شکاف دیجیتالی نسل ها در جامعه ایران

بصیر، در یادداشت قبل با عنوان (آیا باید شکاف میان نسل ها را جدی گرفت؟) به تعریف گسل یا شکاف نسلی و نیز علل و  چرایی این پدیده پرداخته شد. در جوامع در حال گذار مثل کشور ما مساله شکاف نسل ها به عنوان یکی از مسایل اساسی اجتماعی و فرهنگی مطرح است. حال در این نوشتار به مولفه ی دیگری از شکاف تحت عنوان« گسل یا شکاف دیجیتالی» که ناشی از پیشرفت های تکنولوژیک در جهان امروز است، خواهیم پرداخت.

امروزه وقتی پای صحبت های بسیاری از پدر و مادرها می نشینی،جملاتی زیادی از این دست می شنوی؛ حرفشو نمی فهمم” ، ” دوره و زمونه عوض شده ” ،” سر از کارش درنمی آورم و… این جملات اگرچه در ظاهر جملات بسیار ساده ای هستند ولی اگر از منظر جامعه شناسان و متخصصان علوم اجتماعی به این موضوع نگریسته شود،خواهیم دید که پشت این واژه ها بار معنایی بسیار زیادی نهفته است که مهم ترین آن گسل و یا شکاف نسلی است. به نظر جامعه شناسان اگرچه موضوع شکاف نسل ها در ایران به وضعیت بحران نرسیده، ولی در حالت هشدار است و چنانچه این موضوع درست مدیریت نشود به بحران جدی در جامعه تبدیل خواهد شد.

موضوع شکاف نسلی در دهه 60 میلادی از سوی جامعه شناسان غربی مطرح شد، ولی پدیده شکاف دیجیتالی در ایران مربوط به یک دهه اخیر است. اولین بار کلمه شکاف دیجیتالی زمانی مطرح شد که گروهی از مردم جامعه توانستند با ابزارهای مختلف ارتباطی وارد دنیای مجازی شده و با آن زندگی کنند. در حالیکه گروه دیگر از مردم هیچ اطلاع و آگاهی از فضای مجازی نداشتند.

امروزه در سایه تکنولوژی های روز،  ارتباطات کلامی و عاطفی بین اعضای خانواده بسیار کم شده و در عوض بر ارتباطات در شبکه های مجازی افزوده شده است. اگر نگاهی طولی به استفاده از رسانه ها داشته باشیم می بینیم که رسانه های جمعی مانند رسانه های تصویری، شنیداری و مکتوب بیشترین طرفدار را داشته که یکی از مهم ترین ویژگی های آنها استفاده همزمان چند نفر و یا گروهی از آن بوده که البته این نوع رسانه ها محدودیت های زیادی نیز داشته اند. با پیشرفت صورت گرفته در حوزه های فناوری و ارتباطات، امروزه بیشترین رغبت و گرایش به سوی رسانه های اجتماعی است.  این رسانه ها در ابتدا بیشتر به شکل «فیسبوک»، «توییتر» و «گوگل پلاس» مطرح بودند که به مرور شبکه های دیگری مانند؛ وایبر، تلگرام، واتساپ و…نیز بر آن افزوده شد. از جمله دلایلی که منجر به استقبال از این شبکه ها شده این است که رسانه های اجتماعی گسترده تر، از بین برنده ی فاصله ی زمانی و مکانی، چند سویه، در دسترس، اطلاع رسان سریع، چند رسانه یی، فرامتنی و ارزان هستند که سانسوری نیز در آن وجود ندارد. بر اساس پژوهش های صورت گرفته، کاربران ایرانی در همه شبکه های اجتماعی فعال هستند به گونه ای که زبان فارسی پس از زبان انگلیسی، اسپانیایی و چینی به عنوان زبان های پرگویشور، پرکاربردترین زبان بوده است. آمار های ارائه شده نشان می دهد که جمعیت حدود 75 میلیونی ایران، تقریبا 140 میلیون خط فعال دارند که بر این اساس باید برخی از افراد چند سیم کارت داشته باشند.

در سایه چنین تغییر و تحولات در جامعه، شاهد شکل گیری شکافی بین نسل های گذشته و امروزه هستیم  که از آن با عنوان « شکاف دیجیتالی» یاد کردیم. حال این سوال مطرح می شود که علل اصلی شکل دهنده شکاف دیجیتالی چیست؟

عواملی مختلفی وجود دارد که می توان از آنها به عنوان علل شکل دهنده شکاف دیجیتالی نسلی یاد کرد که به برخی از آنها اشاره می کنیم:

الف.سرعت پیشرفت علم و تکنولوژی: بدون شک یکی از علل اصلی شکل دهنده این پدیده در دنیای امروز، سرعت رشد علم و دانش است و انسان در مسیر ارتباط و تعاملات روزانه خود چاره ای جز استفاده از ابزارهای ارتباطی که از مظاهر علم و دانش است ندارد.

ب.پیامدهای مدرنیزاسیون: همانگونه که اشاره کردیم، جامعه ایران در حال گذار از جامعه سنتی به جامعه مدرن است از اینرو طبیعی است که بین نسل های گذشته و امروز تفاوت های وجود داشته است. آنچه مهم است اینکه این تفاوت ها چگونه باید مدیریت شود تا از آسیب های فرهنگی و اجتماعی دور باشد.

ج. جمعیت جوان کشور؛ از منظری آسیب شناسانه، یکی ازعوامل، جوان بودن جمعیت کشور است. از منظری جامعه شناختی جوانان الگوهای رفتاری خاص خود را دارند ارزش گریز هستند زبان ویژه خود را دارند و از طبقه اجتماعی خود تبعیت نمی کنند. از آغاز قرن بیستم به خصوص پس از جنگ جهانی دوم ، سرعت توسعه و مدرنیزاسیون در جوامع پیشرفته و سپس گسترش آن به سایر نقاط جهان، باعث تغییرات شدیدی شد که میان جوامع سنتی دیروز و جوامع مدرن امروزی شکاف عمیقی ظاهر گردید.

د.مشکلات اقتصادی: امروزه خانواده ها مجال و فرصتی برای گفت و گو با یکدیگر را ندارند و این مسئله سبب ایجاد اختلال در انتقال فرهنگ شده است و تا زمانی که عناصر ذیصلاح در انتقال فرهنگ مداخله نکنند ما با نسل هایی روبرو خواهیم بود که از فرهنگ بیگانه تغذیه می کنند.

ه.شکل دادن هویت دلخواه؛ بسیاری از افراد جامعه بخصوص جوانان از شریط اجتماعی، اقتصادی و …خود راضی نیستند و به نوعی با خانواده خود در این محورها چالش دارند. از اینرو دنیای مجازی عملا این امکان و شرایط را فراهم کرده تا فرد آنگونه که خود دوست دارد خود را ببیند و به دیگران معرفی کنند. فضای دلخواه افرادی از این دست در دنیای مجازی منجر به کاهش ارتباطات با افراد و اعضای خانواده شده تا جایی که این افراد فضای مجازی را مایه آرامش خود می دانند.

از سوی دیگر ، به همان اندازه که امکانات دیجیتال برای افراد سود دارد، در بردارنده خطرات و آسیب های جدی نیز است. در گذشته مردم و بزرگان خانواده در جهت مدیریت مسائل اجتماعی و کنترل آنها ایفای نقش می کردند اما امروزه بیشترین مسئولیت ها در این حوزه به نهادهای رسمی واگذار شده و طبیعتا کنترل از جانب مردم کمتر شده که این امر خود تبعات منفی زیادی دارد؛ تغییر احساس تعلق از کار و خانواده به رسانه های اجتماعی و افزایش تهدید حریم خصوصی افراد به خاطر دوربین موجود در گوشی تلفن همراه از جمله آسیب های استفاده از شبکه های اجتماعی است. با حضور تلفن های مدرن و شبکه های اجتماعی، خانواده دیگر واحد اصلی ارتباطات نیست و نمی تواند ادعای کنترل انحصاری فرزندان را داشته باشد زیرا پیش از این، ارتباطات در جمع خانواده رد و بدل می شد اما در وضعیت کنونی افراد اطلاعات خود را از طریق دوستان و شبکه های اجتماعی می گیرند که این خود عامل ایجاد سواد رسانه یی جدید در میان جوانان و کاهش واژگان مشترک میان والدین و فرزندان شده است. از دیگر پیامدهای نامطلوب شکاف دیجیتالی، می توان به عوامل زیر اشاره کرد؛

الف. شکل گیری روحیه فرد گرایی و منفعت طلبانه که کمتر موفقیت ، منافع ، رفاه و خوشبختی خود را در موفقیت و سلامت و منفعت دیگران می بیند و یا به عبارت دیگر معتقد به تقدم فرد بر جمع می باشد.

ب. سقوط شخصیت جوانان ، شکل گیری و سازمان بندی بینشی که برای همبستگی ، همدلی و ارتباطات انسانی در ذهن و عمل بر جای باقی نمی ماند .

ج. بیگانگی فرهنگی و دوگانگی ارزشی نسل جدید.

حال باید چکار کرد؟  به نظر می رسد امروز اگر چنانچه در جهت تقویت هویت فرهنگی تلاش نکنیم و همچنان الگوهای سنتی را مبنای تربیت و برنامه ریزی های قرار دهیم در این صورت این شکاف ایجاد شده تقویت خواهد شد. بنابراین باید در سیاست گذاری ها خواسته های نسل جدید و خواسته های معقول و انتظارات آنها مد نظر قرار گیرد و نگاه تک بعدی و بالا و پائین نداشته باشیم. همچنین ضروری است که در جهت استفاده از تلفن و شبکه های اجتماعی فرهنگ سازی و آموزش داده شود و کارهای ریشه یی صورت گیرد. وقتی آموزش وجود ندارد نمی توان انتظار استفاده ی درست از اینترنت و موبایل داشت. ما دچار پدیده ی تاخر فرهنگی نیز هستیم به این معنا که آخرین دستاوردهای تکنولوژی را وارد می کنیم اما چقدر آموزش، شناسایی و فرهنگ سازی صورت می گیرد جای سوال است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا