مروری بر حوادث 15 ساله مشروطيت؛

انقلاب مشروطه؛ تقابل روحیه انقلابی مردم با اصلاح‌طلبان غربگرا/ آیا تاریخ قابل تکرار است؟!

بصیر، در سال‌های پایانی حکومت ناصر‌الدین شاه قاجار اوضاع ایران به‌تدریج رو به وخامت رفت و با مرگ شاه اوضاع آشفته‌تر شد.

مظفر‌الدین شاه، که پس از کشته‌ شدن پدر به سلطنت رسید، فردی بیمار و ملایم بود و دست‌کم مدتی برای پذیرش افکار اصلاح‌طلبانه آمادگی داشت.

وی امین‌السلطان را، که مورد تنفر عامه بود، برکنار و امین‌الدوله را به جای او منصوب کرد. او برای پرداخت حقوق حرمسرای پدر، برآوردن خواسته‌های مالی مکرر درباریان تازه وارد، که سال‌ها متنظر چنین فرصتی بودند، و سفر «درمانی» به چشمه‌های آب معدنی اروپا به پول فراوان نیاز داشت.

ولی صدر اعظم نتوانست وام جدیدی از انگلیس دریافت کند. بدین سبب شاه امین‌الدوله را برکنار و بار دیگر امین‌السلطان را به صدراعظمی انتخاب کرد.

امین‌السلطان، دو وام بزرگ از روس‌ها گرفت. در وام نخست، ایران تعهد کرد تمام بدهی خود را به انگلستان بپردازد و از این پس، بدون جلب رضایت روس‌ها، از کسی وام نگیرد. در برابر وام دوم، امین‌السلطان روس‌ها را از امتیازات اقتصادی عمده‌ای بهره‌مند ساخت. افزون بر این، روس‌ها بر امضای یک معاهده گمرکی پای می‌فشردند. براساس این معاهده که سرانجام در سال 1902 میلادی به امضا رسید، بر اقلام وارداتی روس تعرفه‌ای کمتر از 5 درصد ارزش کالا که مرسوم زمان بود، گمرک بسته می‌شد.

روس‌ها برای تضمین وام‌ها فردی بلژیکی به نام “نوز” را که به آنها تمایل داشت به عنوان رئیس گمرک ایران تحمیل کرده بودند. با تسلط بلژیکی‌ها بر گمرک ایران به دلیل تبعیضی، که آنها در مورد بازرگانان ایرانی در مقابل تجاوز روس روا می‌داشتند، شکایات فراوانی از بازرگانی ایرانی می‌رسید. این دو وام و درآمد ناشی از گمرک بیشتر در سه سفر شاه به اروپا در سال‌های 1907-1900 میلادی هزینه شد و شرایط اقتصادی بیش از پیش رو به وخامت رفت.

در این موقعیت ناخشنودی از سلطه بیگانگان بر گمرک، افزایش نفوذ روس‌ها، بی‌عدالتی و فقر و ناامنی و وجود مشکل نان در کشور، دولت را زیر فشار قرار داد.

عوامل بروز و ظهور مشروطیت

اولین مرحله از اعتراض‌ها به بهانه نان شروع شد. عصیان‌ها در هر شهر از سوی چند روحانی با نفوذ رهبری و پشتیبانی می‌شد. حمایت روحانیان بزرگ شهرها از این اعتراض‌ها، حمایت علمای نجف را نیز جلب کرد. به تدریج فشار مخالفان فزونی یافت و سرانجام در سال 1903 میلادی به استعفای امین‌السلطان که اکنون به بالاترین لقب یعنی اتابک دست یافته بود، انجامید.

شاه عین‌الدوله را به عنوان صدراعظم انتخاب کرد. اما نارضایتی‌ها پایان نیافت. هم‌زمان با تشکیل انجمن‌های مخفی مخالفان به ویژه در تهران و تبریز، پخش شب‌نامه‌ها به زبان فارسی که در خارج از کشور به چاپ می‌رسید، گسترش یافت. در این زمان شکست روسیه از ژاپن و وقوع تحولات انقلابی در روسیه به مردم جسارت و روحیه بخشید. ایرانیان می‌دانستند که روس‌ها برای حفظ منافعشان از حکومت قاجار حمایت می‌کنند، ولی مشاهده پیروزی یک کشور کوچک آسیایی دارای قانون اساسی بر یک قدرت غول پیکر اروپایی بدون قانون اساسی و وقوع تحولات انقلابی در روسیه ترس آنها را از مقابله با روس‌ها فرو ریخت.

استعفای امین‌السلطان و صدراعظمی عین‌الدوله و مشکلات گمرک، شکست روسیه از ژاپن و برخی عوامل دیگر سبب آغاز نهضت مشروطیت شد.

با ادامه اعتراضات مردم و نیز خواسته مردم مبنی بر عزل عین‌الدوله و همچنین اندیشه تأسیس مجلس شورای ملی در افکار مردم، شاه مجبور به برکناری عین‌الدوله شد و با تأسیس مجلس موافقت کرد.

پس از تهیه نظامنامه انتخابات و امضای آن به‌وسیله شاه، انتخابات مجلس در شهریور 1285 هجری شمسی برگزار شد، و نخستین مجلس مشروطه در مهر ماه همان سال گشایش یافت. این مجلس نوشتن قانون اساسی را به کمیته‌ای منتخب واگذار کرد.

این کمیته به سرعت با بهره‌گیری از قوانین اساسی بلژیک و فرانسه قانون فراهم آورد و به امضای شاه رساند. شاه بیمار اندکی بعد از امضای قانون اساسی درگذشت و محمدعلی شاه به سلطنت رسید.

در این زمان، اهداف و ماهیت جناح‌های مختلف آشکار می‌شد. بعضی از روزنامه‌های نوظهور، مقدسات مذهبی مردم را مورد حمله قرار می‌دادند. گروهی از روحانیون تهران به رهبری شیخ‌فضل‌الله نوری به منظور رویارویی با این تحرکات، مشروطه‌خواهان را به باد انتقاد گرفتند و با تجمع در حرم حضرت عبدالعظیم خواستار مشروطه مشروعه شدند.

در زمان محمدعلی شاه متمم قانون اساسی تدوین شد و به امضای شاه رسید. این متمم که در آن حق نظارت پنج مجتهد بر قوانین در نظر گرفته شده بود، به اصرار روحانیانی مانند شیخ فضل‌الله شکل گرفت.

محمدعلی شاه برای رویارویی با مشروطه‌خواهان در پی بهانه بود و دولت روسیه نیز به عنوان حامی در کنار او قرارداشت. حمله به کالسکه شاه، که برخی از مورخان آن را نقشه دربار شمرده‌اند، بهانه‌ای مناسب در اختیار شاه نهاد. او در دوم تیر ماه 1287 به پیشنهاد لیاخوف فرمانده روسی قزاق‌ها فرمان حمله به مجلس را صادر کرد.

هر چند در ظاهر همه چیز به سود شاه تمام شد ولی سرانجام مقاومت علمای نجف، که در فتوای خود به دفاع از نهضت و سرزنش محمدعلی شاه پرداختند، تلاش ستارخان و باقرخان به فتح تهران و برکناری محمدعلی شاه و به قدرت رسیدن فرزند 12 ساله‌اش انجامید.

پس از آن، افول مشروطه آغاز شد. حضور روس‌ها در شمال و انگلیسی‌ها در جنوب کشور و مداخلات بی‌اندازه آنها که موجب ضعف قدرت مرکزی می‌شد، اعتماد به مخالفان مشروطه مانند عین‌الدوله، قدرت یافتن مجدد فرصت‌طلبان، خان‌ها و اشراف قدیمی، آغاز جنگ جهانی اول، قحطی‌های وسیع، عدم موفقیت دولت در تأمین امنیت و معیشت مردم و ناخشنودی فراگیر ملت، زمینه را برای ظهور دوباره استبداد فراهم ساخت.

عوامل شکست مشروطه

سیدمحسن حسینیان کارشناس ارشد تاریخ طی گفت‌وگویی اظهار کرد: عوامل شکست مشروطه را می‌توان به دو دسته داخلی و خارجی تقسیم‌بندی کرد.

وی افزود: اتحاد دولت‌های روسیه و انگلیس در مقابل خطر آلمان و تقسیم ایران در قرارداد 1907 میلادی و اشغال ایران در جنگ جهانی اول به دست قدرت‌های درگیر از عوامل خارجی تاثیرگزار در شکست مشروطه‌اند.

حسینیان تصریح کرد: به توپ بستن مجلس توسط نیروهای روس، اشغال و جرم و جنایت توسط نیروهای نظامی روس‌ها در شمال و انگلیسی‌ها در جنوب، آغاز جنگ جهانی اول، افزایش قحطی، گرسنگی و بیماری و مرگ و میر نیز مردم را از فکر مشروطه بیرون می‌کرد و حتی برخی همه این بلاها را بلای مشروطه می‌دانستند.

این تاریخ‌شناس با اشاره به عوامل داخلی موثر در شکست مشروطه، گفت: از جمله عوامل داخلی شکست مشروطه، می‌توان به ماهیت کاملاً متفاوت نیروهای مشروطه‌خواه اشاره کرد.

حسینیان با بیان اینکه مشروطه انقلابی نبود که برخواست و اندیشه یک طبقه یا نیروی اجتماعی خاص استوار باشد، خاطرنشان کرد: گروه‌ها و نیروهای اجتماعی متعددی مشروطه را ایجاد کردند. آنها به جای گفت‌وگو با هم، به درگیری‌های فیزیکی، تهمت و افترا، ترور و خشونت دست می‌زدند، زیرا هنوز استبداد حاکم بر جامعه بود.

وی اضافه کرد: سال‌های پر آشوب جنگ جهانی اول، عدم توجه و بی‌اهمیتی دولت روس و انگلیس به مشروطه، ناامنی کشور، گرسنگی و بیماری از جمله عوامل داخلی شکست مشروطه بود. در جریان مشروطه روحانیت خسته از درگیری و دلسرد از سیاستمداران از صحنه سیاست کناره گرفته و میدان را به سود مستبدان و حامیان آنها خالی کردند.

نتایج و آثار مشروطه بر کشور

سیدمحسن حسینیان با اشاره به پیامدهای مشروطه، اظهار کرد: انقلاب مشروطه با همه مشکلات و ناکامی‌هایش آثار عمده‌ای از خود بر جای نهاد.

وی نخستین اثر مشروطه را مفاهیمی مانند قانون اساسی، مجلس، آزادی، انتخابات و تفکیک شدن قوا دانست و گفت: هر چند که بزودی مجلس، مورد هجوم قرار گرفت ولی اصل وجود قانون اساسی در سخت‌ترین دوره‌ها برقرار ماند و در مقاطع خاصی تعدادی از نمایندگان مخالف دولت به مجلس راه یافتند که با آثار سیاسی مهمی همراه بود.

این کارشناس ارشد تاریخ، تجربیات ارزشمند انقلاب مشروطه در زمان وقوع انقلاب اسلامی را دومین اثر مشروطه عنوان کرد و یادآور شد: از یک سو نابودی نظام سلطنتی و قطع کامل سلطه بیگانگان در کشور و توجه به فرهنگ و ارزش‌های خودی مورد توجه قرار گرفت، و از سوی دیگر رخنه عناصر بیگانه و فرصت‌طلب در مشروطه هوشیاری انقلابیون مذهبی را برای جلوگیری از تکرار این امر در انقلاب اسلامی برانگیخت و در نهایت این تجربیات لزوم حفظ وحدت میان نیروهای انقلاب را گوشزد کرد.

مجلس اول کارآمدترین مجلس تاریخ معاصر

شهناز یزدان‌پناه کارشناس تاریخ طی گفت‌وگویی اظهار کرد: در طی یک دهه یعنی از آغاز انقلاب مشروطه در سال 1284 تا 1293 آغاز جنگ جهانی اول، ایران دوره‌ای جدید و متفاوت از دوره‌های قبل را تجربه کرد.

وی افزود: در این دوره‌ آشوب و ناامنی از یک سو و کوشش برای قانونمند کردن کشور از سوی دیگر در جریان بود.

یزدان‌پناه تصریح کرد: تاسیس مجلس شورای ملی و تدوین و تصویب قانون اساسی یکی از مهم‌ترین دستاوردهای آن دوره به‌شمار می‌رود. مجلس اول بهترین و پرشورترین و کارآمدترین مجلس تاریخ معاصر بوده است.

این کارشناس تاریخ با بیان اینکه نمایندگان این مجلس توانستند در مدت کمتر از دو سال کارهای مهمی را به انجام برسانند، خاطرنشان کرد: نمایندگان مجلس اول از جان‌گذشتگانی بودند که با وجود مخالفت شاه و درباریان و بیگانگانی مانند روسیه تزاری و برخی از علما توانستند قوانینی را به تصویب برسانند که در زمان خود بسیار انقلابی و پر شور بود.

وی با بیان اینکه در آن زمان هنوز طبقه حاکمه فرصت نیافته بود خود را مشروطه‌خواه جلوه دهد، بیان کرد: گرچه نهضت مشروطه به ظاهر پیروز شد، ولی نتوانست به اهداف واقعی خود برسد و بار دیگر ظلم و استبداد جایگزین آزادی و دموکراسی شد.

انقلاب مشروطه، انقلابی شریعت‌مدار

در نزد اکثریت توده‌های مردم، انقلاب مشروطه، انقلابی شریعت‌مدار بود که علما در آن نقش حیاتی داشتند.

اصلاح‌طلبان غربگرا به سبب بافت سنتی و مذهبی جامعه آن روز و نفوذ روحانیت در میان مردم، همواره بر این نکته تاکید داشتند که اسلام حقیقی دموکراتیک است و اهداف آنها برگرفته شده از اسلام و مذهب شیعه است.

از سوی دیگر روحانیت نیز با وجود نفوذ و اقتدارش می‌دانست باید همگام و همراه با مردم و سایر نخبگان سیاسی آن روز حرکت کند. به همین سبب پیشروان جنبش با وجود اختلافات عقیدتی در ابتداء به دلیل منافع مشترک یعنی مبارزه با استبداد و برقراری عدالت ناگزیر مجبور به سازش شدند.

اصلاح‌طلبان با غربگرایی، مشروطیت را به شکست رساندند

اصلاح‌طلبان غربگرا آن زمان نخواستند یا نتوانستند افکار و دیدگاه‌هایشان را با قانون شرع و سنت‌های رایج آن زمان هماهنگ کنند. آنها تصور می‌کردند اکنون وقت آن رسیده است که علما و سایر سنت‌گراها خود را با وضع موجود یعنی تجددگرایی تطبیق دهند، در حالی‌که قشر عظیمی از مردم تابع دیدگاه‌ها و نظرات علما بودند و تجددگرایان اقلیتی بیش نبودند.

اصلاح‌طلبان نتوانستند شرایط را درک کنند و پیشرفت و توسعه را همگام با نگرش‌های توده‌ها به پیش برند.

انقلاب مشروطه گرچه دستاوردهایی برای ایران به ارمغان آورد، ولی نتوانست به اهدافی مانند آزادی و غیره دست یابد.

با وجود قانون اساسی مدون، ایران بار دیگر گرفتار استبداد و خودکامگی شد. نبود احزاب سیاسی، نادیده‌انگاری تدین مردم، توقیف مطبوعات، عدم آزادی قلم و گفتار و نادیده گرفتن عقاید و سنت‌های رایج بیانگر این واقعیت است که انقلاب مشروطه نتوانست به اهداف واقعی خود دست یابد و به انحراف کشیده شد.

دانا

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا