شهیدی که در فکر انتقام از یزیدیان بود/ درخواستی که اجابت شد
بصیر به نقل از بلاغ، وارد خانه که میشویم، فضا سنگین است، غم تمام خانه را فرا گرفته است، همه مات و مبهوت هستند.
مادر شهید را تا به امروز که دو روز از شهادت فرزندش آگاه شده است، سه بار به بیمارستان و درمانگاه بردهاند و سرُم به وی تزریق میکنند، حال و روز همسر و فرزند شهید نیز بهتر از مادر نیست.
«علی» را فریاد میزنند و میخواهند، انگار باور ندارند که علی آسمانی شده و دیگر برنمیگردد، اما اوضاع پدر کمی متفاوتتر است.
پسرم بهترین راه را برگزید و به هدفش رسید
به خانه این شهید بزرگوار رفتیم و با پدر وی همکلام شدیم، غمی سنگین بر دل دارد، اما میخندد، میخندد تا روحیه اهالی خانه حفظ شود، جملهای زیبا گفت که تمام اضطرابم را از بین برد: «علی رفت و بهترین راه را انتخاب کرد».
با یوسف عابدینی پدر بزرگوار شهید علی عابدینی برای لحظاتی کوتاه به گفتوگو نشستیم، وی میگوید: همواره برای حضور در سوریه به عنوان رزمنده مدافعحرم شور و اشتیاق فراوانی داشت، سه بار مجروح شد و بار آخر پس از مجروحیت تلاش کرد هر چه زودتر بهبود یابد و دوباره اعزام شود.
وی تصریح کرد: درست است که در نبود پسرم سختی فراوانی را باید تحمل کنیم، اما این شهید بزرگوار به هدف خود رسید، راه خوبی را انتخاب کرد.
پدر این شهید افزود: مرگ برای هر فردی به وقوع میپیوندد، اما راهی که علی برگزید بهترین راهی بود که میتوانست به هدف خود برسد.
وی ادامه داد: علی در راه حق به شهادت رسید و به دنیا تعلق نداشت، حتی نگران فرزندش امیرمحمد نیز نبود، چرا که میدانست اسلام خون میخواهد و ما میتوانیم از فرزندش محافظت کنیم.
پدر دیگر نمیتوانست ادامه دهد؛ بغضی سنگین راه گلوی وی را گرفته بود. اما خندید، پدر میخندد تا روحیه اهالی منزل نیز حفظ شود.
او میگوید: شهید عابدینی از کسانی بود که یک گردان را عاشق خود کرده بود، در هر زمینهای اعم از تاکتیک و تکنیک نظامی و مدیریت بر دیگران برتری داشت و صاحب سبک بود.
وی تصریح کرد: این شهید بزرگوار در دانشگاه و در مقطع لیسانس رتبهنخست را به دست آورد و از وی تجلیل شد، اما جبهههای نبرد را بر درس ترجیح داد تا به هدف اصلی خود که شهادت بود، برسد.
این همرزم شهید با اشاره به اینکه شهید عابدینی بسیار باهوش و نترس بود، گفت: چندینبار حرکات خطرناکی از او دیدیم که احتمال شهادت وی را افزایش میداد، زمانی که تذکر میدادیم میگفت «سه بار است که مجروح میشوم، شهادت برای ما نیست»، اما به این شهید بزرگوار بارها توصیه کردیم که شهادت خوب است ولی امروز اسلام رزمنده میخواهد…
وی با اشاره به اینکه در یکی از جبههها مجروح زیادی دادیم و مجبور شدیم علی را به آنجا بیاوریم، خاطرنشان کرد: به اندازهای در آن گردان خوش درخشید که حتی در نمازها نیز به وی اقتدا میکردیم.
این رزمنده مدافع حرم با اشاره به اینکه به مدیریت و تدبیر این شهید بزرگوار نیاز داشتیم، گفت: رفتار علی برای همه درس بود.
همرزم شهید بیان کرد: با شهادت علی ضربه بزرگی خوردیم، اما خوشحالیم که به آرزوی دیرینه خود رسید، علی رفت تا بماند و پاسخ سیلی خوردن حضرت زهرا(س) را به یزدیان بدهد و آینده از رشادتهای این شهید بزرگوار مینویسد.
وی تصریح کرد: شهادت و حضور در جبهههای جنگ در این خانواده موضوع تازهای نیست و با آنها پیوند نزدیکی دارد.
وی میگوید: درحالیکه اشک از چشمان پدر شهید اسماعیل خانزاده جاری بود، داستانی تعریف کرد که لرزه به تن اعضای حاضر در خانه شهید عابدینی انداخت.
یوسفنژاد افزود: پدر شهید خانزاده گفت: «پس از شهادت فرزندم، علیآقا سه بار به خانه ما آمد و با خانواده من دیدار کرد، پس از پایان هر دیدار با التماس از من میخواست تا برایش دعا کنم تا به فرزند شهیدم ملحق شود».
این پاسدار فریدونکناری ادامه داد: پدر شهید خانزاده میگریست و میگفت: «شهید عابدینی اشک میریخت و از من برای شهادتش خواهش میکرد تا دعا کنم و امروز میبینم که به خواسته خود رسید».
به گزارش بلاغ، این شهدای مدافع حرم هستند که در دفاع از ولایت و اهلبیت(ع) سرآمد بوده و با حضور در خط مقدم مبارزه با دشمن از جان شیرین خود میگذرند و شهادت را برمیگزینند.
شهید عابدینی یکی از آن شهدایی است که در برابر سلطه صهیونیست سر خم نکرد و مردانه جنگید و دلاورانه شهید شد.