همدلی، صحیح ولی کو همزبانی با یمنی‌های مظلوم

بصیر، ملت غیور و انقلابی ایران اسلامی به‎عنوان یار و یاور مظلومان، دشمن ظالمان و متجاوزان جهان، از دولت خود این توقع را دارد که در سال همدلی و هم‌زبانی، مذاکرات هسته‌ای را بهانه‌ای برای موضع نگرفتن علیه تجاوز ضدانسانی امریکا و اسرائیل غاصب به ملت مسلمان یمن قرار ندهد.

حمایت از مظلومان و مبارزه با ظالمان، از آرمان‌های تغییرناپذیر انقلاب اسلامی است و تحت هیچ شرایطی نباید وجه‌المصالحه هیچ مسئله‌ای قرار گیرد.

* یمن، مرداب مرگ متجاوزان

سازمان ملل، منشور خود را براساس میل حاکمان صهیونیستی ـ امریکایی خود تعبیر و تفسیر می‌کند و گاهی از سوراخ تحلیل و تفسیرش شتر با بار عبور کرده و زمانی دیگر، یک نخ از دروازه گله گشادش نمی‌تواند گذر کند.

نگاهی به تحلیل ذیل، عاقبت خوش این تجاوز را به تصویر می‌کشد، چرا که پایان هر کار هر متجاوز، چیزی جز نابودی نیست و این، نوید خداوند به استقامت‌کنندگان در مسیر حق و حقیقت است.

با اینکه عربستان سعودی می‌داند که حمله به یمن طبق قوانین بین المللی تجاوز آشکار به یک کشور مستقل به حساب می‌آید و این جنگ ممکن است منجر به نابودی عربستان شود، اما با حمایت ایالات متحده آمریکا دست به این کار زد.

جای تأسف دارد که یورش صدام حسین به کویت، که آن هم با حمایت امریکا بود، درس عبرتی برای عرب‌ها نشد.

به هر حال میلیاردها دلار تسلیحاتی که غربی‌ها به عرب‌های حوزه خلیج فارس فروخته‌اند، یک غرور پوشالی به وجود آورده که جایی باید تخلیه شود.

بر کسی پوشیده نیست آنچه در رسانه‌های عربی و غربی از وضعیت عموم مردم در کشورهای عربی منعکس می‌شود، با واقعیت ۱۸۰ درجه تفاوت دارد، در حال حاضر سوال های مختلفی ذهن ملت های عرب را مشغول خود کرده.

اگر کشورهای عربی توانایی گرد هم آمدن و حمایت از عرب‌ها را داشتند، چرا برای حمایت از ملت فلسطین که هم عرب است و هم سنی، وارد عمل نشدند؟

جامعه عرب کجا بود و هست؟

اگر هدف حمایت از دولت شرعی یک کشور عربی می‌باشد، پس چرا عرب‌ها برای حمایت از بشار اسد در سوریه یا معمر القذافی در لیبی و یا بن علی در تونس و یا مبارک و مرسی در مصر و یا… وارد عمل نشدند؟!

پس چرا به روسیه در مورد حمایت از رئیس جمهوری قبلی قانونی اوکراین «ویکتور یاناکویچ» و خواسته مردم روس تبار این کشور انتقاد می‌شود و روسیه تحریم می شود؟

اگر بنا به حمایت از منافع ملی  باشد، پس همه کشورهای جهان حق دارند برای حمایت از منافع ملی خود به کشورهای همسایه حمله کنند!، پس سازمان ملل چه کاره است؟

اگر عبدربه منصور هادی رئیس جمهور شرعی و مورد حمایت مردم یمن است، پس چگونه است که هیچ کس در یمن حاضر نیست از او حمایت کند و وی مدام در حال فرار است؟

مگر در سوریه برخی ادعا نکردند که مردم بشار اسد را نمی‌خواهند ولی دیدیم که هم ارتش و هم مردم دور او جمع شدند و وی در مملکت خود ایستادگی کرد و فرار نکرد.

رئیس جمهوری که شجاعت ندارد در مملکت خود بایستد و از خودش دفاع کند، آیا می تواند از حق و حقوق ملت دفاع کند؟!

چه توقعی از مردم یمن است وقتی می‌بینند در حالی که خود در فلاکت‌بارترین شرایط زندگی می‌کنند، فردی که ادعای ریاست جمهوری دارد در کاخ‌های کشورهای دیگر خوش می‌گذراند و تقاضای بمباران مردم خود را می‌کند و بعد قبول کنند وی رئیس جمهور بماند؟!

چرا اعراب باید هزینه ماجراجویی و حمایت از عرب‌های ثروتمند که هیچ وقت به فکر آنها نبودند را بپردازند؟

به هر حال این سوال‌ها و ده‌ها سوال دیگر در ذهن ملت‌های عرب وجود دارد که فعلاً رسانه‌های مختلف عربی تلاش دارند به آنها پاسخ دهند.

کل رسانه‌های کشورهای عربی وابسته به ائتلاف عربستان در حال حاضر فعالیت خود را بر محور اتحاد عرب‌ها برای مقابله با نفوذ ایران در منطقه و شیعیان در یمن و خطر حوثی‌ها بر امنیت عربستان سعودی متمرکز کرده‌اند، اما آیا واقعیت امر همین است؟

۱٫ آنهایی که به اوضاع درونی یمن اشراف دارند می‌دانند که عربستان سعودی چندین بار، حداقل سه بار در قرن اخیر تلاش کرد یمن را تصرف کند و هیچ وقت موفق نشد و هیچ وقت هم دلیل حمایت ایران نبود، بلکه طمع‌ورزی عربستان نسبت به خاک یمن بود.

در حال حاضر هم سه استان یمن در اشغال عربستان است و برای اینکه یمنی‌ها هیچ وقت به دنبال برگرداندن این استان‌های حاصل‌خیز نباشند، با نیرنگ‌های مختلف اوضاع این کشور را بهم می‌ریزند و تلاش داشته همیشه روسای جمهوری این کشور، عوامل عربستان باشند.

۲٫ ایالات متحده آمریکا می‌خواهد بر یمن تسلط داشته باشد، اما به دلیل اینکه شرایط یمن به آن این اجازه را نمی‌دهد و هم اینکه نمی‌خواهد خود مستقیم وارد عمل شود، عربستان را جلو انداخته و خود پشت صحنه اداره امور را در اختیار دارد، در نهایت اگر هم سربازی کشته شود، سرباز آنها نیست و اگر هم عربستان یمن را اشغال کند در واقع یمن در اشغال آنها خواهد بود.

عربستانی‌ها و کشورهای عرب حوزه خلیج فارس توانایی استفاده از حجم بالایی از تسلیحات پیشرفته‌ای که در اختیار دارند را ندارند و وابسته به افسران آمریکایی در این زمینه هستند و در صورت استفاده از این تسلیحات برعلیه عرب‌های یمنی، قطعاً فضای عمومی منفی بر علیه آنها تحریک خواهد شد.

۳٫ به دلیل احتمال به توافق رسیدن ایران با ۱+۵ بر سر مساله هسته‌ای و ناکامی عربستان و اسرائیل در برپایی یک جنگ جدید در خاورمیانه و کشاندن پای ایالات متحده به این جنگ، عربستان تلاش دارد به هر شکل ممکن اوضاع منطقه را به هم بریزد و از این طریق ایرانی‌ها را تحریک کند تا بلکه وارد جنگ شوند و کشورهای دیگر، در شرایط جدید پیش آمده، توافق را بهم بزنند.

۴٫ وادار کردن عوامل و کشورهای باج‌بگیر از عربستان به مشارکت در ائتلاف برای ارزشیابی درصد وفاداری آنها به این کشور.

۵٫ عربستان سعودی با این کار خود می‌خواهد به جهان بگوید توانایی‌هایی دارد که نباید نادیده گرفته شود و لذا در مسائل بین‌المللی باید مورد مشورت قرار گیرد و نباید کنار گذاشته شود.

در واقع سعودی‌ها و ترک ها ترس و دلهره آن را دارند که توافقاتی پشت پرده میان ایران و ایالات متحده و غرب از یک‌سو و ایران و روسیه و چین از سوی دیگر انجام شده باشد که در آن نقش عربستان کم‌رنگ شود و ایران نقش جدیدی در برقراری ثبات و امنیت در خاورمیانه بازی کند.

سعودی‌ها همیشه ترس و واهمه این را دارند که انقلاب‌ اخیر ملت‌ها در دیگر کشورهای عربی به این کشور منتقل شود و یکی از دلایل حمایت آنها از جنگ‌های مختلف در کشورهای عربی دیگر، دور نگاه داشتن خطر از سرزمین خود است.

در این راستا آنها با دخالت در بحرین، انقلاب مردم این کشور را سرکوب کردند و در یمن نیز نمی‌خواهند انقلاب مردم یمن به نتیجه برسد تا عبرتی شود برای داخلی‌ها.

۷٫ اگر فقط شیعیان حوثی در یمن شورش کرده بودند که سنی‌های این کشور به دلیل کثرت عددی و قبیله‌ای توانایی ایستادن در مقابل آنها را داشتند، اما سنی‌ها و حتی گروه‌های حزبی غیرمذهبی و ارتش هم با آنها هم‌پیمان هستند و این، انقلاب را به یک انقلاب فراجناحی و فرامذهبی تبدیل کرده و این مسأله خطر بزرگی برای همسایه شمالی یمن یعنی عربستان به حساب می آید، چرا که صهیونیست‌های امریکایی با همه تلاش‌های خود نتوانستند جنگ یمن را به جنگ شیعه و سنی تبدیل کنند.

۸٫ با حمله ارتش و بسیج مردمی انصارالله به عدن، همه نقشه‌های سعودی‌ها برای تقسیم یمن و راه انداختن جنگ داخلی در این کشور، نقش برآب شد و مجبور بود که یک واکنش سریع نشان دهد.

اما در مورد ایران باید گفت:

۱٫ سعودی‌ها طبق یک سنت قدیمی در جنگ تلاش می‌کنند با رجزخوانی، طرف مقابل را به جنگ بکشانند اما ایرانی‌ها که به شرایط فوق واقف هستند قطعاً مستقیم وارد درگیری نخواهند شد.

۲٫ به نظر ایرانی‌ها مردم یمن به‌صورت تاریخی نشان داده‌اند که توانایی مقابله با سعودی‌ها را دارند و ورود عربستان به درگیری‌های یمن منجر به تضعیف آنها خواهد شد، پس بهتر است کنار بنشینند و تماشا کنند.

۳٫ ایرانی‌ها سیاست‌مداران کهنه‌کاری هستند و نمی‌خواهند کشورهای اسلامی دچار کشمکش های فرسایشی شوند، لذا طبق عرف سیستماتیک عملکرد خود در سوریه و عراق، از انقلاب یمن حمایت خواهند کرد و هرگونه حمایتی که در چنته دارند در اختیار مردم یمن قرار خواهند داد تا دشمن‌شان وارد جنگ فرسایشی شوند، ولی همان‌گونه که قبلاً اشاره شد، کار را به خود مردم یمن خواهند سپرد.

۴٫ به نظر ایرانی‌ها ورود عربستان به این جنگ خیلی راحت بود، اما خروج از آن خیلی سخت بوده و ممکن است عربستان چندین سال درگیر آن شود، اشتباهی استراتژیک، که ایرانی ها تصورش را نمی‌کردند، سعودی‌ها در دام آن بیافتند.

۵٫ حملات هوایی به هیچ وجه نمی‌تواند نتیجه بخش باشد همچنان‌که هم در عراق و هم در خود یمن شاهد آن بودیم که ایالات متحده نتوانست هیچ نتیجه‌ای بگیرد.

برای نتیجه گرفتن باید وارد عملیات نظامی زمینی شد که در واقع اگر سعودی‌ها در دام این اشتباه استراتژیک دوم هم بیافتند، کارشان تمام می‌شود؛ چرا که آن‌وقت بزرگ‌ترین دشمن جمهوری اسلامی ایران در منطقه در باتلاق گیر خواهد کرد.

ایالات متحده با آن همه‌های و هوی‌های نظامی خود از ورود به یمن پرهیز کرد چون می‌دانست باتلاق یمن از افغانستان و عراق به مراتب بدتر است.

کشورهایی که حامی عربستان در این جنگ هستند به دو گروه تقسیم می شوند.

گروهی که مثل امارات ـ کویت ـ قطر و بحرین هیچ توانمندی عملیاتی قابل ذکری ندارند و فقط به دلیل ترس از برادر بزرگ‌تر همراهی می‌کنند و کشورهایی که مثل مصر ـ پاکستان ـ ترکیه و سودان به طمع باج‌گیری‌های مالی سنگین از عربستان وارد این ائتلاف شده‌اند و در موضع‌گیری‌های اخیر آنها شاهد آن بودیم که اینان فعلاً در حال بررسی حجم باج‌خواهی خود هستند که می‌توانند از عربستان دریافت کنند تا عملاً وارد ائتلاف شوند.

این نوع ائتلاف در واقع منجر به خشکاندن خزانه عربستان خواهد شد و فعلاً هر کدام از این کشورها مترصد هستند که مطلع شوند طرف دیگر برای ورود به ائتلاف چقدر دریافت کرده تا آنها مبالغ بالاتری مطالبه کنند.

یعنی برای ایران از این بهتر دیگر نمی شد هرچه‌قدر منابع مالی عربستان و کشورهای عرب حوزه خلیج فارس ضعیف تر شود به نفع ایران خواهد بود.

۷٫ این درگیری‌ها منجر به بالا رفتن قیمت نفت در جهان خواهد شد، به‌دلیل اینکه احتمال زیاد دارد در صورت ادامه این روند، یمنی‌ها کشتی‌های نفتی و منابع اقتصادی عربستان و کشورهای هم‌پیمان آن را مورد هدف قرار دهند و باب المندب را برای رفت‌وآمد کشتی‌های ائتلاف عربستان ببندند امری که خواه ناخواه به نفع ایران و روسیه و دیگر کشورهای صادرکننده نفت خواهد بود، چرا که خریداران به سمت خرید نفت از منابع قابل اطمینان‌تر خواهند رفت.

۸٫ برخی کارشناسان در ایران اعتقاد دارند که این یک نقشه آمریکایی است و آمریکائی‌ها می‌خواهند طبق روند قبلی از شر برخی یارانی که وبال گردن آنها شده‌اند (مثل شاه ایران ـ صدام حسین ـ حسنی مبارک و …) خلاص شوند الآن هم نوبت عربستان رسیده به لذا عربستان سعودی را به این سمت روانه کردند.

۹ـ اختلافاتی که میان اعضای این ائتلاف در خصوص حمایت از سلفی‌گری سنی عربستانی ـ یا اخوان المسلمین ترکی و قطری و یا سکولاریسم مصری و اردنی وجود دارد و کاملاً با هم در تضاد هستند همبستگی ائتلاف را به صورت کوتاه مدت وابسته به پول‌های عربستان خواهد کرد، اما در طولانی مدت همکاری میان آنان خیلی سخت است.

به همین دلیل ایرانی‌ها با توجه به موارد فوق الذکر اعتقاد دارند ادامه روند دخالت عربستان سعودی در یمن در طولانی مدت به ضرر سعودی ها و به نفع ایران خواهد بود و اگر دیگران دخالت نکنند و عربستان را از این ماجراجویی نجات ندهند، همانگونه که دخالت‌های ایالات متحده در افغانستان و عراق در نهایت به نفع ایران تمام شد و دو همسایه دشمن (طالبان و صدام) به کمک‌های غیبی از میان رفتند این یکی دشمن ایران هم با همان کمک‌های غیبی از صحنه خاور میانه خارج خواهد شد.

بلاغ

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا