“ملت فدای پاسدار”،”پاسدار فدای ملت”

به گزارش بصیر به نقل از فرهنگ نیوز ، پس‌ از پیروزی‌ انقلاب‌ اسلامی‌، تعدادی‌ از سازمانهای‌ سیاسی‌ و نظامی‌ موجود اعم از گروههای‌ چپ‌ غیر ‏مذهبی‌ و مجاهدین‌ خلق‌ که‌ معتقد به‌ روش‌ مسلحانه‌ بودند برای‌ حذف‌ نیروهای‌ مسلح‌ به‌ جا مانده‌ از ‏رژیم‌ گذشته‌ و به‌ دست‌گرفتن‌، مهار و جهت‌گیری‌ انقلاب‌، در گوشه‌ و کنار کشور فعالیت‌ شدیدی‌ را آغاز ‏کردند لذا با این انگیزه  ارتش‌ آماج‌ حملات‌ شدید اینان‌ قرار گرفت‌ و انحلال‌ آن‌ با تبلیغاتی‌ گسترده‌ تقاضا شد. ‏

از سوی‌ دیگر ضرورت‌ دفاع‌ مسلحانه‌ از انقلاب‌ در برابر هجوم‌ دشمنان‌ داخلی‌ و خارجی‌ و به‌ تبع‌ آن‌ نیاز ‏به‌ نیرویی‌سازمان‌ یافته‌ که‌ پاسدار انقلاب‌ باشد در میان‌ شخصیتها و گروههای‌ مذهبی‌ – انقلابی‌ چه‌ در ‏سطح‌ مسؤولان‌ بالای‌حکومتی‌، چه‌ در میان‌ توده‌ها و جوانان‌ انقلابی‌، احساس‌ می‌شد مضاف بر این آنها فشار و تهدید گروههای‌مخالف‌ را ‏احساس‌ می‌کردند .

پس‌ از درک‌ این‌ وضعیت‌ و با توجه‌ به‌ ضرورت‌ ایجاد هر چه‌ سریعتر نیرویی‌ نظامی‌ – انقلابی‌ که‌ هم‌ ‏پشتوانه‌ قدرت‌سیاسی‌ نظام‌ جدید باشد و هم‌ بتواند انواع‌ توطئه‌های‌ محتمل‌ را خنثی‌ کند، چند گروه‌ ‏مذهبی‌ – انقلابی‌ به‌ طورجداگانه‌ دست‌ به‌ کار شدند و هسته‌هایی‌ تشکیل‌ دادند که‌ بعدا با تجمع‌ و ‏وحدت‌ آنان‌ “سپاه‌ پاسداران‌ انقلاب‌اسلامی‌” پدید آمد.

در نخستین روز های پیروزی انقلاب‌ مسئولان دولت‌ موقت‌ با نظریه‌ ایجاد چیزی‌ شبیه‌ یک‌ «گارد ملی‌» به ‏میدان آمدند، اما در عمل‌ به‌ دلیل‌ نوع‌ عقیده‌ اکثریت‌ قاطع‌دست‌اندرکاران‌ آن‌، «طرح‌ پاسداری‌ از انقلاب‌ ‏اسلامی‌» جایگزین‌ اندیشه‌ و هدف‌ مزبور شد به طوری که، حجت‌الاسلام‌ حسن‌ لاهوتی‌ حکمی‌ از حضرت‌ ‏امام‌(ره‌) برای‌ تشکیل‌ این‌ نیرودریافت‌ کرد و دولت‌ موقت‌ ابراهیم‌ یزدی‌ را به‌ عنوان‌ معاون‌ نخست‌وزیر ‏در امور انقلاب‌، مامور کرد که‌ با آقای‌لاهوتی‌ همکاری‌ کند و آنها با جلب‌ همکاری‌ عده‌ای‌ از اعضای‌ ‏انجمنهای‌ اسلامی‌ دانشجویان‌ ایرانی‌ در آمریکا و کانادا که‌ از گذشته‌ با آقای یزدی‌ مرتبط بودند ‏ساختمان‌ ساواک‌ در خیابان‌ سلطنت‌آباد، نگارستان‌ هشتم‌ را مقر اصلی‌خود قرار دادند و در مراکزی‌ چون‌ ‏هنگ‌ نوجوانان‌ (مکان‌ مورد استفاده‌ برای‌ دانشگاه‌ امام‌ حسین‌(ع‌) و دافوس‌ کنونی‌سپاه‌) و پادگان‌ ‏سعدآباد، با کمک‌ عده‌ای‌ از جمله‌ برخی‌ تکاوران‌ تیپ‌ نوهد، به‌ جذب‌ و آموزش‌ سیاسی‌، عقیدتی‌ ‏ونظامی‌ داوطلبان‌ پرداختند.

این‌ گروه‌ از همکاری‌ افرادی‌ چون‌ محمد غرضی‌، صباغیان‌، محسن‌ ‏رفیق‌دوست‌، علی‌ محمد بشارتی‌، دانش‌، حسن‌ عابدی‌ جعفری‌، و…برخوردار بودندو به‌ طور کامل‌ جذب‌ ‏جریان‌ کلی‌ تحت‌ عنوان‌ رسمی‌ «سپاه‌پاسداران‌ انقلاب‌ اسلامی‌» شد تنها بقایایی‌ از آن‌ بعدها در قالب‌ ‏ستاد جنگهای‌ نامنظم‌ دکتر چمران‌، حرکتی‌ جداگانه‌را ادامه‌ دادند که‌ پس‌ از شهادت‌ دکتر چمران‌ و جذب‌ ‏بخشی‌ از آن‌ به‌ سپاه‌ به‌ کلی‌ منحل‌ گردید. ‏

تشکیلات‌ دوم‌ مربوط است‌ به‌ گروهی‌ از عناصر مسلمان‌ و انقلابی‌ از جمله‌ عده‌ای‌ از زندانیان‌ سیاسی‌ ‏نظام‌ پیشین‌که‌ در مبارزه‌ با رژیم‌ گذشته‌ معتقد به‌ تشکیلات‌ و مبارزه‌ مسلحانه‌ و مخفی‌ بودند. اینان‌ ‏برای‌ حراست‌ از دستاوردهای‌انقلاب‌ اسلامی‌ و مقابله‌ مسلحانه‌ احتمالی‌ عناصر رژیم‌ سلطنتی‌ (مانند ‏اقدام‌ به‌ کودتا) و نیز برای‌ خنثی‌ کردن‌ تهدیداقدام‌ مسلحانه‌ سازمانهایی‌ همچون‌ چریکهای‌ فدایی‌ و ‏مجاهدین‌ خلق‌ و دیگر گروههایی‌ که‌ آشکارا معاند نظام‌ جدیدبودند، مستقل‌ از جریان‌ اول‌ با استقرار در ‏پادگان‌ جمشیدیه‌ اقدام‌ به‌ پایه‌ریزی‌ تشکلی‌ با عنوان‌ سپاه‌ پاسداران‌ انقلاب‌اسلامی‌ کردند.افرادی‌ چون‌ ‏جواد منصوری‌، عباس‌ آقازمانی‌، (ابوشریف‌) عباس‌ دوزدوزانی‌ و ابراهیم‌ حاج‌ محمدزاده‌ که‌افرادی‌ چون‌ ‏شهید محمد منتظری‌ و شهید یوسف‌ کلاهدوز نیز به‌ آنان‌ اضافه‌ شدند.

‏اما تشکیلات‌ سوم‌ مربوط به‌ سازمان‌ مجاهدین‌ انقلاب‌ اسلامی‌ است‌ این‌ سازمان‌ که‌ در ارتباط با شهید ‏آیت‌الله‌مطهری‌ و برخی‌ اعضای‌ جامعه‌ مدرسین‌ حوزه‌ علمیه‌ قم‌ بود، با ادغام‌ هفت‌ گروه‌ مذهبی‌ – ‏انقلابی‌، پس‌ از پیروزی‌انقلاب‌ اسلامی‌ به‌ وجود آمد،  از ‏ان‌ رو که‌ مطابق‌ نظر امام‌(ره)، عناصر و اعضای‌ گروههای‌ اسلامی‌ یکی‌از دو تشکل‌ سپاه‌ یا سازمان‌ خود را ‏بایستی‌ انتخاب‌ می‌کردند، سرانجام‌ حساب‌ سپاه‌ بکلی‌ از سازمان‌ مزبور جدا شد. ‏

آخرین‌ گروه‌ قابل‌ ذکر با عنوان‌ “پاسا” تحت‌ کنترل‌ و نظارت‌ شهید حجت‌الاسلام‌ محمدمنتظری‌ قرار داشت‌ ‏که‌عمدتا عده‌ای‌ از عناصر مبارز را که‌ در لبنان‌ آموزش‌ چریکی‌ دیده‌ و برای‌ مبارزه‌ با رژیم‌ شاه‌ به‌ کشور ‏برگشته‌ بودند، دربر می‌گرفت‌. بخشی‌ از این‌ گروه‌ بعدها در هسته‌ جمشیدیه‌ ادغام‌ شد و بخشی‌ دیگر ‏مدتی‌ با عنوان‌ ساتجا( سازمان‌انقلابی‌ توده‌ای‌ جمهوری‌ اسلامی‌) مستقلا ادامه‌ حرکت‌ داد. ‏

به‌ این‌ ترتیب‌ چهار گروه‌ مسلح‌ و مستقل‌ با هدفی‌ یکسان‌ (حراست‌ از انقلاب‌ اسلامی‌) که با مشی‌ ‏تقریبا مشابه‌ به‌وجود آمده‌ بودند که‌ هر یک‌ برای‌ خویش‌ تعهد و رسالت‌ پاسداری‌ از انقلاب‌ اسلامی‌ را ‏قائل‌ بودند.و سرانجام‌ تصمیم‌ ‏گرفته‌ شد که‌ آقای‌ هاشمی‌ رفسنجانی‌ با هماهنگ‌ کردن‌ این‌ گروهها و یک‌پارچه‌ کردن‌ آنها، ‏سپاه‌پاسداران‌ انقلاب‌ اسلامی‌ را شکل‌ دهد. وی‌ برای‌ تحقق‌ این‌ هدف‌، یک‌ گروه‌ دوازده‌ نفره‌ را از اعضای‌ ‏اصلی‌ گروههای‌یاد شده‌ به‌ وجود آورد در این‌ گروه‌دوازده‌ نفره‌ از آقای‌ لاهوتی‌، محسن‌ سازگارا، محمد غرضی‌، اصغر ‏صباغیان‌، جواد منصوری‌ و ابوشریف‌(عباس‌ آقازمانی‌) و از مجاهدین‌ انقلاب‌، آقایان‌ محمد بروجردی‌، ‏مرتضی‌ الویری‌، یوسف‌ فروتن‌ و محسن‌ رضایی‌ شرکت‌ داشتند.

از این‌گروه‌ دوازده‌ ‏نفره‌، سه‌ نفر یعنی‌ آقایان‌ محسن‌ رضایی‌، محسن‌ رفیق‌دوست‌ و عباس‌ دوزدوزانی‌ به‌ عنوان‌ ‏نماینده‌گروههای‌ سه‌ گانه‌ فوق‌ در اواخر فروردین‌ ۱۳۵۸ در قم‌ به‌ دیدار حضرت‌ امام‌ رفتند تا حکم‌ تعیین‌ ‏تکلیف‌ سپاه‌ را از ایشان‌ بگیرند. ‏در این‌ دیدار امام‌ برخلاف‌ جهت‌گیری‌ مورد نظر دولت‌ موقت‌ – که‌ نیروی‌ مسلحی‌ زیرنظر ‏دولت‌ با مضمون‌ «گارد ملی‌» – را دنبال‌ می‌کرد – جهت‌گیری‌ دیگر، یعنی‌ ایجاد یک‌ نیروی‌ مسلح‌ مکتبی‌ ‏مستقل‌ ازدولت‌ موقت‌ برای‌ پاسداری‌ از انقلاب‌ اسلامی‌ را مورد تایید و تاکید قرار دادند و خطاب‌ به‌ ‏حاضران‌ عملا دستور تشکیل‌ سپاه‌ پاسداران‌ انقلاب‌ اسلامی‌ را زیر نظر شورای‌ انقلاب‌ صادر کردند.

 در ‏پی‌ این‌ فرمان‌، گروه‌ دوازده‌ نفره‌ اساسنامه‌ای‌ را در۹ ماده‌ و ۹ تبصره‌ تهیه‌ کرد که‌ به‌ تصویب‌ شورای‌ ‏انقلاب‌ رسید. به‌ دنبال‌ آن‌ شورای‌ فرماندهی‌ سپاه‌تشکیل‌ گردید و اعضای‌ آن‌ احکام‌ خود را از شورای‌ ‏انقلاب‌ دریافت‌ کردند. به‌ این‌ ترتیب‌ در دوم‌ اردیبهشت‌ ماه‌ ۱۳۵۸سپاه‌ پاسداران‌ انقلاب‌ اسلامی‌ با انتشار ‏بیانیه‌ای‌ رسما اعلام‌ موجودیت‌ کرد.

اوایل خرداد۵۸ بود که شهید حاج اکبری و برخی دیگر از پاسداران سپاه در آن تاریخ  تلاش ‏کردند تا نام پادگان عشرت آباد را عوض کنند و در نهایت نام این  پادگان، پادگان حضرت ولی عصر(عج) شد و بعد ازآن هم میدان فوزیه هم باتوجه به این که مسجد امام حسین(ع) در جوار این میدان بود به نام امام حسین(ع) تغییر پیدا کرد به شکلی که  تمام این اتفاقات پشت سر هم یعنی از دوم اردیبهشت تا خرداد ماه رخ داد.

بعد از آن در سوم شعبان سال ۵۸، پاسداران پادگان ولی عصر(عج) به میمنت این روز قصد کردند که از پادگان تا میدان امام حسین رژه بروند لذا همه پاسداران پادگان با لباس و سلاح رژه رفتند و در مسیر مردم هم آرام آرام جمع شدند و شعار دادند که «ملت فدای پاسدار» و پاسداران هم در جواب آن ها می گفتند «پاسدار فدای ملت».

بعد از این قضیه قرارشد تا پاسداران به خدمت حضرت امام(ره) مشرف شوند و  امام نیز در این دیدار و در پیامی این روز را به عنوان روز پاسدار انتخاب کردند.

پیام امام راحل(ره) به مناسبت “روز پاسدار”

متن پیام حضرت امام راحل(ره) به این شرح است:

بسم اللّه‏ الرحمن الرحیم

۲ شعبان‏ المعظم ۹۹

روز مبارک سوم شعبان المعظم را که روز طلیعۀ پاسدار و پاسداری از مکتب مترقی اسلام است، به عموم هم ‏میهنان و بخصوص پاسداران انقلاب اسلامی تبریک عرض[می‏کنم]و بحق باید این روز معظم را «روز پاسدار» بنامیم. روز ولادت با سعادت بزرگ پاسدار قرآن کریم و اسلام عزیز است. پاسداری که هر چه داشت در راه هدف اهدا کرد؛ و اسلام عزیز را از پرتگاه انحراف رژیم طاغوتی بنی‏اُمیه نجات داد. رژیم منحط بنی‏ امیه می‏رفت تا اسلام را رژیم طاغوتی، و بنیانگذار اسلام را بر خلاف آنچه بوده معرفی کند. معاویه و فرزند ستمکارش به اسم خلیفۀ رسول اللّه‏ با اسلام آن کرد که چنگیز با ایران؛ و اساس مکتب وحی را تبدیل به رژیم شیطانی نمود. اگر فداکاری پاسدار عظیم‏ الشأن اسلام و شهادت جوانمردانۀ پاسداران بزرگ و اصحاب فداکار او نبود، اسلام در خفقان بنی‏ امیه و رژیم ظالمانۀ آنان وارونه معرفی می‏شد، و زحمات نبی اکرم ـ صلی اللّه‏ علیه و آله ـ و اصحاب فداکارش هدر می‏رفت.

هان، ای پاسداران عصر حاضر و انقلاب اسلامی! به امام امت و پاسدار قرآن کریم و اسلام عزیز اقتدا نموده حق پاسداری از انقلاب اسلامی را به خوبی ادا کنید؛ و از این منصب بزرگ، که منصب انبیای عظام و اولیای خداوند تعالی است به خوبی حفاظت کنید. نکند خدای نخواسته کاری کنید که مقام پاسداری لکه‏ دار شود؛ و مبادا در لباس پاسداری از شما عملی صادر شود که موجب سرشکستگی اسلام باشد و خدای نخواسته گفته شود پاسداران اسلام چون مأموران سازمان هستند.

و اکیداً از شما جوانان عزیز خواستارم که عناصر ناپاک را از خود دور کنید. که عمل خلاف یک نفر ممکن است گروهی را بدنام کند. ما امروز مواجه هستیم با گروه هایی که در کمین نشسته و می‏خواهند اسلام و انقلاب شکوهمند اسلام را برخلاف آنچه هست معرفی کنند و به قشرهای مختلف اسلامی خرده گیرند؛ و آنچه در افراد غیر مسئول می‏گذرد به حساب نهضت و اسلام بیاورند. لهذا لازم است علمای اعلام، که راهنمای جامعه هستند، و کمیته ‏ها و دادگاهها و پاسداران انقلاب کوشش کنند و نگذارند کسانی از روی شیطنت و توطئه یا از روی جهالت و بی‏ اطلاعی از مبانی اسلام، رفتاری کنند که نهضت پاک اسلامی را واژگونه و مکتب مقدس اسلام و جمهوری اسلامی را لکه‏ دار کنند. من از تمام گروههای مذکور می‏خواهم که به دولت موقت اسلامی کمک کنند؛ و دخالتهای مستقیم در امور دولتی و در عزل و نصب مأموران نکنند. دخالت هایی که موجب تضعیف دولت اسلامی می‏شود برخلاف رضای خداست و باید از آن احتراز شود.

روح‏‌اللّه‏ الموسوی الخمینی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا