چرا ابزارهای ارتباط جمعی هیچگاه در لیست تحریم قرار نمی گیرد/تجارت عفت به قیمت لایکهای بی غیرتی

بصیر،لایک ، بیگ لایک ، فالوور، شیر، ادد و چندین و چند واژه  وارداتی دیگر که ارمغان مجازی  فرنگ برای فرهنگ ایرانیهاست، این روزها بخش عمده ای از زندگی و دغدغه های فکری گروهی از کاربران و یا بهتر بگوییم معتادان شبکه های اجتماعی را به خود اختصاص داده است؛ چیزهایی که گاه برای به دست آوردن آنها وقت ها صرف می شود و حتی از خط قرمزهای خیلی مهم عبور می شود.

اما قصه آنجا دردناک تر می شود که پای پول به ماجرای شبکه های اجتماعی باز می شود و بعضی ها به عنوان بازار به آن نگاه میکنند؛ بازاری برای فروش چیزهای مختلف از جمله لایک هایی که از حراج عفت به دست آمده اند.

تا قبل از این و در زمان روی بورس بودن یاهو مسنجر نوعی تن فروشی در فضای مجازی وجود داشت که بعضی از کاربران با گرفتن مختصری شارژ تلفن همراه، اقدام به وب دادن یا همان نمایش تصویر زنده از بدن عریان خود می نمودند و به اصطلاح به تن فروشی مجازی روی آورده بودند که البته گاه به پیچاندن متقاضی ها و ندادن تصویر و گاهی هم به اخاذی متقاضیان از کسانی می شد که تن خود را وجه المصالحه چند تومان شارژ ناقابل کرده بودند.

اما چند وقتیست که دستهای دیگری هم در بازار پیدا شده است  و انواع مختلف کاسبی اینترنتی به راه افتاده است که یکی از رایج ترین آنها کاسبی  از طریق حراج صفحات پر بیننده در تلگرام ، اینستاگرام و سایر شبکه های مجازی میباشد. در این پدیده جدید دنیای مجازی، افراد صفحاتی را در شبکه مجازی باز می کنند و با استفاده از انواع جاذبه ها من جمله جاذبه های جنسی به جذب مخاطب میپردازند.

آنها که کمی زرنگ تر هستند با رعایت نکات ایمنی دست به خیانت زده و از عکسهای دیگران برای تور کردن استفاده میکنند و آنها که به این فضا آشنا نیستند و یا آب از سرشان گذشته است تصویر تن عریان خود را در قبال دریافت لایک و یا فالوور صفحه به مخاطب هدیه میدهند و بعد از مدتی با بالارفتن تعداد مخاطبین اقدام به فروش این صفحه های مجازی میکنند. البته این پایان تجارت در شبکه های مجازی نبود و کار از این هم بالاتر رفته و با باز شدن پای هکرها به شبکه های اجتماعی کار از دلالی به اخاذی رسیده است.

حالا هکرها با هک کردن  گوشی کاربران اطلاعات آنها را به سرقت می برند و بعد اقدام به اخاذی از کاربران در مقابل منتشر نکردن اطلاعاتشان می نمایند و دست آخر با بی رحمی تمام اطلاعات افراد را در بازار سیاه شبکه های مجازی به حراج میگذارند.

 اینها تازه گوشه ای از تجارت عفت و فروش لایکهای بی غیرتی در فضای مجازیست و اینگونه که پیش می رود باید منتظر آسیبهای جدید این شبکه های مخرب باشیم.

در این بین یک سوال عمده مطرح است که مسئولانی که بستر ورود تکنولوژی های مختلف را به کشور فراهم میکنند، چرا نسبت به نوشتن پیوست فرهنگی برای این تکنولوژی ها اقدام ننموده اند و تبعات فرهنگی و اجتماعی آن را نسنجیده اند. آیا هرگز به این نکته فکر کرده اند که چرا در خیل تحریمهای جهانی هیچگاه ابزار ارتباط جمعی اعم از اینترنت و نرم افزارهای مختلف در لیست تحریمها قرار نگرفته است؟!

آیا این اتفاقات مثل تجارتهای مجازی فقط یک تجارت پست مدرن است و یا در زیر پوست آن به عفت و حیای جامعه و بنیان خانواده چوب حراج زده اند. در دنیایی که مولفه های فرهنگی به عنوان یکی از مهمترین مولفه ها مورد توجه قرار میگیرد آیا مسئولین در ورود تکنولوژی های زرد ریزبینی فرهنگی به خرج داده اند  و یا صرفا به سود آوری اقتصادی و یا بهره برداری های سیاسی بسنده نموده اند .

نکته دیگر آنکه حالا که قرار است از این تکنولوژی ها استفاده کنیم بهتر است با تولید ابزار وطنی و بومی سازی دقیق و حرفه ای آن  قدرت کنترل را به دست آوریم تا دیگر لازم نباشد وزیری در پله های هواپیما با رئیس جمهور کشوری بر سر بستن صفحه های غیر اخلاقی تلگرام چانه بزند و عزت را به چوب حراج ببندد.

البته ناگفته نماند که در این بخش فعالیتهایی مثل تولید بیسفون انجام شده است اما به دلیل مشکلات نرم افزاری و نیز عدم تبلیغ صحیح و نیز در دسترس بودن همه نرم افزارهای مشابه و قدرتمند این نرم افزار وطنی نتوانسته است جای خود را در میان نرم افزارهای تلفن همراه به دست آورد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا