10 نشانه که با یک خودشیفته زندگی میکنید
رابطه با یک خودشیفته از نظر عاطفی طاقتفرسا است و میتواند روی سلامت روانیتان تاثیر بگذارد. شما پیمیبرید برای چیزهایی احساس گناه میکنید که واقعا تقصیر شما نیست. پیمیبرید همسرتان چیزی را که هفتهی پیش به شما گفتهبود، حالا این هفته کتمان میکند. توجه داشتهباشید همهی این ۱۰ نشانه یکباره اتفاق نمیافتند-ممکن است بهتدریج بروز کنند. آغاز رابطه با یک خودشیفته معمولا سریع است و آن فرد خودشیفته به شما میگوید بهترین اتفاق زندگیاش هستید. با این حال کمکم اوضاع تغییر میکند.
۱. از خانواده و دوستانتان جدا میشوید.
“چرا باید خالهات را ببینی؟ ماه قبل او را دیدی.”
“او هنوز در بیمارستان است.”
“همین که گفتم، ماه قبل او را دیدی.”
وقتی را که دور از خودشیفته سپری میکنید ممکن است دچار سردرگمی شود. مهمل بافی یکی از نشانههای بارز خودشیفتگی است. اگر خیانت کند(در خودشیفتهها بیشتر از دیگران رایج است)، شما را به خیانت متهم میکند. وقتی بدون او به خارج از شهر میروید یا در فعالیتی شرکت میکنید، این اتهامها بیشتر میشوند. همچنین، زمان دوری یعنی توجه کمتر به او.
۲. سعی میکنند دیگران را به رختان بکشند.
خودشیفتهها از عبارتهایی مثل “همه میدانند تو با من خوب نیستی”؛”سارا گفت هرچه زودتر باید تو را ترک کنم، او میداند تو چهطور آدمی هستی”؛” نیما میگفت دوست دارد با من باشد” استفاده میکنند. به یاد داشتهباشید “همه”، “سارا”، و “نیما” شاید این چیزها را نگفتهباشند. این برای خودشیفتهها روشی برای بهدست آوردن تسلط است، اینگونه باعث میشوند احساس “حقارت” بکنید، و شما را از دیگران جدا میکنند. وقتی با سارا و نیما مواجه میشوید، به شما میگویند هرگز چنین چیزهایی را به خودشیفته نگفتهاند. وقتی با خودشیفته مواجه میشوید، میگوید: “معلوم است که به تو میگویند هرگز چنین چیزی نگفتهاند. چهقدر احمقی که پرسیدهای.”
۳. قواعد برای شما هستند نه آنها.
او خیانت کردهاست- و انتظار دارد شما گذشت کنید. خودشیفته میگوید اگر وقت زیادی را با بچهها سپری نکردهبودی، نیازهای من برآورده میشد و خیانت نمیکردم. با این حال، در یک رابطهی سالم به جای خیانت، دربارهی برآوردهنشدن نیازهایتان صحبت میکنید. همچنین، شما هرگز نمیتوانید نیازهای یک خودشیفته را برآورده کنید-نیازهای او یک گودال بیانتها است. اگر حتی به یک فرد دیگر نگاه کنید، خودشیفته وفاداریتان را زیر سوال میبرد و شاید به توهین کردن روی بیاورد. (مهمل بافی را در بالا ببنید.)
۴. هرگز به اندازهی کافی خوب بهنظر نمیرسید.
او میگوید به شما خیانت کردهاست چون شما دیگر جالب نبودهاید. جملهی “تقصیر خودت است” فحوای کلام رایج خودشیفتهها است-شاید آن را مستقیم یا غیرمستقیم بگویند. وقتی فاز اولیهی “ماهعسل” یک رابطه به پایان میرسد(در همهی رابطهها همینطور است)، خودشیفته به جستوجوی روشهایی میپردازد که شما بهتر شوید. همچنین او تمایل دارد درمورد ظاهرتان نظر دهد، گاهی به روشهای مستقیم “این لباس افتضاخ است” یا به روشهای غیرمستقیم “این لکه روی صورتت چیست؟”
۵. نافرمانی تان تلافی میشود.
اگر قواعد خودشیفته را زیر پا میگذارید، آمادهی پیامدهای آن باشید. خودشیفتهها وقتی از یک “جراحت ناشی از خودشیفتگی” آزرده شوند، شما را آگاه میکنند. درست مثل رابطههای مبتنی بر سواستفاده، فوران خشم به آشتی منتهی میشود. با این حال به یاد داشتهباشید وقتی با خودشیفته آشتی میکنید، فوران خشم بعدی(که قطعا در راه است) بزرگتر از قبلی خواهدبود. هر بار که فوران خشم رخ بدهد، ممکن است سواستفادهی عاطفی به سواستفادهی کلامی بیشتر منجر شود-و سپس به سواستفادهی فیزیکی شدیدتر از آن منجر شود.
۶. بی نهایت رقابتپذیر هستند.
او پیمیبرد شما خوانندهی خوبی هستید- در یک گروه موسیقی شروع به آواز خواندن میکند. به او میگویید احساس سلامتی نمیکنید. ناگهان از شما مریضتر میشود. ممکن است به شما گوشزد کند در زمینهای از شما بهتر است- و ممکن است این را در مقابل آدمهای دیگر بگوید. به شما میگوید بیشتر از کسی که شما را درمان میکند در مورد درمان میدانند. خودشیفتهها تمایل دارند وقت خیلی زیادی را صرف ظاهرشان و نگاهکردن به آینه بکنند. به هیچ دلیل روشنی عضلاتشان را به نمایش میگذارند. یک خودشیفته نمیتواند به سادگی از کنار آینه بگذرد- باید بایستد و نگاه کند. میخواهد مطمئن شود جذابترین فرد است.
۷. میگویند دیگران منتظر بهچنگ آوردن او هستند.
آن همکاران نادانشان وقتی عظمت واقعی را میبینند آن را درک نمیکنند- احتمالا علتاش این است که نهایت درکشان در حد خودشیفته است. میدانید خواهرشان چگونه روز تولدشان را فراموش کرد؟ احتمالا علتاش این است که در بیمارستان در حال به دنیا آوردن فرزندش بودهاست. “بدیهی است” که خودشیفته میگوید: “او فقط یک بدکاره است”. هرگز تقصیر خودشیفته نیست. رفتار خودشیفتهها خودپسندانه است-آنها فکر میکنند مشکل از دیگران است، نه آنها. حرفهای تحقیرآمیز خودشیفتهها را، وقتی راجع به دیگران اشارحرف میزنند، در ادامه بخوانید.
۸. همسر سابقشان را با عبارات ناخوشایند یا تحقیرآمیز توصیف میکنند.
وقتی کسی دائما با عنوانهای ناسزا از همسر سابقاش یاد میکند یا میگوید همسر سابقاش چهطور در تمام مدت رابطه با او بدرفتاری کرد، یک مضمون رایج وجود دارد-خودشیفتگی. خودشیفتهها اغلب هنگام صحبت از گذشته از عبارات تحقیرآمیز استفاده میکنند. همچنین، وقتی یک خودشیفته درمورد داستانهای روابط گذشتهاش، میگوید همهی تقصیر به گردن همسر سابقاش بودهاست، مراقب باشید.
۹. از حربه ی سکوت استفاده می کنند.
در یک رابطهی سالم، گاهی آدمها به یک “وقت استراحت” نیاز دارند تا افکارشان را سامان دهند یا آرمش بگیرند. در یک مدت کوتاه آماده هستند تا با شریک زندگیشان ارتباط برقرار کنند و/یا در مورد مشکلات صحبت کنند. خودشیفته با “حربهی سکوت”به سادگی از برقراری ارتباط با شما سر باز میزند. این روشی برای بهدست آوردن قدرت و تسلط، و سردرگم کردن شما است. گاهی خودشیفته از حربه ی سکوت استفاده میکند چون احساس میکند شما او را به نحوی کوچک شمردهاید. با این حال، به شما نمیگوید چرا با سکوت او مواجه می شوید، و واقعا درباره ی علت آن هیچ ایده ای ندارید.
۱۰. نیازهایتان با سکوت برآورده میشوند، یا فقط حمایت زبانی دریافت می کنید.
“می توانی امشب در پروژه ی علوم بچه ها به من کمک کنی؟”
“سکوت”
“آهای، صدای من را میشنوی؟ به کمکت نیاز دارم”
“آره، حتما، انجاماش میدهم.”
*خودشیفته همچنان روی مبل می نشیند*
یا درخواست کمکتان نادیده گرفته میشود، یا خودشیفته میگوید کمکتان میکند و هرگز به حرف اش عمل نمی کند. به تفاوت حرف و عمل خودشیفته توجه کنید. معمولا بین این دو تفاوت زیادی وجود دارد. اگر پی بردید با یک خودشیفته رابطه دارید، از یک کلینیک سلامت روانی برای درمان فردی کمک بگیرید. خودشیفته میتواند بیثبات باشد، بنابراین اگر حس می کنید امنیت خودتان یا بچه هایتان در خطر است، با مرکز خشونت خانگی منطقه تان تماس بگیرید. در بخش ۲ درمورد رفتارهای خودشیفتگی و نحوهی کنار آمدن با آن بیشتر یاد میگیرید.