عبور از جادههای بیسرانجام/استرس و مرگ؛ سایه شوم بر سر ترددکنندگان محورهای شمال
بصیر ،نگرانی و استرس به سراغش میآید، زمانی که قرار است جادههای شمال را طی کند، جاده هراز برایش برابر است با جاده مرگ؛ چرا که ریزش و رانش و سقوط پیدرپی خودروها از جاده باریک این محور شمالی و البته نزدیک به پایتخت، کابوسی است که همه رانندگان این محور با خود همراه دارند.
جاده سوادکوه محور مواصلاتی دیگری است که شمالیها را به پایتخت رهنمون میکند اما درباره این جاده نیز بحث چندانی را نمیتوان داشت، با توجه به اینکه در سالهای اخیر تقریباً دوبانده شده و سوغاتی آشوب، استرس و دل نگرانی برای اعضای خانواده را کمتر به همراه دارد اما بسیاری از نقاط خطرناک این جاده همچنان تکبانده است.
جاده کیاسر به سمنان نیز جادهای است که همانند هراز پرتردد و پرخطر است و تردد در این محور هم همیشه همراه با سلام و صلوات طی میشود که اگر خدا به بخیر کند، میتوان نفسی دوباره هدیه گرفت.
محور چالوس نیز چندان تعریفی ندارد، خبرهایی که در چند روز اخیر از تصادفات محورهای مازندران چه درونشهری و چه برونشهری مخابره شد، اصلاً خوشایند نیست، سقوط مینیبوس زائران کربلا به ته دره و در نهایت کشته شدن ۱۲ کربلایی بهعلت لغزنده بودن جاده.
کشته شدن ۵ نفر در محور بندپی شرقی بابل؛ خبرهایی است که مخابره آن موجی از نگرانی، اندوه و ناامیدی ایجاد میکند.
کشته و زخمی شدن بیش از ۹ هزار نفر طی ۷ ماه گذشته در محورهای مواصلاتی مازندران، بنا به اظهارات مسولان پزشکی قانونی همه و همه خبرهای ناخوشایند و نگرانکنندهای است که در رسانهها انتشار پیدا میکند و باید گفت به کدامین گناه کشته شدند.
تردد در جادههای باریک، تردد در جادههایی که ریزش دارند، تردد در جادههای لغزنده، تردد در جادههایی که نور کافی ندارند و یا رانندگی کردن در خودروهایی که استاندارد نیست، خودروهایی که از رده باید خارج شوند، خودروهای که راننده توانایی کنترل آن را نداشت، رانندگانی که خسته هستند، رانندگانی که سرعت مطمئنه را رعایت نمیکنند، همه و همه دور تسلسلی است که در حوادث رانندگی دهان به دهان میچرخد و این فرهنگ شفاهی هم هنوز نتوانست در کاهش تصادفات براساس آنچه که اعلام میشود چندان موثر واقع شود اما آنچه که هست، سایه شوم تصادفات در جادهها، خودروها، رانندگان و مسئولان وجود دارد و درد جانکاهی که از این حوادث ایجاد میشود را کسی پاسخگو نیست و متأسفانه آنچه که در فراوانی وقوع حوادث شاهد هستیم، عادی شدن مرگ با تصادفات است و بس.
بلاغ