چگونه هر صبح از خوابهای خاندان آیت ا… مطلع شویم؟!+ تصاویر
بصیر، در میان رسانههای متنوعی که در کشور وجود دارد میتوان به روزنامه آرمان نشان “رسانه خانوادگی” داد. روزنامهای که با یک برنامه مشخص وظیفه دارد تا اعضای خانواده هاشمی را به عرصه رسانهای وارد کند و نقش تریبون اختصاصی یک جماعت 7 نفره را بازی نماید. اگر قرار باشد با همین سرانه روزنامه، مجله و یا سایت خبری به عموم مردم در کشور تعلق بگیرد حدودا نیازمند ده میلیون رسانه خواهیم بود که قاعدتا با عقل و منطق سازگار نیست!
آرمان تمام تمرکز خود را برای طرح اظهارات خانواده صاحب روزنامه صرف میکند و اصرار دارد تا فضای سیاسی کشور را به دو بخش ارادتمندان به خانواده مذکور و مغضوبین این خانواده تقسیم نماید.
قرائت آرمان از انقلاب درست منطبق است با آنچه شرایط خانواده اقتضا میکند. تمام صفحات این روزنامه صبح ایران را که ورق بزنیم پر از مصاحبه با افرادی که یا در دولت سازندگی صاحب پست و جایگاهی بودند و یا در انتظارند در آینده در جوار خانواده به خدمت مشغول شوند.
چندی پیش آرمان در مقالهای یکی از اعضای دختر خانواده را به گونهای غلوآمیز در جوار دختران گاندی و بوتو قرار داد و نتیجه گرفت که دختر خانواده برتری قابل توجهی نسبت به دو دختر دیگر، یعنی دختر گاندی و بوتو دارد. اما طرح این مقایسه حیرتآور تنها یک مقصود داشت و آن زمینهسازی برای حضور وی در انتخابات مجلس آینده بود. در واقع دبیران روزنامه تلاش کردند تا با شیبی ملایم تنها مهره ی باقی مانده ی خانواده را وارد عرصه انتخاباتی نمایند و برای این موضوع بزرگنمایی حیرت آوری را در دستور قرار دادند.
شاید راحتتر این بود که آرمان مستقیما بگوید که فاطمی هاشمی احتمال دارد در انتخابات آینده مجلس کاندیدا شود و اینکه برای بیان این مطلب پای خانواده دو تن از رهبران مبارز را به صفحه اول خود بکشاند چندان معقول و منطقی نبود. شاید بتوان از همین مجمل شرح مفصل مشی روزنامه خانواده را در قبال فضای سیاسی کشور متوجه شد.
یکی دیگر از روشهای روزنامه آرمان برای ترغیب افکار عمومی برای تمایل به خانواده مخالفت با همه چیز است. در واقع تمام صفحات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و هنری روزنامه با هر آن کس که با خانواده مشکل دارد دارای زاویهای بسیار ویژه است و همزمان وظیفه دارد تمام ارادتمندان خانواده را در عرصههای مختلف حسابی مستفیض کند.
چندی پیش روزنامه آرمان در مقالهای از وجود رسانههای کشور در دست عدهای معدود انتقاد کرده بود حال آنکه به نظر میرسد هاشمیها تنها خانوادهای در کشور هستند که از موهبت رسانه اختصاصی برخوردارند.
حال اگر همه روزنامهها، سایتها و خبرگزاریهای را که گاها مورد حمایت مادی و معنوی خانواده قرار میگیرند را فراموش کنیم نمیتوان روزنامه آرمان را ورق زد و از صوت و کف برای آقازادهها و … سخن نگفت.
آرمانیها اگر خیلی به خودشان فشار بیاورند از عکس اعضای خانواده در صفحه اول اجتناب کنند و گرنه در لابهلای تمام تیترها و لیدهای خبرها سیستم خودی و غیرخودی را میتوان مشاهده کرد. تازه امروز دوران سکوت آرمان است و روزنامه خانواده تکلیف اصلی خود را در شانتاژ انتخابات ایفا خواهد کرد.
یکی از رسانههای که وظیفه دارد تمام سوتیهای دولت مورد حمایت اسپانسر هفت نفره را در لابهلای برچسب زدن به منتقدین دولت پنهان نماید. روزی نیست تا واژهها و عباراتی چون دلواپس، بیسواد، بیشناسنامه را در لابه لای صفحات روزنامه خانواده مشاهده نکنید اما سوال اینجاست که آیا همه این اقدامات میتواند جایگاه خانواده پرحاشیه را در اذهان عمومی مردم احیا نماید؟