پشت پرده گروگانگیری اقتصاد برای تحمیل مذاکره به افکارعمومی ایران
این یادداشت، تحلیلی است بر چگونگی گروگانگیری اقتصاد برای تحمیل مذاکره به صورت مستقیم همانند برجام در دهه ۹۰ و افشای پشتپرده رسانهای این بازی خطرناک.

به گزارش بصیرنیوز، در میانه التهاب معیشتی مردم و اضطرابهای ارزی پی در پی، ناگهان دلار سقوط میکند. نه با یک اقدام بنیادین اقتصادی، نه با گشایش واقعی در تجارت داخلی یا خارجی، بلکه با آغاز مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا که هنوز به هیچ جمعبندی مشخصی نرسیدهاند!
این نوسان صوری و موقت، بیشتر از آنکه بهخاطر تغییر واقعی در مؤلفههای اقتصادی باشد، ناشی از یک طراحی سیاسی روانی دقیق است. طراحی برای تنظیم ذهن مردم، نه نرخ بازار.
اما پشت این سناریوی دلاری، چه حقیقتی پنهان شده؟ آیا کاهش قیمت ارز ناشی از آغاز یک مسیر نجات است، یا بخشی از یک عملیات بزرگتر برای آمادهسازی افکار عمومی به امید بستن به توافق با آمریکا؟
این یادداشت، تحلیلی است بر چگونگی گروگانگیری اقتصاد برای تحمیل مذاکره به صورت مستقیم همانند برجام در دهه ۹۰ و افشای پشتپرده رسانهای این بازی خطرناک.
۱. از واشنگتن تا میدان فردوسی؛ قیمت دلار یا قیمت مذاکره؟
در روزهایی که فشار روانی دلار بر مردم سنگینی میکرد و رسانهها هر صبح با تیترهای سیاه از «سقوط ریال» مینوشتند، با آغاز دور اول مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا در روز شنبه، ناگهان دلار ریزش کرد.
این در حالی است که وزارت اقتصاد اکنون بدون وزیر و با سرپرست اداره میشود، نشانهای از شرایط مبهم مدیریتی در حوزه مالی. با این حال، بازار ناگهان آرام شد؛ چرا؟
نه بخاطر تدبیر اقتصادی، بلکه بخاطر خبرسازی هدفمند از سوی شبکههایی که هم بازار را در دست دارد و هم تریبون را.
باد دلار با فوت رسانههای خاص میچرخد، نه با تراز صادرات و واردات.
۲. مذاکرهای که هنوز توافق ندارد، چگونه قیمتها را پایین میکشد؟
مذاکرهای که فقط یک جلسه برگزار شده و هیچ توافق مشخصی حاصل نشده، چگونه میتواند ارز را اینگونه متاثر کند؟ پاسخ روشن است: هدف بعضیها از فضای مذاکرات موجسازی روانی است نه اصلاح اقتصادی.
برخی افراد بهدنبال این هستند که در ذهن جامعه اینگونه جا بیندازند که «مشکلات اقتصادی راه حل دارد، آن هم از مسیر مذاکره با آمریکا می گذرد»
اینگونه مردم از مطالبه اصلاح ساختار درون کشور منحرف میشوند و همه چشمانتظار امضای کاخ سفید باقی میمانند.
۳. روایتسازی خطرناک: وقتی آمریکا منجی معرفی میشود
مذاکرهای که از دل تحریم، ترور و تهدید به جنگ بیرون میآید، نمیتواند مذاکرهای عادلانه باشد. اما مافیای رسانهای و برخی چهرههای سیاسی تلاش دارند با بزک کردن آمریکا و تطهیر چهره ترامپ، مردم را قانع کنند که تنها راه بهبود اوضاع، نشستن دوباره پشت همان میزی است که بارها ما را فریب دادهاند.
۴. دلار گروگان مذاکره؛ وقتی نان مردم ابزار عملیات روانی میشود
نباید فراموش کرد که بخش زیادی از نوسانات ارز، نه اقتصادی بلکه سیاسیـروانی است. یعنی دلار تنها ابزاری برای تغییر باورها و تحمیل خواستههای خاص به ملت ایران است. این ابزار، امروز در خدمت بازسازی دوقطبی است که میگوید: «یا مذاکره کنید یا گرانی ادامه دارد.»
اما این پیام، فریبکارانهترین دروغی است که میتوان به مردم یک ملت زد؛ چراکه:
_ تجربه ثابت کرده آمریکا حتی پس از مذاکره نیز تحریم را برنداشته، بلکه گستردهتر کرده است.
_ اقتصادایران نه از نبود مذاکره، بلکه از وجود انحرافات و مشکلات داخلی و وابستگی به دلار رنج میبرد.
_ استقلال اقتصادی با نگاه به درون حاصل میشود، نه با نگاه به اتاقهای تاریک سیاست آمریکا.
نتیجهگیری: آحاد مردم باید دلار سیاسی را بشناسند تا به بازی گرفته نشوند.
انتخاب مذاکرات غیرمستقیم یک تدبیر حکیمانه و هوشمندانه و نشان قدرت ایران است نباید با درهم پیچی آن این پیروزی ابتدایی را نادیده گرفت از طرفی باید بدانیم کاهش اخیرنرخ ارز، باد کاذبی بود که بهصورت مصنوعی در تنور انتظارات جامعه دمیده شد. نه نتیجه مذاکره بود، نه آغاز گشایش؛ بلکه یک شوک هدفمند برای عادیسازی رابطه با دشمنی که در حال نسلکشی در غزه است، و درعین حال پیام مذاکره میفرستد.
مردم ایران باید هوشیار بمانند:هر وقت از مذاکره گفتند، نان شما را گرو گذاشتهاند.
اینبارنیز، تنها راه نجات، نه دربازگشت به برجام، بلکه در بازگشت به خودباوری ملی و اعتماد به ظرفیتهای درونی کشور است.
و در کلام آخر باز هم خواهم گفت: اگر دولتمردان ایران با تکیه بررهنمودهای حکیمانه رهبرمعظم انقلاب، نقشه راه را نه بر اساس لبخند دشمن، بلکه با اتکا برمنافع ملی و مقاومت هوشمندانه تنظیم کنند، پیروزی نه تنها برای ایران، بلکه برای همهی آزادیخواهان جهان نزدیک خواهد بود.
باید گفت مسیر مذاکره غیرمستقیم را با همان هدف حکیمانه نظام دنبال کنید مردم هوشمندانه پیگیرند.
سیده معصومه حسینی
انتهای پیام/