور که بدون ارزیابی قدرت و نفوذ نظامیان چنین حکمی را صادر کرده بود، چند ساعت پس از صدور این حکم در یک کودتا به وسیله نوریگا برکنار گردید و مخفی شد. در این زمان، امریکایى ‏ها پاناما را مورد محاصره اقتصادی قرار دادند و دارایى‏ های این کشور را در بانک‏ های شان بلوکه کردند. در این اوضاع و احوال، نوریگا انتخابات ریاست جمهوری ماه مه ۱۹۸۹م پاناما را که احتمال پیروزی مخالفان در آن زیاد بود، پیش از اعلام نتایج قطعی انتخابات، باطل اعلام کرد.

ناامیدی دولت جرج واکر بوش از تداوم نفوذ در پاناما و یا خلل در منافع این کشور، سرانجام دولت مردان آمریکایی را به دخالت نظامی در امور داخلی پاناما و سرنگون کردن رئیس جمهور این کشور مجاب ساخت. این جنگ را دولت جرج واکر بوش به اتهام دست داشتن مانوئل نوریگا، رئیس جمهور پاناما، در قاچاق مواد مخدر آغاز کرد جنگی که نهایتا به پیروزی آمریکا منجر شده و زمینه سقوط رئیس جمهور را فراهم آورد. در بیستم دسامبر سال ۱۹۸۹ نيروهای اعزامی جورج بوش (پدر) رئيس جمهوری وقت آمريكا مرکب از ۹ هزار و پانصد نفر با کمک ۱۲ هزار تن نظاميان آمريکايی مستقر در منطقه کانال پاناما حمله نظامی خود را به واحدهای ژنرال مانوئل نوريگا رئيس دولت پاناما را آغاز کردند كه در آمريكا متهم به معاونت در صدور كوكايين و مانی لاندری (تبدیل غیر قانونی پول) شده بود.

حمله ی آمریکا به پاناما از دید کارشناسان نظامی به عنوان بزرگ‏ترین عملیات نظامی امریکا پس از جنگ ویتنام با هدف تثبیت و تحکیم سلطه اش بر مناطق استراتژیک جهان صورت پذیرفت. این جنگ نابرابر که برخلاف تصور امریکایى‏ ها پیروزی سریع چند ساعته به همراه نداشت، با مقاومت دلیرانه ارتش کوچک و مردم پاناما، دو هفته به طول انجامید و با بمباران مناطق غیرنظامی توسط نظامیان امریکایى، خسارات بسیار سنگینی بر کشور پاناما و به ویژه پایتخت آن وارد آمد. در این تهاجم نظامی بین چهار تا ده هزار نفر از مردم پاناما به قتل رسیدند. پس از دو هفته جنگ، نوریگا به سفارت واتیکان در پاناما پناهنده شد اما با محاصره سفارت توسط نظامیان آمریکایی و با خیانت واتیکان، وی به سربازان امریکایى تحویل گردید.
جرج بوش پدر در ۲۰ دسامبر ۱۹۸۹ دلایل عملیات حمله به پاناما موسوم به “هدف مشروع” را این گونه تشریح می کند: « ۱٫تضمین امنیت شهروندان آمریکایی ساکن پاناما: جرج بوش رئیس جمهور پاناما را به اعلان جنگ علیه آمریکا و تهدید جانی بیش از ۳۵٬۰۰۰ شهروند آمریکایی ساکن در پاناما متهم کرد. ۲٫دفاع از دموکراسی و حقوق بشر در پاناما. ۳٫ مبارزه با قاچاق مواد مخدر و پولشویی مربوط به آن: دولت آمریکا پاناما را متهم کرد که بصورت واسطه‌ای برای انتقال مواد مخدر به اروپا و آمریکا درآمده‌است. ۴٫ دفاع از پیمان‌نامه توریخوس-کارتر در مورد کانال پاناما: کنگره آمریکا ده سال پس از بازگشت کنترل کانال پاناما به کشور پاناما، مانوئل نوریگا را تهدیدی برای بی‌طرفی کانال قلمداد کرد و اعلام کرد که بر اساس پیمان‌نامه، آمریکا دارای حق مداخله نظامی برای بازپس‌گیری کنترل کانال پاناما را دارد.
با این حال بر همگان آشکار بود که تسلط بر کانال سوئز و احساس نگرانی از ملی شدن آن دلیل اصلی اتهام زنی های آمریکا بر علیه رئیس جمهور پاناما و حمله به این کشور می باشد و سایر دلایل ذکر شده بهانه هایی بیش نبوده اند. گفته می‌شود در این حمله بر علاوه کشتن و زندانی کردن هزاران پانامایی، بیش از یک میلیارد دلار خسارت مالی نیز به این کشور وارد شده است. در روزهای نخست تهاجم به هیچ خبرنگاری اجازه ورود به پاناما داده نشد و خبرنگارانی که برای مستندسازی این جنایات تلاش می‌کردند از سوی نیروهای آمریکایی هدف تیراندازی قرار می‌گرفتندکمیسیون حقوق بشر امریکای مرکزی با همکاری کمیسیون حقوق بشر پاناما گزارشی تهیه نموده که در آن جنایات دولت امریکا در پاناما را مستندسازی کرده است. در این گزارش آمده که نظامیان امریکا عمداً غیرنظامیان را هدف قرار می‌دادند و خانه‌های شان را به آتش می‌کشیدند. یک تن از شاهدان عینی به این سازمان می‌گوید: «من و شوهرم در منزل ١٤ یک ساختمان بودیم. هلی‌کوپترهای امریکایی به ساختمان ما شلیک می‌کردند… ما در اتاق دربسته پنهان شدیم تا گلوله به ما اصابت نکند ولی در آنجا نیز در امان نبودیم. چند دقیقه بعد یک نظامی امریکایی در بلندگو اعلان کرد که در ده دقیقه آنجا را تخلیه کنید در غیر این صورت بمباران را دوباره آغاز می‌کنیم. برق نبود و…. ما از راه زیر پله ها با لباس خواب به سرعت پایین آمدیم. هیچ چیزی با خود نداشتیم. آنان به ما اجازه ندادند تا لباس و دیگر اشیای خود را برداریم. هنوز همه تخلیه نشده بودند که حملات دوباره شروع شد و تعداد زیادی را دیدیم که پیش چشمان ما جان دادند و در آتش سوختند. کنار خانه ما یک ساختمان نیمه‌کاره بود که یک گلوله هم به آن اصابت نکرده بود. ما فهمیدیم که آنان می‌خواهند غیرنظامیان را بکشند

یکی دیگر از شاهدان عینی می‌گوید: «از راه اپارتمان‌های بمباران شده به سوی پناهگاه‌های خود می‌رفتیم…در راه تکه‌های بدن انسان‌ها را دیدیم. اجساد هر سو افتاده بودند. ما آن را جمع نموده روی یکدیگر قرار می دادیم و فکر کردیم که همه‌ی اینان کشته شده اند ولی متوجه شدیم که بعضی ها تکان می خورند. اجساد تکه تکه شده بودند و فکر می‌کنم که تانک‌های امریکایی از روی شان شان عبور کرده بود.» به گفته ی سازمان های حقوق بشری در برخی موارد نظامیان امریکایی پس از قتل‌عام، اجساد را در بسته و گونی ها انداخته و به آتش ‌کشیدند و یا بدون شناسایی در گورهای جمعی دفن ‌کردند. به همین دلایل آمار دقیق قربانیان این تجاوز تا کنون معلوم نیست.

چهارم ژانويه، درست ۱۴ روز پس از حمله نظامی، نوريگا پدر سه دختر دست بسته در هواپيما قرار گرفت و به بازپرس مربوط در فلوريدای آمريكا تسليم شد و چندی بعد در دادگاه به چهل سال زندان محكوم گرديد. وی در خاطراتش كه به چاپ رسيده نوشته است كه سال ها در پاناما حقوق بگير سرويس های اطلاعاتی آمريكا از جمله «سيا» بود و به مرد آمريكا در پاناما شهرت داشت. بر اساس این گزارش از سال ١٩٥٥ الی ١٩٨٦ مانوئل نوریگا به شکل منظم از سی‌.آی‌.ای سالانه ١٠٠٠٠٠ دلار بخاطر جاسوسی دریافت می‌نمود. پس از به قدرت رسیدن نوریگا، امریکا پول و اسلحه را به شبه‌نظامیانی که علیه ساندنیست‌ها در نیکاراگوائه می‌جنگیدند از طریق این کشور انتقال می‌داد. با این حال اختلاف میان طرفین به ویژه بر سر کانال سوئز موجب تلاش آمریکا برای ساقط کردن وی شد. نوریگا در پاسخ به اتهامات وارده گفته بود كه اتهام وارده در آمريکا به او ، سياسی است و از هنگامی وارد آمده كه او حاضر نشد به خواست دولت واشنگتن وارد جنگ نيكاراگوئه شود.

نوام چامسکی اندیشمند و نویسنده آمریکایی در رابطه با حمله ی آمریکا به پاناما و سقوط نوریگا می نویسد: «یک شاه وحشی از خط دوستی عبور و به یک دشمن و خلاف کار تبدیل شد درست زمانی که او جنایت استقلال‌خواهی نمود.» در زمان تعرض به پاناما، ژنرال کالین پاول (راست) رئيس ستاد مشترک و ديک چنی (چپ) وزير دفاع آمريکا بود.

دو هفته بعد از حمله نظامی امریکا به پاناما، شبکه تلویزیونی «سی‌.بی.‌اس نیوز» برنامه‌‌ی گمراه‌کننده و فریبنده‌ا‌ی را پخش کرد تا به مردم امریکا طوری تداعی نماید که پانامایی‌ها از حمله امریکا راضی هستند. این شبکه یک نظرسنجی کاذب به راه انداخت که گویا ٨٠ درصد مردم پاناما از تهاجم نظامی امریکا راضی هستند. «نیویورک تایمز» نیز به تاریخ ٦ ژانویه ١٩٩٠ نوشت: «مردم پاناما از دل و جان از نیروهای امریکایی حمایت نمودند.» شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز این تهاجم را با صدور قطعنامه‌ای محکوم نمود ولی قطعنامه توسط امریکا، بریتانیا و فرانسه «وتو» شد اما به تاریخ ۲۹ دسامبر ۱۹۸۹، «مجمع عمومی» این سازمان قطعنامه دیگری با ٧٢ رای مثبت صادر و اشغال پاناما توسط امریکا را محکوم کرد.

اشغال پاناما اگرچه به بهانه مداخله نوریگا در قاچاق مواد مخدر صورت پذیرفت، اما پس از  ساقط کردن وی، ارتش پاناما منحل شد و شرایط برای روی کار آمدن دولتی وابسته به آمریکا و استیلای بیش از پیش بر کانال سوئز مهیا گردید.

فرهنگ نیوز

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا