لزوم بازنگری معنای «تعامل» در سیاست خارجی دولت تدبیر!
بصیرنیوز، با روی کار آمدن دولت تدبیر و امید باری دیگر موضوع سازش و ارتباط با کشورهای سلطهگر به ویژه آمریکا بر سر زبانها افتاد و برخی از خواص سیاسی کشور خود را برای این امر هزینه کردند.
تعاملی که همواره با حضور جبهه اصلاحات و تفکرات لیبرالی در بدنه اصلی کشور به اوج میرسد و این امر نیز در این دولت که خود را دولتی متعادل و فراجناحی خوانده بود بیشتر از گذشته شد.
در برنامههای این دولت، تعامل با غرب و به ویژه آمریکا دوباره بر سر زبانها افتاد و با آغاز به کار دولت تدبیر و امید مباحث مربوط به سازش و لبخند در ادبیات سیاسی ایران وارد شد.
موضوعی که باید این ادبیات را عملیاتی میکرد نیز مباحث مربوط به فناوریهای هستهای بود و در این میان فشارهای داخلی و خارجی نیز بر خواص کشور مبنی بر پذیرش این موضوع وارد میشد.
با ورود دولت تدبیر و امید رهبری مباحث مربوط به نرمش قهرمانانه را مطرح میکنند و در عین حال که مذاکرات با آمریکا را بینتیجه میدانند و به پایان آن خوشبین نیستند اما با طرح این موضوع بسیار مهم، فضای کار را برای دولتیهای خواستار رابطه با آمریکا و غرب فراهم میکنند و تاکید میشود که مذاکره فقط در مسائل هستهای باشد.
با ورود دولت به مذاکرات هستهای و چندین ماه برگزاری جلسات مختلف تخصصی، در نهایت، دولت و غرب به جمعبندی نامشخصی از مباحث هستهای مربوط به ایران میرسند که هرچند رئیسجمهور از آن به عنوان آفتاب تابان یاد میکنند اما رهبری با شروط 9گانه ماحصل این مذاکرات را پذیرفتند و مباحث تخصصیتر را به مجلس واگذار کردند.
اما موضوع از جایی رنگ و بوی دیگر به خود میگیرد که با وجود هزینههای نقد ایران در راستای این تعهدات، غرب کمترین کنشی نسبت به این موضوع ندارد و علاوه بر آن با ممانعت در بسیاری از امور مانع از اجرای برجام میشود تا جائیکه مسئولان دولتی در کنار منتقدان و دلواپسان هم ناله میشوند و از بر روی کاغذ ماندن تعهدات غربیها و نقش مستقیم آمریکا بر این بیتعهدیها گله میکنند.
نکته حائز اهمیت و جای سوال اینجا است که معنای تعامل در اندیشه سیاسی دولت چیست و چه کارآیی دارد؟
اینکه قرار بود با اجرای برجام مسائل اقتصادی کشور بهبود پیدا کند و هرگز چنین موضوعی پیش نیامد آیا به معنای تعامل و همکاری است، یا اینکه جیبوتی، امارات و کشورهایی مانند این که هرگز در حد و اندازههای عظمت کشورمان محسوب نمیشود جرات بیان شدیدترین سخنان به ایدئولوژیهای کشورمان را دارند تعامل محسوب میشود.
سوال بعدی اینجا است که آیا تعامل یعنی اجازه آمریکا برای خرید ایرباس و هواپیما یا اینکه همکاری بینالمللی برای ممانعت از عقد قراردادهای مختلف محسوب میشود.
اینکه جایزهای مشترک با عنوان «چتم هاوس» به وزرای خارجی دو کشور ایران و آمریکا که از هر لحاظ با یکدیگر مشابه نیستند میدهند با چه نگاهی قابل تحلیل است اما اینکه به بهانه تروریسم و حمایت از حزبالله و نیروهای مقاومت پولهای بلوکه شده ایران را برنمیگردانند سوالی بیپاسخ است.
سوال دیگر اینجا است که آن کسانی که مشفقانه به آمریکا پیش از برجام اعتماد میکردند و حتی آب خوردن مردم را به آن گره زده بودند به چه شکلی معنای تعامل را برای مردم توضیح میدهند زمانی که جان کری تقصیر عدم برقراری روابط بانکی در پسابرجام را به گردن ارتباط ایران با حزب الله و فعالیت در سوریه انداخت.
باید از دولت تدبیر پرسید تعامل با کشورهایی که به ساحت مقدس پیامبر اکرم(ص) توهین میکنند باید به چه صورتی باشد که ثانیههایی از حادثه تروریستی در آن کشور نگذشته است که رئیسجمهور ایران برای آن سرزمین پیام تسلیت صادر میکنند اما کودکان و زنان بیگناه یمنی و سوری در زیر بمبهای آمریکایی، سعودیه داعشیها در حال تلفشدن هستند.
نمیدانم معنای تعامل را در ادبیات سیاسی دولت تدبیر و امید چگونه باید تحلیل کرد، به گفته یکی از کارشناسان مطرح سیاسی کشور حتی یقین داریم پس از مذاکرات هستهای ارتباط با حزبالله و انصارالله و غیره هم اگر قطع شود و ایران در سوریه هم اگر دستها را بالا ببرد، باز بهانه دیگری وجود خواهد داشت.
نمیدانم کدام تعامل توانست عزت را به پاسپورتهای ایران بازگرداند یا کدام رابطه خوب و مذاکرهای دلار را به مرز 4 هزار تومان نزدیک میکند، فقط این سوال در ذهنمان باقی ماند که مذاکره کردیم که چه بشود، بیشتر تحریم شویم یا بیشتر تحقیرمان کنند.
به نظر میرسد دولت تدبیر و امید با این رویکرد اسیر و گرفتار 4 «ن» شده است، «ن»های «ناتوانی، نادانی، نگرانی و نیازمندی» وگرنه هر فرد عاقلی میداند این ره که دولت میرود به ترکستان است.