فدک؛ حماسهای مقاومتی از اقدام و عمل حضرت زهرا (س)
بصیر، پنج سال از بعثت میگذرد؛ روز بیستم جمادی الثانی، روزی که در منزل رسول مهربانی (ص)، دختری چشم به جهان گشود که پاره تن محمد(ص) لقب گرفت.
دختری که میلادش تولد پاکیهاست، تولد آب است و تولد هر چه زیبایی و مهربانی. دختری که پیامبر گرامی اسلام(ص) در وصفش فرمودند: فاطمه عزیزترین مردم نزد من است(1) و هر کس دخترم فاطمه را دوست داشته باشد، در بهشت با من همراه خواهد بود.(2)
سالروز میلاد باسعادت این بانوی کریمه بهانه ای شد تا در این یادداشت کوتاه تنها به بخشی از مقاومتهای جانانه ایشان در مقابل قدرتطلبان غاصب تاریخ، یعنی «ماجرای فدک» بپردازیم.
فدک به سرزمین حاصلخیزی میگفتند که فاصله آن تا مدینه 140 کیلومتر بود. در پی پیروزی لشگریان اسلام در جنگ خیبر سال هفتم هجری، یهودیانِ خیبرنشین که عظمت قوای اسلام و پیشروی آنان را دیدند، تصمیم گرفتند در قبال حفظ جان و مال خویش و مصونیت از حمله مسلمانان، نصف یا همه آن سرزمین را به حضرت رسول اکرم(ص) ببخشند.
با این وصف «فدک» ملک خالص رسول الله(ص) شد و آن حضرت درآمدش را بین فقرا و مساکین و سایر درماندگان تقسیم میکردند. با نزول آیه «آت ذاالقربی حقه»(3) خداوند محمد(ص) را مامور کرد که فدک را به فاطمه(س) تملیک کند.
در همین راستا پیامبر(ص) آن را به فاطمه(س) بخشیدند و از آن تاریخ حضرت زهرا(س) شخصا اداره امور فدک را به دست گرفتند و مالک آن سرزمین شدند.
اما 10 روز پس از رحلت رسول اکرم(ص) و با خلافت ابوبکر، آن سرزمین تصاحب گردید و ملکیت شرعی و ارثیهی حضرت فاطمه(س) نادیده گرفته شد. این در حالیست که از مجموع بحثهای حاصل از آیات و روایات و اظهارات اندیشمندان اسلامی بر میآید که مالکیت فدک مختص زهرا(س) بود و این امر بر خلفای وقت نیز ثابت شده بود.
فاطمه(س) به عنوان یک مسلمان تمام عیار و نمونهی انسان کامل دریافته بود که “حق” را باید طلب کرد و بر هر فردی واجب است که برای گرفتن حقوق خویش بکوشد؛ اگرچه بدان نیاز نداشته باشد و این به معنای ناسازگاری با روحیه زاهدانه و پارسایی نیست، بلکه سکوت در چنین مواقعی، نوعی ظلمپروری و ذبحِ حقجویی است و دامن اولیای دین از این شائبهها پاک است.
علاوه بر آن، استفاده از امکانات و عایِدات چنان سرزمین پردرآمدی برای فاطمه، حکم ثروت خدیجه(س) را داشت که در ترویج اسلام و رشد بندگان خدا و رسیدن به اهداف والای الهی به کار گرفته شد.
افزون بر این نکته، مطالبهی فدک از سوی بانوی عالمین، تنها یک شعار سیاسی صرف در برههای از زمان نبود، بلکه باید حرکت آن حضرت را راز و رمز یک حماسه تاریخی قلمداد کرد که هدفش، افشای توطئهای بود که سعی در انحراف امر خلافت از جایگاه اصلی آن داشت.
خطبهی حضرت زهرا(س) در مسجد مدینه مدتی کوتاه پس از رحلت پیامبر(ص) و در پی غصب سرزمین فدک بیان شد. بانوی زنان عالم، درحالی که حلقهای از زنان مدینه پروانهوار وجود مبارکش را احاطه کرده بودند، همچون پدرش با هیبت نبوی به سوی مسجد گام برداشت.
عظمت و ابهت آن بانو سبب شد جایگاهی را برایش در نظر گیرند و با نصب پردهای، وجود پاکش را از دید نامحرمان دور نگه دارند. آنگاه خطبهی غرّا و نوربخش خویش را با جذبهای الهی، همراه استدلال، فصاحت و بلاغت و به کارگیری استعارات و کنایات ظریف و زیبا آغاز فرمود.
حضور فاطمه(س) در چنین مجلسی علاوه بر اهداف یاد شده، حکایت از مشارکت مسئولانه زنان در عرصهی سیاسی جامعه و مشروعیت بخشدن به فعالیتهای سیاسی، اجتماعی و مذهبی آنان دارد.
همچنین باید اذعان کرد خطبهی حضرت زهرا(س) در مسجد پیامبر(ص) تلاشی جز امر به معروف و نهی از منکر نبود، آن هم در جهت رسوایی قدرتطلبان غاصب خلافت، و توبیخ مهاجران و یادآوری برای آنان.
در پایان باید گفت امروز، الگوبرداری از قاطعیت حماسی زهرای اطهر(س)، در برقراری ارتباطات دیپلماتیک با قدرتطلبان و استعمارگران امری حیاتی برای کشورمان محسوب میشود چرا که رهبر معظم انقلاب در بیانات متعدد به غیرقابل اعتماد بودن آنها اشاره فرمودند.
براستی که امروز نیز باید بسیار هوشمندانه عمل کرد تا با رفاهطلبی و اشرافیگری، خاک و سرمایههای این کشور انقلابی را دچار ماجرای فدک نکنیم.
پینوشتها:
1- بشاره المصطفی، ص ۷۰
2- بحار الأنوار، ج ۲۷، ص ۱۱۶
3-الاسراء 26
جابر اسلامی رکنی