از «هاشمی و موسوی» تا «خمینی کوچک»!!

بصیر، چند سالی است که موج استفاده از نام امام راحل بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی در کشور رایج شده است و افراد خاص و معلومالحال برای دستیابی به اهداف و منافع خود «خمینی کبیر» را ملعبه دستان خود قرار دادهاند تا بر موج رضایتمندی مردم کشور از این شخصیت بزرگ جهانی سوار شوند.
عرصه سیاسی همواره مورد هجوم گروههای مختلف با اندیشههای متفاوتی بوده است که برای قرار گرفتن در هرم قدرت از تمامی امکانات و توان خود بهره میبرند و از هیچ کاری دریغ نمیکنند.
در این بین مهمترین حربهای که از سوی برخی سیاسیون مورد استفاده قرار میگیرد یارگیری از شخصیتهای قابل قبول و مورد وثوق جامعه است تا بر احساسات مردم موج سواری کنند.
بر اساس این یادداشت چند سالی است که برخی از افراد برای موجه نشان دادن خود و گروهشان در اقدامی هماهنگ از نام معمار کبیر انقلاب اسلامی ایران بهره میبرند و ایشان را به سود خود مصادره میکنند که در این یادداشت 3 سناریوی متفاوت آن را بررسی میکنیم.
سناریو نخست: حجتالاسلام هاشمی رفسنجانی نخستین سناریوی بازی با نام بزرگ امام خمینی است، رفسنجانی که در ماههای گذشته به قدری خاطرات و نقیض، خلاف واقع و خلاف حقیقت بیان کرده است که بسیاری از پیروان وی نیز بیاناتش را به درستی مورد قبول قرار نمیدهند.
خبرها، حرفها و خاطراتی که فسنجانی ادعا میکند در بسیاری از مواقع با در نظر گرفتن برخی از سخنان گذشتهاش که اشتباه بودن آنها بر همه روشن است نشان میدهد که نمیشود به آقای هاشمی در خصوص خاطرات نقلشده اعتماد کرد.
اما سوالی که مطرح میشود این است که چرا چرا وی این خاطرات را از کسانی تعریف میکند که نمیتوانند آن را تائید یا تکذیب کنند و سوال بعدی آنکه اصلا چرا هاشمی به خاطرهگویی روی آورده است؟
سناریو دوم: آغاز رسمی این سناریو را در سال 1387 بدانید که در نهایت به انتخابات و فتنه بزرگ 88 منجر میشود، فردی که در بازی غرب قرار گرفت و با نام «نخست وزیر امام!» سردمدار فتنه بزرگی شد، این اتفاق در حالی صورت میگیرد که دولت نهم در راس امور قرار دارد و رقیب برای خارج کردن وی حاضر بود دست به هر کاری بزند، از این رو باید شخصی انتخاب و برگزیه میشد که باز هم بتواند بر احساسات پاک این مردم موجسواری کند و چه کسب بهتر از نخست وزیر امام، همان کسی که نام امام را با خود یدک میکشید.
میرحسین که بزگترین کارنامه سیاسیاش همان دوران نخستوزیری امام راحل بود و در اذهان مردم به صورت یک فرد مقبول شناخته شده بود، با تفکری فریب خورده از غرب وارد انتخابات میشود و فجایعی بزرگ فتنه 88 را رقم میزند.
سناریو سوم: این بار یارگیری از بطن امام آغاز میشود و نوه خمینی بزرگ، در متن ماجرا قرار میگیرد، فردی که به خاندان امام راحل منتسب است و مورد تعریف و تمجید افراد سرشناس خاندان هاشمی و طیف اصلاحات قرار میگیرد، هرچند سیدحسن خمینی در طیف سیاسی خود نیز مخالفان بزرگی دارد اما با حضور او در عرصه سیاسی نزدیک انتخابات پروژه بهرهگیری از نام «خمینی» برای این جریان سیاسی بازهم کلید خورده است.
به هر حال باید دید کشور از این پیچ بزرگ تاریخی که با دو انتخابات در اسفندماه امسال برای کشور رقم میخورد چگونه عبور میکند هرچند مردم فهیم کشور همانطور که در گذشته نشان دادهاند که با حمایت از رهبری چیزی جز حمایت از وطن و ولایت را نمیپذیرند.
از جلسه دیروز تا به امروز زود بزرگ شدی جوون .
با تفکری فریب خورده از غرب رو خوب اومدی {آیکون لبخند}