عیدانه اجباری دولت تدبیر به مدیران دولت دهم

بصیر/

با توجه به اینکه یکی از شعارهای انتخاباتی دکتر روحانی رئیس جمهور منتخب مردم ایران این بود که داس در دست ندارد و با تغییر اتوبوسی مدیران موافق نیست، به نظر می رسد این شعار نیز همانند بسیاری از شعارهای دیگر عملی نشده و قطار تغییر مدیران با سرعت مشابه سرعت نور حتی در روزهای پایانی سال امان از مدیران کشور بریده است.

همه ما بدان واقفیم که زمانی یک مدیر و مسئول در مسند خود موفق به انجام و پیاده کرده اهداف کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت مدنظر می شود که ثبات و امنیت در محل وظیفه و شغل خود را احساس کند و زمانی که این احساس از مدیران سلب شود هرگز انتظار نتایج موفق نخواهیم داشت و چه بسا موجب یاس و ناامیدی فرد مورد نظر از انجام وظائف محوله اش می شود.

با توجه به اینکه دولت تدبیر و امید در شعار تبلیغاتی خود از عدم تغییرات اتوبوسی مدیران کشور سخن به میان آورده بود اما رکورد تغییرات مدیریتی در کشور در حال شکسته شدن است و چه بسا بتوان آنرا در گینس نیز ثبت نمود!

استان مازندران نیز در این بین بی نصیب نماند و تغییراتی که بر خلاف تصورات بلافاصله در کشور به مرحله اجرایی رسید و آن داس تیز حتی قبل از تعیین ربیع فلاح به عنوان استاندار بر فرمانداری آمل رسیده بود.

در حالیکه ربیع فلاح استاندار مازندران نیز بر حضور افراد کارآمد دولت گذشته و اعتدال گرا در این دولت نیز تاکید داشت اما همچنان شاهد تغیر و تحولات حتی در روزهای پایانی سال ۹۲ هستیم و به نوعی عیدانه اجباری دولت تدبیر به مدیران دولت دهم رسیده است و مدیران به خط پایان مدیریتی خود رسیده اند.

البته این حق طبیعی دولت است که مدیران با طرز تفکر خود را انتخاب کرده و در مسند بنشاند اما آنچه جالب به نظر می رسد این است که در بسیاری از این عزل و نصب ها تدبیر به خرج داده نشده و امید در مردم به ناامیدی مبدل گشته است.

یکی از نامناسب ترین حرکاتی که پس از تغییر دولت در کشور اتفاق می افتد به نظر می رسد این موضوع باشد که مدیران زمانی با جایگاه خود وفق می گیرند و بر کار مورد نظر سوار می شوند با کوچکترین تغییراتی زمان مدیریت آنها نیز به اتمام می رسد و هنگام خداحافظی و یا گاها نزول آنها فرا می رسد.

داس تغییرات در استان مازندران نیز ریشه بسیاری از مدیران را زده است و تغییر فرمانداران، بخشداران، مدیران کل و مدیران ادارات شهرستانها تا تغییر در استانداری و ارکان مدیریتی آن همه نشان از ناکارآمدی سیستم برقراری ارتباط با مدیران گذشته و تفکرات امروزی را دارد.

اما نکته ای که بسیار حائز اهمیت است این می باشد که آیا مردان دولت تدبیر نمی توانستند تدبیری به خرج دهند تا در این روزهای پایانی سال که مازندران میزبان میلیونها مسافر نوروزی است مدیران سابق بر جایگاه خود باقی بمانند تا از تجربه مدیریتی خود در این ایام استفاده نمایند و یا اینکه این تودیع ها زودتر صورت می پذیرفت؟

درست است که تغییر و تحولات روح یکنواختی را از بدنه جامعه خارج می کند و ما با آن مخالف نیستیم اما آیا مردان این دولت خود نمی دانند که حتی آشنایی با اتاق های ادارات کل نیز به زمان نیاز است چه برسد به مدیریت و ارسال دستورات لازم؟

آیا دولت با این تغییرات سریالی به دنبال زنده نمودن روح امید در استان است یا اینکه این تدابیر بر ضرر مردم است و استان را تا به نابودی روانه می سازد، نابودی به آن جهت که مدیران دولت سابق هیچ امنیتی را احساس نمی کنند و قطعا انگیزه کار و تلاش را نیز از دست می دهند.

به هرحال ضمن خسته نباشید به مدیران دولت سابق که از تغییرات این دولت در سال ۹۲ در امان نماندند و عیدانه اجباری از دولت تدبیر دریافت نمودند از مدیرانی که جدیدا بر مسند ریاست تکیه زده اند می خواهیم اعتدال و نه افراط و تفریط را در اجرایی کردن اهداف خود به کار بندند و در امورات محوله موفق باشند.

 

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا