اوج فقر و محرومیت پس لرزه شهرک نشینان میلیاردر
بصیر، با توجه به تعطیلات تابستان و قبل از آن نوروز معمولا شهرهای شمالی به خصوص مازندران میزبان خیل عظیمی از میهمانان از سراسر نقاط کشور است و گاها این مسافرت ها از چند ساعت به چند روز نیزبه طول خواهد انجامید.
از آنجائیکه شهرهای شمالی از آب و هوای مناسب و مطلوب جهت گذران یک زندگی آرام و لذت بخش برخوردار است همواره مورد توجه مسافران زیادی قرار می گیرد و در بسیاری از اوقات این مسافرت ها به مهاجرت های فصلی و گهگاه دائمی تبدیل می شود.
در بین شهرهای شمالی، شهرهای ساحلی نیز از استقبال بیشتر مسافران و گردشگران برخوردار است و مهمترین علت آن شاید نزدیکی دریا، جنگل و کوه نسبت به یکدیگر باشد که علاوه بر چشم انداز بسیار زیبا آب و هوایی متبوع در اختیار میهمان خود قرار می دهد.
هجوم و سیل مهاجرت های فصلی دلیلی شده است تا در سال های اخیر و به ویژه در دهه گذشته شاهد تغییر تدریجی چهره زمین شناسی اراضی شهرهای شمالی باشیم به طوریکه در سال های گذشته ورود این مسافران با تخریب اراضی کشاورزی و باغی جهت احداث اماکن مسکونی، هتل، متل و به ویژه شهرک همراه بوده است.
عموما مسافرانی که به طور فصلی به شهرهای شمالی وارد می شوند نیز از قشر متمول و سرمایه دار هستند و برای آنکه در حضور خود در این شهرها با مشکل اقامت روبرو نشوند به دنبال خرید و یا ساخت مسکن و ویلا هستند.
متاسفانه در این بین مبالغ هنگفتی که مسافر برای خرید این اراضی پرداخت می کند این وسوسه را برای یک کشاورز ایجاد می نماید تا با فروش آن به یک سرمایه قابل توجهی دست یابد و باقیمانده عمر خود را با سرمایه گذاری بر روی آن پول بگذراند.
امروزه متاسفانه شاهد تخریب روزافزون زمین های هستیم که روزی در آن اغذیه و مواد غذایی بسیاری از مردم کشور و جهان در آن تولید می شده است.
با توجه به فرموده مقام معظم رهبری در ارائه نقشه راه اقتصاد مقاومتی که باید تولید داخلی را رونق بخشیم این امر دقیقا در راستای عدم تحقق منویات رهبری در حال حرکت است و حال باید به دنبال راهی برای مقابله با آن بود.
البته با توجه به نوع حمایتی که از سوی دولت نسبت به این کشاورزان و زمین داران صورت می پذیرد شاید منطقی ترین راه برای تامین مخارج هنگفت زندگی در این زمان چنین عملی به نظر برسد، در حالیکه دولت کمترین توجه خود را به مقوله کشاورز و تولیدات آنها می کند و در زمان برداشت و توزیع برنج برندهای خارجی از این محصول را وارد می کند شاید این انگیزه را در کشاورزی که با هزار مشقت و برای تامین مخارج زندگی خود به کشت این محصول می پردازد و راه دیگری برای کسب درآمد ندارد از بین ببرد.
با یک حساب سرانگشتی سودی که از فروش یک قطعه زمین هزار متری به کشاورز می رسد قابل مقایسه با زحمات فراوان وی برای تولید محصول استراتژیک برنج نیست و این سوق دهنده فرد مزبور به فروش زمین خود است.
البته جای بسیار تاسف دارد که بسیاری از همین کشاورزان نیز که بدون هیچ دلیل منطقی زمین های خود را با فروش به دست صاحبان سرمایه داده اند سرایدار همین افراد شده اند و راه و چاره دیگری برای تامین مخارج خود ندارند، امروز محرومیت و فقر در چنین مناطقی اوج می زند و این همان پس لرزه فروش اراضی خود به شهرک سازان و شهرک نشینان میلیاردر است.
در پایان لازم می دانیم 2 نکته را هم به قشر محروم و زحمتکش کشاورز و هم به مسئولان امر یادآوری کنیم، کشاورزی در خون تمام شمالی ها به ویژه مازندرانی ها در جریان است و تا حد ممکن سعی شود از فروش بی مورد اراضی جلوگیری کنیم و مسئولین امر نیز باید با حمایت از کشاورز زمینه را برای ارتقای تولیدات داخلی که همان تحقق اقتصاد مقاومتی و منویات رهبری است را فراهم کنند و با برنامه ریزی صحیح بتوانند تولید کننده را دلگرم و امیدوار سازند.