۲۵دستگاه متولی«حجابوعفاف» دقیقاً کجاهستند؟ /وقتی ناجا، به تنهایی جور کمکاریها را میکشد
بصیر، مسئلهی فرهنگ یک امر تجویزی و اجباری نیست. جنس فرهنگ و کار فرهنگی قطعا با یک کار نظامی متفاوت است. گوناگونی این دو امر آنقدر واضح و مبرهن است که هیچ انسان سلیمالعقلی نمیتواند این دو مبحث را باهم خلط کند یا یکی را به جای دیگری به تصویر بکشد. مقولههایی که از نظر جنس و ماهیت با هم فرق دارند، قاعدتا راهکارهای مغایری نیز میطلبند. جامعه پادگان نیست که آن را با زور و اجبار بتوانیم کنترل کنیم. نمیشود بالای سر مردم چوب گرفت و با کتک آنها را هدایت کرد. هیچکس در این موارد شکی ندارد اما…
درباره حجاب شعار زیاد میدهند. بیش از 25 نهاد مختلف (از آموزش و پرورش و ارشاد گرفته تا مرکز امور زنان و حتی وزارت امور خارجه) در «قانون عفاف و حجاب» نقش دارند که اغلب کار عملی خاصی نمیکنند. شاید در پایان هرسال بولتنها و گزارشکارهای بسیاری درباره فعالیتهایشان برای گسترش حجاب نیز ارائه دهند، اما تاثیر آن را بر جامعه شاهد نیستیم. تنها دستگاهی که در جایگاه خود فعالیتش را به درستی انجام میدهد، نیروی انتظامی است.
نیروی انتظامی 21 عنوان کلی در این قانون برایش مقرر شده است که طبق آن میبایست به مبارزه با بدحجابی و بیعفافی بپردازد. در راستای همین امر، اقدام به ساماندهی 7 هزار نیروی نامحسوس پلیس امنیت اخلاقی کرده است.
سردار اشتری، فرمانده نیروی انتظامی با اشاره به اینکه شورای عالی انقلاب فرهنگی با 300 مصوبه، 26 دستگاه و ارگان را در موضوع طرح حجاب و عفاف موظف کرده است، گفت: این در حالی است که خیلی از دستگاهها به مصوبات این شورا که بالاترین مرجع قانونگذاری کشور است عمل نمی کنند و شاهدیم که غیر از نیروی انتظامی تنها چند دستگاه از ظرفیت ها و امکانات خود در این زمینه استفاده میکنند و مابقی به وظایف خود یا عمل نمی کنند یا ناقص عمل میکنند.
نیروی انتظامی تنها دستگاه اجرایی است که طبق قانون و بر اساس وظیفه ذاتی اش در حال انجام مقررات است. جالب اینکه به تنها جایی هم که تاخته می شود، همین نیروی انتظامی است که در حال فعالیت در این عرصه می باشد. 25 دستگاه قانونگذاری و اجرایی دیگر -اگر فعالیتهایشان نمایشی یا ضدحجاب نباشد- در بهترین حالت، فعالیتی ندارند. حجاب و عفاف با وجود بیش از 25 متولی، هنوز صاحب ندارد. به این معنی که هیچکس کم کاریهای موجود در این زمینه را نمیپذیرد و مدام توپ را در زمین یکدیگر میاندازند.
حجت الاسلام احمد سالک، رییس کمیسیون فرهنگی مجلس با تقدیر از نیروهای انتظامی در اجرای وظایف محوله به آنها گفت: با کمال تاسف علیرغم اقدامات خوب نیروی انتظامی در راستای اقدام در جهت وظایف محوله، سایر دستگاههای مسئول به شدت در اجرای قانون ضعیف عمل میکنند.
او افزود: با کمکاری سایر نهادها و دستگاههای مسئول در امر امنیت اجتماعی، بار اجرایی کردن این قانون به دوش نیروی انتظامی میافتد و وقتی ناجا برای اجرای قانون وارد عمل میشود، همه شروع به اعتراض میکنند.
مک دونالدی شدن حجاب
جرج ریتزر، جامعه شناس شهیر معاصر معتقد است که جامعه کنونی ما به سمت «مکدونالدیشدن» پیش میرود. کارآیی یا گزینش وسیلهای سهلالوصول برای رسیدن به هدف (بدون توجه به پیامدهای اجتماعی آن)، محاسبه پذیری یا بهکمیت درآوردن و گرایش به فعالیتهای بیشتر و بزرگتر، پیشبینیپذیری کردن و عدم خلاقیت از عوامل تشکیل دهندهی این نظریه هستند. رستورانهای مکدونالد با استفاده از این سه عامل توانستند فعالیتهای خود را سامان دهند و روز به روز قویتر از گذشته به سود برسند.
مک دونالدی شدن حجاب در میان دستگاههای فرهنگی، یکی از عوامل خطرناک در حال رشد است. «هدف وسیله را توجیه میکند» از کلیدواژههای اساسی در بحث عفاف است. نهادهای فرهنگی با نمایش فعالیتهای آشکار قصد دارند از خود چهرهای مخالف بیحجابی بسازند. فعالیتهای کمتاثیر اما گسترده و به قولی «توی چشم» انجام میدهند. نشریات گلاسه چاپ میکنند و از همه بدتر با فونت بزرگ مینویسند «حجاب محدودیت نیست، مصونیت است» و در ادامه هیچ تعریف و توضیح قانع کنندهای برای این جمله کلیشهای بیان نمیکنند. کلیشه بدترین اتفاقی است که میتواند برای یک رویداد فرهنگی بیفتد. مسئلهای که کلیشهای شود، خلاقیت برای ارائه و تبیین آن از بین برود، محکوم به شکست است.
از سوی دیگر فعالیتهای بزرگتر، جذابیت بیشتری برای متولیان فرهنگی دارد. آنها دوست دارند همایشهای پر سر و صدا برگزار کنند و افراد بیشتری را تحت پوشش قرار دهند. وقتی 1000 نفر در همایش «حجاب و عفاف» شرکت میکنند، احساس بهتری به آنها دست میدهد و احتمال میدهند که تاثیر عمیقتری هم گذاشتند. مسئولان فرهنگی بهکمیت درآوردن مسائل این حوزه را سرلوحه کارشان قرار دادند و اصرار دارند همه چیز را با عدد و تعداد بگویند. ذهن ریاضیاتی که میان مسئولان انسانیترین مراکز کشور جاری است، نگاهی الگوریتمی را شکل داده که در جان فرهنگ میتَنَد. پیشبینی پذیری، رویداد دیگری است که به مک دونالدی شدن فرهنگ کمک میکند. نگاه پیوسته داشتن به مسائل و انتظار تاثیر آنی، یکی دیگر از مسائل در این حوزه به شمار میرود که گریبانگیر مراکز و دستگاههای مرتبط با حجاب شده است.
وزارت ارشاد فعال نیست
حجاب و عفاف، معلول اتفاقات دیگری است که در بطن جامعه و در پوشیدهترین نقاط شهر میگذرد. مال حرام، رشوه، فساد، دروغ، ریا، فردگرایی، تهاجم فرهنگی گسترده، بی قانونی و بیماریهای روانی، نوع ساختمان سازی، اعتماد به نفس عمومی، شکل و شیوه تفریح و دهها مسائل دیگر منتج به عاملی به نام بی حجابی و بی عفافی میشود. این مسائل قابل طرح هستند و میبایست در راستای حل و فصل آنها گام برداشت. در جامعه شناسی برای حل یک معضل، نمیتوان منتظر ایجاد یک فضای کاملا مهیا و تغییر همهی ساختارهای مورد نیاز باشیم. باید در عین حال که به رفع آن معضلات و مشکلات اقدام میکنیم، در راستای رفع مسائل دیگر هم پیش رویم.
حضور نیروی انتظامی در بحث حجاب و به صورت اعم در فرهنگ مثل نمک در طعام است. طعمش حس میشود، غذا را تا حدودی ضدعفونی میکند و برای سلامتی لازم است، اما اگر زیاد شود غذا را شور و نخوردنی میکند. همانطور که هیچکس به غذای بدون نمک و بیمزه میل ندارد.
امنیت فرهنگی و حضور نیروی انتظامی به عنوان یکی از 25 دستگاه اجرایی در بحث حجاب، لازم و ضروری است اما این که فقط حضور نیروی انتظامی در این مقوله حس میشود، ضعف سایر دستگاههاست. از سوی دیگر نیروی انتظامی ذاتاً جذابیتهایی دارد که باعث میشود حتی پلیس نامحسوسش بیشتر از همایشهای محسوس دیگران دیده شود، اما این دلیلی بر ناکارآمدی بقیهی نهادها و دستگاههای متولی در این امر نیست؟
نیروی انتظامی با فعالیتها، مانورها و حضور گستردهای که در این زمینه داشته، فقط به وظایفش عمل کرده است؛ روزی را تصور کنید که وزارت ارشاد نیز به اندازه این دستگاه به وظایفش فعالیت کند. نظارت بر مجوزهای صادر شدهاش را بیشتر کند، حفظ حریمها را گسترش دهد، آموزش در این زمینه را عمق ببخشد و فعالیتهای مصوبش را به انجام رساند. آن وقت شاید وضعیت حجاب و عفاف بهتر از قبل شود. باید به جای درخواست کم شدن فعالیتهای نیروی انتظامی، از بقیهی نهادها بخواهیم به وظایفشان عمل کنند. نیروی انتظامی همان جایی ایستاده که باید باشد. نقش خود را هم به خوبی ایفا میکند. وقتی که یک دستگاه اجرایی کارش را درست انجام میدهد، چرا باید جلویش را بگیریم؟