برخی فعالیت‌های نوبخت در استان‌ها شبهه انتخاباتی دارد

بصير،پس از چندین ماه پیگیری برای مصاحبه با حجت‌الاسلام محسن رهامی بالاخره بعد از تعطیلات عید نوروز توانستیم به دفتر کار رئیس کمیته انتخابات شورای هماهنگی جبهه اصلاحات برویم تا سؤالات‌مان در زمینه برنامه‌های این شورا در دهمین انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری و چگونگی حضور اصلاح طلبان در این انتخابات را بپرسیم. دفتر کار وی در طبقه ۱۵ برج ساعت در خیابان فاطمی قرار داشت. دفتری که وقتی داخلش می‌شوی اولین چیزی که نظرت را به خود جلب می‌کند، کتابخانه‌ای بزرگ با کتاب‌های متعدد در آن است. رهامی درباره این کتابخانه می‌گوید: عمده‌ کتاب‌های این کتابخانه دانشجویی و بخش دیگر کتاب‌های فقهی عربی یا کتب حقوقی فارسی است و بخشی هم رساله‌های دانشجویانم است.

حجت‌الاسلام رهامی در این ۲ ساعت و ۲۰ دقیقه‌ای به سؤالات ما در زمینه آخرین فعالیت‌های کمیته انتخابات شورای هماهنگی جبهه اصلاحات، استراتژی اصلاح‌طلبان در مورد دولت، تشکیل جلسات مشترک شورای هماهنگی جبهه اصلاحات و شورای مشورتی، طرح ابلاغیه‌های نوبخت به ستادهای روحانی در استان‌ها در مورد انتخابات و جایگاه عارف در میان اصلاح‌طلبان پاسخ داد.

مشروح گفت‌وگوی ما قبل از انتشار در اختیار حجت‌الاسلام رهامی قرار گرفت که بخش‌هایی از مصاحبه توسط وی حذف شد. مشروح گفت‌وگوی با حجت‌الاسلام محسن رهامی رئیس کمیته انتخابات شورای هماهنگی جبهه اصلاحات را در زیر می‌خوانید:

بسم‌الله الرحمن الرحیم. با تشکر از وقتی که در اختیار قرار دادید تا بتوانیم گفت‌وگویی را با شما داشته باشیم. شرایط جایی که در خدمت شما هستیم نشان می‌دهد که دفتر وکلالت حضرتعالی است، اگر مایل باشید ابتدا در مورد فعالیت‌های غیرسیاسی شما سئوال کنم و سپس به فعالیت‌های سیاسی و انتخاباتی شما بپردازیم. در حال حاضر غیر از سیاست به چه کاری مشغول هستید؟

من در طول ۳۵ سال گذشته، در کنار فعالیت‌های سیاسی بیشتر به کارهای علمی و پژوهشی و تدریس در دانشگاه‌ها مشغول بودم. از تألیفات بنده دو کتاب منتشر شده و دو کتاب تألیفی دیگر هم زیر چاپ دارم. اینجا در دفتر من یک کتابخانه با چند هزار جلد کتاب موجود است و در منزل هم کتابخانه اختصاصی مفصلی دارم. کار اصلی من مانند شغل پدر و پدربزرگم فعالیت‌های علمی و فقهی است. پدربزرگم مرجع تقلید حوزه علمیه قم و زنجان بوده و پدرم نیز موفق به اخذ درجه اجتهاد از حوزه علمیه قم شده بود. مرحوم پدرم کتابخانه بزرگی داشت که وصیت کرده‌اند به کتابخانه‌ مدرسه فیضیه قم اهدا شود. بخش عمده‌ کتابخانه دانشجویی و بخش دیگر کتاب‌های فقهی عربی یا کتب حقوقی فارسی است و بخشی هم رساله‌های دانشجویانم است.

الان کتابی را در در دست تألیف دارید؟

کتاب حقوق کیفری اختصاصی و قواعد فقه من آماده چاپ است. همچنین دو کتاب عربی شرح مکاسب و شرح درة‌البیضا که کار اصلی آن توسط پدربزرگ مرحومم در نجف انجام شده و بنده آنها را تصحیح کردم و تا تابستان امسال انشاءالله زیر چاپ خواهد رفت.

“تدوین مدل قوانین جدید کیفری” که جلد اول آن منتشر شده، فعالیت دیگر من در این حوزه است که به همکاری دیگر حقوقدانان برای حوزه‌های حقوق کیفری در ابعاد جهانی در حال انجام است و برای یکسان‌سازی جرائم کیفری در دنیا انجام می‌شود و با همکاری اساتید دانشگاه‌های خارج از جمله آلمان تهیه شده و مشغول ترجمه و آماده‌سازی برای انتشار هستیم.

***کار سیاسی در ایران فصلی است

با توجه به اینکه حضور شما در رسانه‌ها و مجامع سیاسی و انتخاباتی هم کاملاً محسوس است، چقدر از زمان روزمره خود را به کارهای علمی اختصاص می‌دهید؟

من کار سیاسی را تا حدودی زود شروع کردم. فعالیت من در زمان دانشجویی و در سال ۵۷ با ورود امام خمینی (ره) و پیروزی انقلاب اسلامی با مرحوم قدوسی، دادستان انقلاب مرکز، آغاز شد و در سال ۵۹ در اولین دوره انتخابات مجلس، وارد مجلس شدم که در آن زمان ۲۶ سال سن داشتم اما کار علمی خودم را قطع نکردم. در انتخابات مجلس دوم شورای اسلامی نیز موفق به اخذ رأی شدم و جمعاً هشت سال در کمیسیون قضایی مجلس شورای اسلامی بودم.

در دورانی که در مجلس شورای اسلامی بودم صبح‌ زود برای دروس حوزوی می‌رفتم و به طور خصوصی از محضر اساتید استفاده می‌کردم، بعد به مجلس می‌رفتم و به لطف خدا هم توانستم در هر دو زمینه موفقیت خوبی داشته باشم.

به یاد دارم بعضی روزها صبح خیلی زود در حالیکه هوا هنوز روشن نشده بود به خدمت مرحوم آیت‌الله سید ابوالفضل موسوی نماینده وقت تبریز که در نجف تحصیل کرده بود می‌رفتم و پای درس وی می‌نشستم سپس به مجلس می‌رفتیم، همین باعث ‌شد کار سیاسی و حوزوی را همزمان به پیش ببرم. بعد از ۲ دوره نمایندگی مجلس به عضویت هیئت علمی دانشکده حقوق دانشگاه تهران درآمدم و از این پس به عنوان معاون حقوقی یا پارلمانی  وزارت علوم فعالیت داشتم. دوره‌ ۸ ساله‌ای هم ریاست پردیس فارابی دانشگاه تهران را در قم برعهده داشتم و سپس به‌طور رسمی وارد فعالیت‌های اجرایی و علمی در محیط دانشگاه شدم و کار علمی من به کار سیاسی غلبه کرد.

درباره کار سیاسی هم در انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه‌ها یا شورای هماهنگی جبهه اصلاحات همکاری دارم؛ البته ماندگاری کار علمی و انگیزه فعالیت در این بخش برای من بیشتر است، زیرا کار سیاسی در ایران فصلی است و احزاب تمام عیار و فراگیر نداریم. در انجمن اسلامی مدرسین هم به جهت اینکه یک تشکل علمی و فرهنگی است، وارد شده‌ام.

بعضاً پیش می‌آید حدود ۱۶ ساعت کار علمی در روز انجام می‌دهم، چراکه بنا به نوع کار در کلاس‌های دکتری باید اطلاعات شما به‌روز باشد، بنابراین این کار نیازمند صرف وقت زیادی است. من عضو کنگره بین‌المللی جرم شناسان هم هستم و در دعوت‌هایی که بعضاَ از دانشگاه‌های مختلف دنیا از جمله آمریکا، سوئد، آلمان و چین می‌شود، حضور یافته‌ام و انسان باید برای حضور در چنین کنگره‌ها و سمینارها اطلاعات دقیق و به‌روزی داشته باشد که این باعث می‌شود فعالیت بیشتری درحوزه تحقیق و پژوهش نسبت به حوزه سیاست داشته باشم.

***وکالت پرونده دفاع از دانشجویان حادثه کوی دانشگاه را برعهده گرفتم

در ایران متأسفانه کارهای سیاسی بیشتر شخص‌محور است و کمتر به ‌صورت حزبی و جمعی انجام می‌شود و در این فضا کار سیاسی برخلاف اروپا جوابگو نیست، کمااینکه در انتخابات بارها این موضوع را مشاهده کرده‌اید که ریش‌سفیدهای سیاسی و اشخاص در تصمیم سیاسی حرف اول را می‌زنند و اگر انسان این مدل کار سیاسی کند، تبدیل به فسیل شده و صرفاً درجا می‌زند.

در خصوص وکالت هم من به برخی از پرونده‌های وکالت از باب ضرورت وارد شده‌ام، مانند پرونده دفاع از دانشجویان حادثه کوی دانشگاه؛ در آن پرونده‌ها دانشگاه از من خواست که از دانشجویان دفاع کنم و در جلسه‌ای که همان زمان خدمت مقام معظم رهبری رفتم، ایشان فرمودند که خودتان پیگیری کنید و نگذارید کار به دست دیگران بیفتد.

***وکالت پرونده عبدالله نوری را برعهده داشتم

فقط پرونده سال ۷۸ را پیگیری کردید یا سال ۸۸ را هم شما پیگیری می‌کردید؟

خیر؛ در مورد پرونده کوی دانشگاه سال ۷۸ بود. به عنوان مثال پرونده آقای عبدالله نوری را برعهده داشتم و دلیلش هم این بود که دادگاه ویژه روحانیت، وکالت وکلای غیرروحانی را قبول نمی‌کرد، در نتیجه وکالت من را پذیرفتند. بنده وکالت بعضی پرونده‌های دیگر در دادگاه ویژه و یا سایر دادگاه‌ها را برعهده گرفتم.

**پذیرش پرونده‌های سال ۷۸ و ۷۹ فشار زیادی بر من وارد کرد

هنوز پرونده های سیاسی قبول می کنید؟

خیر، الآن پرونده سیاسی بسیار کم شده است. پرونده‌هایی هم که سال‌های ۷۸ و ۷۹ پذیرفتم، فشار زیادی بر من وارد کرد و از کارهای علمی خود بازماندم و متأسفانه فعالیت وکیل در این نوع پرونده‌ها خیلی هم جواب نمی‌داد، چراکه پرونده‌های سیاسی، با منطق قضایی جلو نمی‌رود و بیشتر تصمیم‌گیری‌ها سیاسی است تا قضایی. البته من پس از روی کار آمدن دولت احمدی‌نژاد به عنوان فرصت مطالعاتی به آلمان رفتم و به همین دلیل کمتر با مسائل دوره وی درگیر بودم و در این مدت در مؤسسه تحقیقاتی ماکس پلانگ در آلمان مشغول به فعالیت بودم و من در محیط  علمی آلمان و سوئد و مدتی در آمریکا در حوزه پیشگیری از جرائم خصوصاَ جرایم امنیتی به تحقیق مشغول بودم.

مثلاً توانستم به بازدید زندان‌های آمریکا و آلمان بروم و کیفیت و روش‌های اصلاح زندانیان را بررسی کنم. لذا اگر به عنوان چهره سیاسی گاهی مطرح می‌شوم، به عقبه سیاسی بنده باز می‌گردد که در مجلس یا در پرونده‌های سیاسی دهه ۷۰ فعالیت داشتم.

در موضوع حکمیت میان آقای روحانی و آقای عارف که قرار بود یک نفر برای نامزدی در ریاست جمهوری ۹۲ انتخاب شود، اصلاح طلبان و رئیس دولت اصلاحات قرار گذاشتند چند نفر این موضوع را حکمیت کنند و من یکی از کسانی بودم که در این خصوص انتخاب شده بودم و در مجموع تلاش رئیس دولت اصلاحات و مجموعه اصلاح‌طلبان در این خصوص بسیار مؤثر بود. البته این مسائل دائمی نبوده، بلکه موردی و اقتضایی است اما کار علمی اقتضایی نیست و دائمی و ماندگار است.

به نظر من افرادی مثل من که  کار علمی و پژوهشی وجه اصلی زندگی‌مان است و به لحاظ ضرورت از اوایل انقلاب به کار سیاسی پرداختیم، باید تجربه‌های خود را در اختیار جوانان و دانشجویان قرار دهیم. البته اگر دارای حزب قوی بودیم و می‌توانستیم در آنها فعالیت کنیم، می‌توانستیم برای کل کشور و خواسته‌های مردم برای انتخابات برنامه‌ریزی داشته باشیم. در ایران برای احزاب میدان چندانی برای فعالیت‌شان وجود نداشته و حزب جمهوری اسلامی هم که اوایل انقلاب شروع به کار کرد، دیدیم که نتیجه نداد که ذکر دلایل آن در این مجال نمی‌گنجد و این موضوع را باید در فرصت دیگری مستقلاَ بحث کنیم.

***در شورای هماهنگی جبهه اصلاحات ۲۱ حزب حضور دارند

آقای دکتر بحث را در خصوص فعالیت‌های انتخاباتی شما ادامه دهیم، با توجه به اینکه شما مسئولیت کمیته انتخابات شورای هماهنگی جبهه اصلاحات را بر عهده دارید، در مورد فعالیت‌های کمیته انتخابات بگویید. شورای هماهنگی جبهه اصلاحات چه برنامه‌ای برای ورود به انتخابات دهم مجلس شورای اسلامی دارد؟

شورای هماهنگی اصلاحات یک حزب نیست و مجموعه‌ای از ۱۸ حزب اصلاح طلب است که مجوز از وزارت کشور دارند و اخیراً هم یکی دو حزب مجمع زنان نواندیش مسلمان و سازمان عدالت و آزادی به آن اضافه شده‌اند. همچنین حزب اعتماد ملی آقای کروبی هم رسماً در جلسات شرکت می‌کند و این ۲۱ حزب حضور دارند و آیین‌نامه‌هایی تنظیم شده و چند کمیته دائمی دارند که از جمله آن کمیته سیاسی، کمیته استانی، کمیته مالی و پشتیبانی و کمیته دائمی انتخابات است.

کمیته انتخابات تلاش خود را در انتخابات شوراها به‌خوبی نشان داد و باعث شد چهره‌های اصلاح‌طلب برای انتخابات ثبت‌نام کنند و در تهران توانستند ۱۴ نفر از اعضای اصلی و ۶ نفر علی‌البدل از اصلاح طلبان در تهران رأی بیاورند. این تجربه باعث شد کمیته برای انتخابات مجلس در سال ۹۴ فعال شود.

کمیته انتخابات بنا دارد با سر و سامان دادن و فعال کردن احزاب اصلاح‌طلب تهران و شهرستان‌ها، نیروهای معتدل و اصلاح‌طلب را به هم نزدیک کند تا بتوانیم لیست‌های منسجمی را در تهران و شهرستان‌ها ارائه دهیم.

***استراتژی ما یکی بودن خروجی لیست‌ها در تهران و شهرستان‌هاست

قرار بود جلسات هماهنگی بعد از عید با حضور شخصیت‌هایی مانند آقای عارف برگزار شود؛ آیا بعد از عید نوروز جلسه‌ای با آقای عارف داشتید؟

استرتژی کلی ما این است که خروجی تهران و شهرستان‌ها یکی باشد؛ یعنی طرفداران آقای هاشمی، رئیس دولت اصلاحات، عارف و خلاصه همه اصلاح‌طلبان و نیروهای معتدل دولت در تهران به یک لیست برسیم. در شورای هماهنگی جبهه اصلاحات تنها احزاب اصلاح‌طلب رسمی حضور دارند، با این تعریف بسیاری از افراد و جریان‌هایی که در احزاب رسمی و قانونی نیستند در مجموعه قرار نمی‌گیرند.

***اصلاح آیین نامه کمیته انتخابات شورای هماهنگی جبهه اصلاحات

ما برای اصلاح این موضوع جلسات مفصلی برگزار کردیم و آیین‌نامه کمیته انتخابات را اصلاح کرده و تعریف جدیدی را از کمیته انتخابات که شورای سیاست‌گذاری انتخابات محسوب می‌شود، ارائه کردیم. بر این اساس تمامی دبیرکل‌های احزاب اصلاح‌طلب در تهران عضو کمیته شدند و در استان‌ها نیز تمام دبیران احزاب اصلاح طلب عضو این کمیته انتخابات شدند و اصلاحیه تصویب شد که احزاب اصلاح‌طلبی که از وزارت کشور پروانه ندارند، مثل تشکل‌های اصلاح‌طلبی سیاسی (جبهه زنان اصلاح‌طلب خانم زهرا شجاعی و خانم فائزه هاشمی) که فعالیت دارند، هم عضو این کمیته شوند.

سومین کاری که کردیم این بود که از افراد و شخصیت‌های مؤثر در تهران و شهرستان‌ها خواستیم نمایندگان خود را برای عضویت معرفی کنند، از جمله این اشخاص آقای دکتر عارف بود و آقای عارف نیز از اصل این موضوع که لیست واحد بدهیم، استقبال کردند و گفتند شاید من نمایندگانی معرفی کنم. ما تلاش می‌کنیم نظر وی را تأمین کنیم.

رئیس دولت اصلاحات گفت ما شورای مشورتی داریم که کمیته انتخاباتی آن فعال است و شما باید با آنها هماهنگ شوید؛ من و آقای موسوی لاری در شورای مشورتی هستیم و سعی می‌کنیم با هم هماهنگ باشیم تا لیست‌هایمان دو تا نشود.

آقای ناطق نوری گفت که من دبیرکل یک حزب نیستم که نماینده معرفی کنم، ولی اصل هماهنگی و همفکری را انجام می‌دهیم تا اگر افرادی مورد نظرشان باشد معرفی کنند. به هر حال آقای ناطق نوری کلیات هماهنگی با اصلاح‌طلبان و نیروهای معتدل را  پذیرفته‌‌ ولی مثلاَ گفته‌اند این جلسات را به عنوان جلسات حزبی اعلام و تلقی نکنید، بلکه آن را نشست طلبگی بدانید.

ما همان چیزی که در انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ انجام دادیم را دنبال کنیم و همانطور که به مدرسه علمیه لواسان رفتیم و با آقای ناطق‌نوری دیدار و گفت‌وگو کردیم و نظر وی را درباره رسیدن به ائتلاف بین آقای روحانی و عارف جویا شدیم و سعی کردیم نظر وی را تأمین کنیم، تلاش می‌کنیم همان کار را در مورد مجلس آینده انجام می‌دهیم.

***دیدارهایی با علمای قم در قبل از عید داشتم

نظر آقای ناطق نوری در زمان انتخابات ۹۲ برای ائتلاف آقایان روحانی و عارف در جلسه لواسان سال ۹۲ چه بود؟

آقای ناطق‌نوری گفت من از اصل این ائتلاف که شما به هر کاندیدایی رسیدید، حمایت می‌کنم ولی خودم مستقیماً نماینده‌ای به جلسات شما نمی‌فرستم ولی شما با آقایان هاشمی و رئیس دولت اصلاحات جلسه برگزار کنید و نظرات تهران و شهرستان‌ها را ارزیابی کنید. قرار بود حدوداَ ۱۵ استان را به صورت رندومی ارزیابی کنیم و ببینیم چه کسی زمینه بیشتری دارد و در نهایت به جمع‌بندی برسیم از آن جمع بندی حمایت کنیم که جمع‌بندی نهایی ما آقای روحانی بود. آقای ناطق نوری رسماً اطلاعی نداد ولی عملاً حمایت کرد.

قبل از عید من در قم خدمت برخی مراجع تقلید مانند آیت‌الله دستغیب و موسوی اردبیلی، صانعی، آیت‌الله بیات زنجانی و آیت‌الله موسوی تبریزی رسیدم و مسائل را خدمتشان طرح کردیم و بعد از عید هم به دیدار برخی از آقایان می‌رویم؛ آنها می‌گویند ما به عنوان حزب سیاسی ملاقات نمی‌کنیم و مجمع مدرسین را بیشتر قبول داریم. مجمع مدرسین هر سال برنامه دارد که در شروع سال تحصیلی با بزرگان ملاقات داشته باشد و دیدگاه‌های آنها را اخذ کند.

با دیگر بزرگواران مانند آیت‌الله علوی گرگانی، نوری همدانی و آیت‌الله صافی گلپایگانی دیدار کردیم و تأکید این بزرگواران نیز این است که به عنوان یک تشکل سیاسی جلسه برگزار نمی‌کنیم وبه عنوان مدرسین دانشگاه‌ها دیدار داریم.

***اصرار نداریم که مجلس دهم صددرصد از اصلاح طلبان پر شود

درمجموع تلاش ما این است که نظر همه طرف‌ها را از تمام ایران و حتی اهل‌سنت داشته باشیم تا بتوانیم مجلسی را تشکیل دهیم که همه اقشار جامعه را نمایندگی کند و همه نظرات احزاب اصلاح‌طلب و طیف‌های مختلف در نمایندگان آنها لحاظ شده باشد و تلاش داریم حمایتی که اهل‌سنت نسبت به نظام جمهوری اسلامی دارند، در مجلس آینده نیز تأمین کنیم و خودمان را فقط نبینیم بلکه فراتر از تهران ببینیم. من در این فرصت به کرمانشاه، مشهد و بندرعباس و زاهدان رفته‌ام و با دانشگاهیان و افراد مؤثر این شهرها دیدار کردم.

ما اصراری نداریم که مجلس صددرصد از اصلاح طلبان پر شود؛ بلکه تلاش داریم مجلس آینده مجلسی معتدل، میانه‌رو و با حضور کارشناسان و نخبگان ملت در آن باشد و در برنامه‌های کلان دولت مانند عدالت اجتماعی و زمینه‌سازی فضای اعتدال و رفع مشکلات کمک کند.

لذا تفکر کمیته انتخابات منحصر به بستن لیست در تهران نیست و این مهم است که نیروها را نزدیک کنیم و از تمامی نیروها در شهرستان‌ها هم استفاده می‌کند . مجلس هیچ‌گاه در تمامی دوران به‌طور صددرصدی در اختیار یک جناح (اصولگرا یا اصلاح طلب) قرار نداشته است و همیشه ترکیبی بوده، اما مهم کارکرد مجلس است. مثال آن را می‌توان در شورای شهر مطرح کرد. الآن مهم انتخاب چمران یا مسجد جامعی برای ریاست نیست، مهمتر از آن این است که در صورت انتخاب مسجد جامعی، وی چه برنامه‌هایی برای بحران ترافیک، آلودگی هوا و کلاً مشکلات مردم دارد.

تلاش ما این است که به جای وقت گذاشتن در تهران به شهرستان‌های مختلف سفر کرده و نظرات آنها را اخذ کرده و در جلسات تهران بیاوریم که مجلس نمایانگر اکثریت محروم جامعه باشد. در واقع کمیته انتخاباتی شورای هماهنگی جبهه اصلاحات فراتر از معنی سیاسی به معنی اخص کلمه قدم برمی‌دارد.

***کسی که باید در تهران و شهرستان‌ها پای لیست را امضا کند، احزاب هستند

شورای هماهنگی جلسه مشترکی با شورای مشورتی دولت اصلاحات برگزار کرده است؟

شورای مشورتی دولت اصلاحات یک حزب سیاسی نیست و رئیس دولت اصلاحات بارها گفته من دبیر کل حزب نیستم و کار حزبی نمی‌خواهم انجام دهم و قرار نیست من به عنوان شورای مشورتی لیست بدهم. تعدادی از دبیران کل اصلاح‌طلب سابقاً عضو شورای مشورتی بودیم و هستیم. بنابراین رئیس دولت اصلاحات دیدگاه‌های کلان اجتماعی خود را در شورای مشورتی مطرح می‌کند و شورای مشورتی درباره راهبردهای کلان سیاسی به رئیس دولت اصلاحات مشورت می‌دهد اما کسی که باید در تهران و شهرستان‌ها پای لیست را امضا کند، احزاب هستند. شورای مشورتی مشورت می‌دهد و سیاست‌های کلان بررسی می‌کنند.

رئیس دولت اصلاحات نیز در مسائل کلان با آقایان هاشمی رفسنجانی، سید حسن خمینی، عارف و روحانی و برخی اصلاح‌طلبان و نیروهای مؤثر مشورت می‌کند. در انتخابات ۹۲ فقط نظر شخص رئیس دولت اصلاحات مطرح نشد، بلکه نظر مجموعه اصلاح‌طلبان بود که از زبان وی بیان شد و بالاخره رئیس دولت اصلاحات یک جایگاه خاص خود را دارد.

در انتخابات شوراها هم خدمت آقای هاشمی رسیدیم. بحث رد صلاحیت کاندیداها، ازجمله محسن هاشمی مطرح شد، آقای هاشمی گفت شما معطل تأیید یا رد صلاحیت پسر من نباشید، من به جمع‌بندی شما اعتماد دارم و حمایت می‌کنم.

***جلسه مشترک شورای هماهنگی جبهه اصلاحات با شورای مشورتی

آیا برای دریافت نظرات و مشورت با آقای هاشمی رفسنجانی جلسه‌ای نداشتید؟

از سال جدید بیشتر دیدارهای آقای هاشمی دیدار نوروزی بود ولی قبل از عید کمیته انتخاباتی جلسه‌ای با وی داشت و گزارشی از کمیته‌های تهران و تقسیم کشور به چند منطقه به آقای هاشمی ارائه شد. کارگروه‌های فرعی، کمیته‌های مختلف مانند زنان، اصناف و مشاغل، اقلیت‌های مذهبی  وقومی، احزاب، رسانه‌ها و زیرمجموعه‌های مرتبط را برای وی توضیح دادیم.

***تقسیم بندی کل کشور به ۱۱ منطقه کلان و تهران؛ منطقه ویژه

ما کل کشور را به ۱۱ منطقه کلان و تهران هم به عنوان منطقه ویژه تقسیم بندی کرده‌ایم و ۳۰ استان دیگر در این ۱۰ گروه تقسیم‌بندی شدند و هر منطقه یک مسئول دارد و وظیفه آنها هماهنگی و حمایت برای کمیته انتخابات و راه‌اندازی شورای هماهنگی احزاب اصلاح‌طلب توسط خودشان است. آنها هم‌اکنون فعال شده‌اند و مشغول فعالیت هستند.

 از سه چهار ماه قبل سفر به استان‌ها آغاز شده و فعالیت‌های انتخاباتی خود را علنی کرده‌ایم. در شهرستان‌ها بُعد قبیله‌ای و قومیتی برای انتخابات مجلس بسیار قوی‌تر است و مردم منطقه بعضاَ با توجه به وابستگی قوم و محلی خود رأی می‌دهند، نه وابستگی جناحی و سیاسی کاندیدا. این انتخابات مجلس را بسیار پیچیده‌تر می‌کند؛ و در این انتخابات چه ما موفق بشویم و یا نشویم، مهم این است که با این کار زیربنایی، تقویت احزاب مطرح شده‌ و میدان دار کار سیاسی در تمام کشور باشند که این نکته مثبتی برای توسعه سیاسی کشور است و اینجاست که احزاب پاسخگوی انتخابات و فعالیت خود در حوزه‌های اجرایی دولت و مجلس خواهند بود. ممکن است در آینده احزاب کوچک به شورای هماهنگی جبهه اصلاحات نزدیک تر شده و در هم ادغام شوند.

تلاش ما این است که فعالیت‌های انتخاباتی مدل حزبی پیدا کند و این همان چیزی است که در مجمع تشخیص مصلحت نظام تصویب شد. با حضور احزاب تا حد زیادی پول‌های کثیفی که در انتخابات هزینه می‌شود و وزیر کشور نیز به آن‌ها اشاره کرد از بین خواهد رفت. چراکه احزاب پاسخگوی هزینه‌ها با دفاتر مالی مشخص می‌شوند که بازرسان وزارت کشور می‌توانند از آن‌ها برای پیدا کردن سرمنشأ پول‌ها بازرسی کنند که درنهایت باعث دقت عمل در بسیاری از نظارت‌ها خواهد شد. این مدل در بسیاری از کشورهای دنیا مثل اروپا، آمریکا و ژاپن جوابگو بوده است.

***ابلاغیه‌های نوبخت در جلسات کمیته سیاسی شورای هماهنگی مطرح است

آقای مرعشی قبل از سال نو اعلام کرده بود، دولت فعالیت‌های انتخاباتی خود را آغاز کرده است و شما نیز گفته بودید که با برخی از اعضای دولت در این‌ ارتباط جلسه برگزار کرده بودید، این جلسات با برخی اعضای دولت ادامه دارد و در صورت مثبت بودن پاسخ، از جزئیات آن بفرمایید.

دولت به‌عنوان دولت حق دخالت مستقیم در انتخابات را ندارد و نمی‌تواند لیست بدهد، چراکه مجری و برگزار کننده آن است و باید بی طرف باشد. اتفاقاً ابلاغ‌های آقای نوبخت هم‌اکنون در جلسات کمیته سیاسی شورای هماهنگی جبهه اصلاحات مطرح است. در خصوص ابلاغیه‌های آقای نوبخت اگر وی ابلاغ‌ها را به عنوان شورای برنامه‌ریزی استان داده است باید گفت استان‌ها شورای برنامه‌ریزی دارند که زیر نظر استاندار است و باید فقط کار اجرایی تحت نظر استانداران انجام دهند و آقای نوبخت نمی‌تواند در کنار شورای برنامه‌ریزی استان که قانون رسمی است، شورای دیگری ایجاد کند. ولی اگر به عنوان معاون رئیس جمهور ابلاغ دهد و بگوید آنها می‌خواهند کار تبلیغاتی انتخاباتی کنند، خلاف قانون است و اگر دولت این کار را انجام دهد ما اعتراض خواهیم کرد و در جلسات خصوصی شورای هماهنگی جبهه اصلاحات هم مطرح شده که منظور از این ابلاغ‌ها چیست؟

اگر قصد این کار برای حمایت از دولت و نخبگان است، یعنی کاری که در حیطه وظایف فرمانداری‌ها و استانداری‌ها است، و استانداری‌ها باید بودجه در اختیارشان بگذارند و به سمت توسعه استان بروند. اما اگر این‌ها مقدمه‌ای است که حزب گونه‌ای تشکیل شود که این احزاب افراد را شناسایی کرده و کاندیدا معرفی کنند؛ در این صورت آقای نوبخت نیز اگر به عنوان معاون رئیس جمهور و نه دبیرکل حزب عدالت و توسعه چنین ابلاغ هایی صادر کند، خلاف قانون است و همه به این اقدام اعتراض خواهند کرد.

ما تاکنون جلساتی را جهت هماهنگی با مجموعه دولت با آقایان یونسی، نوبخت، جهانگیری، انصاری و مسئولان وزارت کشور داشته ایم. برای اعلام این نگرانی که در شهرستان‌ها تأمین امنیت و آزادی مناسب برای انتخابات صورت بگیرد و آن را تضمین کند.

***سرنوشت آقای روحانی با آبرو و سرنوشت اصلاح طلبان گره خورده است

شما با آقای نوبخت در مورد این ابلاغیه‌ها صحبت نکرده‌اید؟

ما از دولت چند مسئله را می‌خواهیم؛ در عین حال که دولت خود را به عنوان دولت اصلاح طلب معرفی نکرده  و آقای روحانی به عنوان تابلوی اصلاح طلب مطرح نیست، اما به هر حال آبرو و سرنوشت آقای روحانی با آبرو و سرنوشت اصلاح طلبان گره خورده است. شکی نیست که دولت یازدهم با عقبه اصلاح طلبان روی کار آمده است.

خواسته اول ما اجرای وعده‌هایی است که آقای روحانی و دولت ایشان دادند؛ توسعه سیاسی، بازگذاشتن دست احزاب در فعالیت‌ها، در برخی استان‌ها، فرمانداری‌ها می‌گویند ما باید تأیید کنیم که نماینده فلان حزب در استان می‌تواند دفتر ایجاد کند یا نه. درحالیکه آن حزب در تهران پروانه تأسیس دارد و می‌تواند در استان دفتر بزند و به فرماندار اطلاع دهد.

تضمین آزادی و امنیت سخنرانی‌ها وعده دیگر دولت بود؛ در این زمینه اتفاقات در شیراز برای خانم الهه کولایی، آقای هادی غفاری، آقای علی مطهری و نیز در مشهد جلوگیری از سخنرانی خانم فائزه هاشمی پیش آمد و موارد اعتراض ما به دولت این است و ما از دولت چیزی نمی‌خواهیم جز تضمین برگزاری انتخابات صحیح به نحوی که به مردم اطمینان دهیم در انتخابات کسانی که صالح هستند، تأیید صلاحیت می‌شوند و رأیی که ریخته می‌شود به تعبیر مقام معظم رهبری حق الناس است، بشمرد و اعلام کند و دولت باید این تضمین را بدهد و باید استانداران و فرماندارانی داشته باشیم که به آنها اطمینان داشته باشیم که انتخابات را سالم برگزار می‌کنند.

مسئله دوم ما که با آقایان دولتی مطرح شده، این است که نارضایتی‌های مردم از عوامل اجرایی دولت مانند فرمانداران و استانداران، عملاً در نتیجه انتخابات تأثیرگذار خواهد بود. من شخصاً به آقای جهانگیری گفته‌ام که برخی از سیاست‌ها و عملکردهای دولت باعث نارضایتی عمومی و رویگردانی مردم از دولت می‌شود و اگر این گونه باشد حماسه سیاسی که مدنظر مقام معظم رهبری و مسئولین کشور است، رخ نمی‌دهد. لازمه حضور مردم رضایت عمومی است.

ما در این ملاقات‌ها اعلام کرده‌ایم که دولت به دلیل توجه بیشتر به مسئله هسته‌ای از دیگر مسائل اجتماعی مانند اعتیاد و مشکلات اقتصادی، توسعه بی‌رویه شهرک‌های اقماری و حاشیه‌ای به‌خصوص در شهرستان‌ها و شهرک‌های جدید غافل مانده است.

***افزایش درصد حضور مردم پای صندوق رأی سهم اصلاح‌طلبان را بالا می‌برد

اعتقاد اصلاح‌طلبان به این است که هر اندازه درصد حضور مردم در پای صندوق‌های رأی بیشتر شود، سهم ما از سبد انتخابات بیشتر خواهد بود؛ این موضوعی است که ما آن را در سال‌های گذشته نیز تجربه کرده‌ایم. یعنی اگر در تهران ۵۰۰ هزار نفر شرکت کنند ممکن است سهم اصلاح طلبان ۲۰ درصد شود ولی اگر ۲ میلیون شرکت کنند سهم ما ممکن است بیشتر از ۵۰ درصد شود و علت آن این است که بخشی از رأی‌های خاکستری و کسانی حاضر به شرکت در انتخابات نیستند، به این دلیل است که کاندیداهای مورد نظر خود را در لیست‌های انتخابات نمی‌بینند و اگر اصلاح طلبان تأیید صلاحیت شوند و مردم علاقه بیشتر برای حضور در صحنه داشته باشند، سهم ما از این سبد بیشتر خواهد شد.

ما به آقای هاشمی گفتیم که این موضوع را خدمت مقام معظم رهبری منتقل کنید که خودشان در انتخابات ریاست جمهوری فرمودند که حتی کسانی که نظام را قبول ندارند، پای صندوق های رأی بیایند و یا کسانی که من را هم قبول ندارند، پای صندوق رأی بیایند. وقتی این‌ها پای صندوق رأی می‌آیند که تنوعی در کاندیداها ببینند، یعنی شخصی غیر از فردی که همواره در مجلس بوده و او را دست نشانده حکومت می‌دانند.

***اگر لازم باشد اعضای شورای هماهنگی با روحانی درباره ابلاغیه‌های نوبخت صحبت می‌کنند

گفتید در شورای هماهنگی جبهه اصلاحات در رابطه با ابلاغیه آقای نوبخت برای فعالیت انتخاباتی صحبت کردید، نتیجه بحث‌های شورای هماهنگی جبهه اصلاحات چیست؟ آیا قرار است از طرف شورای هماهنگی اقدامی انجام دهید؟

قرار شد دوستان با آقای نوبخت صحبت کنند و برخی از اعضای شورای هماهنگی جبهه اصلاحات و بنده نیز با آقای نوبخت و بعضی از مسئولان دولتی ملاقات و به صورت جدی در این زمینه صحبت کنیم و اگر لازم باشد با آقای جهانگیری نیز صحبت کنیم؛ حتی اگر لازم باشد اعضای شورای هماهنگی جبهه اصلاحات با آقای روحانی صحبت کنند.

اگر این ابلاغ‌ها برای توسعه جامعه و همکاری با استانداری‌ها باشد و آقای نوبخت به عنوان رئیس سازمان برنامه و بودجه چنین ابلاغیه‌هایی برای برنامه‌ریزی بدهند، مشکلی ندارد اما آن چیزی که در بیرون برداشت شده است، راه انداختن جریانی است که به واسطه آن، ستادهای تبلیغاتی آقای نوبخت یا حامیان دولت برای انتخابات لیست بدهند و این اقدام از بودجه دولتی و با ابلاغ معاون رئیس جمهور انجام می‌شود.

همه می‌توانند فعالیت انتخاباتی کنند و آقای نوبخت نیز به عنوان دبیرکل حزب اعتدال و توسعه می‌تواند فعالیت انتخاباتی کند و هیچ محدودیتی ندارد ولی به عنوان معاون رئیس جمهور نمی‌تواند به یک شخصی در استان که مسئول ستاد روحانی هم بوده، ابلاغ کند که آن شخص طرفداران دولت را جمع کند و بخواهند لیست جدا بدهند و اگر این موضوع پیش آید، نقض غرض است. این کار اگر در دوره آقای احمدی‌نژاد انجام می‌شد اعتراض می‌کردیم و الان هم ما صددرصد باید اعتراض کنیم. به هر حال دولت نباید از امکانات دولتی استفاده انتخاباتی کند.

***استراژی اصلاح‌طلبان حمایت از دولت است

آقای منتجب‌نیا گفته بودند دولت اگر لیست انتخاباتی جداگانه بدهد، حمایت اصلاح‌طلبان را از دست می‌دهد. آیا اگر دولت لیست انتخاباتی جداگانه‌ای بدهد اصلاح‌طلبان از ائتلاف و همراهی با دولت فاصله می‌گیرند؟

استراژی اصلاح‌طلبان نسبت به دولت این است که از دولت حمایت کنند، زیرا بخش زیادی از وعده‌های دولت در رابطه با گشایش فضای سیاسی و عمومی و حل تنش بین ما و کشورهای اروپایی توسط دولت محقق شده است و دولت موفق بود. اگر قرار شد دولت به عنوان دولت لیست بدهد، خلاف قانون است و نمی‌تواند لیست انتخاباتی بدهد، دولت مجری انتخابات است. مثل این است که شورای نگهبان لیست بدهد.

یکی از اشکالاتی که به شورای نگهبان در گذشته وارد می‌کردند؛ این است که می‌گفتند بعضی از اعضای شورای نگهبان، شخصاً از احمدی‌نژاد حمایت می‌کردند، حالا این خبر اگر درست باشد، اشکال وارد است. یعنی اگر کسی در شورای نگهبان است نمی‌تواند از کاندیدای خاص حمایت کند. این موضوع در دولت آقای روحانی هم صادق است و کسی که در دولت است نمی‌تواند لیستی در عرض لیست اصولگرایان یا اصلاح طلبان بدهد و اگر ما اشکال نگیریم تناقض بین حرکت‌های ما است.

*** از حزب اعتدال و توسعه برای شرکت در شورای هماهنگی دعوت خواهیم کرد

چگونه می‌خواهید اشکال بگیرید؟ یعنی بنا بر حرف آقای منتجب‌نیا بگویید از دولت حمایت نمی‌کنید؟

اشکال گرفتن ما اینگونه است که تلاش می‌کنیم ارائه لیست دولتی صورت نگیرد و آقای نوبخت و دو مقام دیگر از دولت این کار را انجام ندهند. ولی آقای نوبخت در جایگاه حزبی خود به عنوان دبیرکل حزب اعتدال و توسعه می‌تواند در استان‌ها برود و لیست بدهد؛ حالا ممکن است این لیست رأی بیاورد یا رأی نیاورد؛ این کار اشکالی ندارد، ما هم در شورای هماهنگی جبهه اصلاحات لیست می‌دهیم. آقای نوبخت در دوره چهارم شورای شهر تهران لیست دادند و اصلاح‌طلبان هم لیست دادند.

حزب اعتدال و توسعه  یا هر حزب دیگر می‌تواند به عنوان حزب قانونی بدون اینکه از امکانات دولتی یا شهرداری‌ها، استانداری‌ها، و عنوان معاون رئیس جمهور استفاده کنند، حزب خود را فعال و مانند سایر احزاب اصلاح‌طلب فعالیت کنند. آن اشکالی که هست این است که بعضی از احزاب ما به دولت وصل می‌شوند و از جایگاه و عنوان دولتی برای حزب خود استفاده می‌کنند؛ این کار چه از طرف احزاب اصلاح‌طلب و چه اصولگرا باشد، کار خلاف قانون و است و اگر دولت لیستی به عنوان دولت بدهد، افراد سیاسی جامعه، مردم، احزاب اصلاح‌طلب و … اعتراض خواهند کرد و قطعاً آقای روحانی چنین کاری را نخواهد کرد اما اگر کارگزاران دولت خودشان از دولت جدا شوند و حزب و تشکلی تشکیل دهند و بدون استفاده از امکانات دولت لیست مستقلی بدهند، حق‌شان است اما اینکه مردم به چه کسانی رأی می‌دهند به خود مردم مربوط است.

البته در جلسه کمیته انتخابات قبل از عید بررسی و تصویب شد که از حزب اعتدال و توسعه دعوت کنیم به عنوان یک حزب معتدل، دبیرکل یا نماینده وی در جلسات کمیته انتخابات شرکت کند.

***شبهه کار انتخاباتی از سوی نوبخت وجود دارد

آقای نوبخت هم در جلسه شرکت کردند؟

کمیته انتخابات تصویب کرد که حزب آقای نوبخت در جلسات شرکت کند ولی هنوز دعوت رسمی نشده است. البته آقای نوبخت در جلسات گفته بودند که برای برنامه‌ریزی استان‌ها کار می‌کنیم و ربطی به فعالیت‌های انتخاباتی ندارد، ولی شبهه بالاخره وجود دارد.

دولت مانند شورای نگهبان، که ناظر انتخابات است و نسبت به انتخابات باید بی‌طرف باشد و دولت هم مجری انتخابات است و اگر خودش لیست بدهد و مجری هم باشد آن وقت خلط مسئولیت می‌شود و این شبهه پیش می‌آید که اگر کسی رأی هم بیاورد، بگویند مجری بی‌طرف نبود. شبیه بازی فوتبال است که داور وسط باید بی‌طرف باشد، اگر داور وسط برای تیم‌ها باشد، نقض غرض خواهد شد.

به طور کلی در حال حاضر رابطه اصلاح‌طلبان با دولت همان رابطه حمایتی بوده و استراتژی کلی اصلاح‌طلبان از جمله شورای هماهنگی جبهه اصلاحات، حمایت از دولت است. در جلسه ۱۶ فروردین، شورای هماهنگی جبهه اصلاحات اطلاعیه‌ای صادر کرد و از اقدامات دولت در حل بحران هسته‌ای و صدور بیانیه لوزان حمایت کرد و بر تداوم حمایت از دولت هم تأکید کرد و اعلام کرد: این مدل که بتوانیم تنش‌های جهانی و منطقه‌ای را به جای جنگ، گفتمان‌های تند و تنش‌زا در قالب مذاکره حل کنیم را تأیید می‌کنیم، صرف نظر از اینکه ببینیم ۳ ماه بعد چه نتیجه‌ای برای ما حاصل می‌شود؛ تا همین جا هم موفقیت بوده است. بنابراین اگر بخشی از دولت اقدامی کرده که فعلاً محل بررسی و سئوال هست و نباید ما اصل رابطه خود را با کل دولت دچار چالش و خدشه کنیم.

***مجید انصاری رابط انتخاباتی دولت و اصلاح‌طلبان

برخی می‌گویند دولت آقای یونسی را به عنوان رابط دولت و اصلاح‌طلبان برای مباحث مربوط به انتخابات انتخاب کردند، چنین موضوعی را شما تأیید می‌کنید؟ آیا دیدارهایی با آقای یونسی داشتید؟

آقای یونسی تا اینجا چنین نقشی را بازی نکردند. آقای مجید انصاری به شکلی ارتباط بین اصلاح‌طلبان و دولت را برقرار کردند و دیدگاه‌ها و نظرات انتقادی اصلاح‌طلبان نسبت به دولت را به عنوان عضو مجمع روحانیون مبارز منتقل می‌کنند، آقای یونسی هم به دلیل اینکه ارتباط خوبی با اصلاح‌طلبان دارند، بسیاری از دیدگاه‌ها و انتقادها را منتقل کردند اما وی در خصوص انتخابات تا آنجایی که ما اطلاع داریم، اقدام جدی نکرده‌اند، آن چیزی که مطرح بوده، آقای یونسی می‌گفت در حوزه اقوام و اقشار کار می‌کنم و فعالیتی را برای انسجام اقشار شروع کرده‌اند.

***ریشه شورای هماهنگی اصلاحات به قبل از دوره رئیس دولت اصلاحات باز می‌گردد

آقای دکتر در سال گذشته خبرهایی در خصوص ائتلاف‌های چند ضلعی در بین اصلاح‌طلبان مطرح شد و هر کدام از آنها به نوعی تکذیب یا رد شد؛ ابتدا ائتلاف هاشمی‌رفسنجانی، ناطق‌نوری و رئیس دولت اصلاحات مطرح شد که پس از مدتی توسط دفتر آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی این ائتلاف تکذیب شد و در نهایت آقای محمد هاشمی  گفت دلیلی برای این ائتلاف وجود ندارد. همچنین ائتلاف هاشمی‌رفسنجانی، روحانی، خاتمی و ناطق‌نوری از سوی کرباسچی به عنوان دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی مطرح شد که در نهایت آقای مرعشی در گفتگو با تسنیم می‌گوید: کرباسچی نظر شخصی خود را مطرح کرده است. با این شرایط وضعیت ائتلاف‌های چند ضلعی اصلاح‌طلبان به کجا رسید؟ شورای هماهنگی جبهه اصلاحات برنامه‌ای برای تشکیل ائتلاف‌ها دارد؟

ائتلاف در خصوص احزاب صدق می‌کند. آقای هاشمی از شخصیت‌های تاثیرگذار نظام است، خودش را به‌عنوان یک دبیرکل حزب تعریف نکرده که بیاید با شخص دیگری مثلا راجع به  لیست انتخاباتی  چانه بزند و ائتلاف کند.

گرچه ریشه شورای هماهنگی اصلاحات به قبل از دوره اصلاحات برمی‌گردد، شما می‌دانید که احزاب و تشکل‌هایی مثل انجمن اسلامی مدرسین و خانه کارگر وانجمن اسلامی معلمان، ۳۰ سال سابقه کار دارند و کار آنها به دهه ۶۰ مربوط می‌شود. جریان اصلاحات از سال ۷۶ به بعد شروع شده است، یعنی این احزاب ۱۵ سال قبل حضور داشتند؛ منتهی آن موقع ما با عنوان تشکل‌های خط امام لیست می‌دادیم و فعالیت می‌کردیم. در مجلس سوم هم به‌عنوان تشکل‌های خط امام (ره) لیست دادیم، بنابراین ما عنوان اصلاحات نداشتیم.

در نتیجه جریاناتی به‌عنوان شورای هماهنگی جبهه اصلاحات و احزاب اصلاح‌طلب هستند که یک ضلع این مربع هستند. یک جریان هم نیروهایی هستند که بعد از روی کار آمدن دولت آقای روحانی ایجاد شد. بخشی از نیروهایی که حامی آقای روحانی در  تهران و شهرستان بودند، همان حامیان اصلاحات بودند و بخشی هم نیروهای معتدل و میانه بودند.

اگر به عقب‌تر برگردید مثلاً در انتخابات ۸۴ شما می‌بینید که نیروهای معتدل پشت سر آقای هاشمی و اصلاح‌طلبان پشت سر آقای کروبی و معین بودند، بنابراین همیشه این‌ها یک جبهه نداشتند و در انتخابات ۹۲ تبدیل به یک جبهه شدند. یک سری نیروهایی در جامعه داریم که این‌ها بیشتر نیروهای محافظه کار سنتی بودند که از  آقای هاشمی حمایت می‌کردند.

در انتخابات ۷۶ نیز نیروهای سنتی و محافظه‌کار به سمت آقای ناطق‌نوری رفتند و نیروهای اصلاح‌طلب یا شورای نیروهای خط امام (ره) به سمت آقای خاتمی آمدند. الان مقداری آرایش سیاسی جامعه بهم ریخته است؛ یک ضلع همان احزاب اصلاح طلب هستند مثل انجمن اسلامی معلمان و مدرسان، خانه کارگر و احزابی که ۳۰ سال است کار می‌کنند؛ این احزاب در واقع هسته اصلی احزاب اصلاح‌طلب کشور را تشکیل می‌دهند.

یک ضلع این مثلث یا مربع نیروهایی هستند که به آقای روحانی پیوسته‌اند و در این انتخابات با ما همسو شدند، مثلا در مقابل آقای قالیباف و بقیه کاندیداها بودند. اگر در همان انتخابات آقای عارف کاندیدا می‌شد و با آقای روحانی می‌ماند این دو جریان به هم نمی‌رسیدند، نیروهای اصلاح‌طلب که خیلی تعصب داشتند به سمت آقای عارف می‌رفتند و نیروهای معتدل‌تر به سمت آقای روحانی می‌رفتند ولی انتخابات ۹۲ این‌ها را به هم نزدیک کرد و الان هم یک ضلع این جریان هستند.

***اصول‌گرایانی که سال ۷۶ مقابل اصلاحات بودند امروز به آنها گرایش دارند

آن بحثی هم که راجع به آقای نوبخت مطرح می‌شود این است که این ضلع می‌تواند با بعضی از حرکت‌های ناپخته از آن ضلع اول جدا شود؛ البته ما تلاش داریم اینگونه نشود و اختلافی بین ما نیفتند. یک ضلع هم در این فاصله احزاب اصولگرایی بودند که در سال ۷۶ مقابل جریان اصلاح‌طلب بودند و از آقای ناطق‌نوری حمایت می‌کردند ولی امروزه به اصلاح‌طلبان گرایش دارند و به آنها نزدیکتر شده‌اند تا اصولگراها. یعنی الان سنخیت و همفکری و تقارنی که بین ما وجود دارد باعث می‌شود که به هم نزدیک شویم که اینها ضلع سوم این مربع را می‌سازند.

ولی ضلع چهارمی نیز وجود دارد که نیروهای نزدیک‌تر به آقای عارف هستند؛ به هر حال آقای عارف خودش به تنهایی وارد صحنه  شده است، نه به‌عنوان کاندیدای آقای هاشمی یا کاندیدای شورای هماهنگی، خودشان وارد صحنه شدند و توانستند بخشی از نیروهای نخبه جامعه به خودشان نزدیک کنند و این نیروهای نخبه هم  درحال حاضر در تهران و شهرستان‌ها با آقای عارف هستند.

***عارف ضلع جدید اصلاح طلبان برای انتخابات مجلس دهم

یعنی شما معتقدید آقای عارف خودشان ضلع چهارمی را در جریان اصلاح‌طلب تشکیل دادند؟

بله، الان این ضلع وجود دارد و نیروهای فعال خوبی در کنار آقای دکتر عارف حضور دارند.

یعنی در انتخابات‌های قبلی چنین ضلعی وجود نداشت و در انتخابات امسال با ضلع جدید آقای عارف مواجه هستیم؟

بله، از  انتخابات شروع شده و جلسات منظمی با آقای عارف دارند و بنیاد ملی ایرانیان در تهران و شهرستان‌ها هم جلسات منظمی دارد. گرچه این ضلع ممکن است به لحاظ حجم و توان سیاسی و سابقه به آن سه ضلع نرسد ولی به هر حال واقعیتی است که وجود دارند، جلساتی دارند، حرفی برای گفتن دارند.

دیگر شخصیت‌های مطرح مانند بعضی از مراجع قم و یا بیت حضرت امام(ره) آقای سیدحسن خمینی که بیشتر جنبه روحانی و معنوی دارند و به‌ عنوان شخصیتی سیاسی مطرح نیستند، خودشان را در قالب یک دبیرکل تعریف نکرده‌اند ولی در مجموع حامی مجموعه این ۴ ضلع هستند.

***۴ ضلع اصلاح طلبان برای حضور در انتخابات

الان شورای هماهنگی جبهه اصلاحات و کمیته انتخابات خیلی تلاش می‌کند که این ۴ ضلع را بهم نزدیک کند و نگذارد بین این ۴ ضلع فاصله بیفتد و در مجموع یک لیست بسازد. اینکه اول عرض کردم خروجی ما یکی شود؛ عرضم اینجاست، یعنی طوری نشود که حامی آقای روحانی یک لیست بدهد و کسی که آن موقع و تا قبل از این ائتلاف برای آقای عارف کار می‌کرده، یک لیست بدهد و شورای هماهنگی هم بخواهد یک لیست دیگر بدهد. در این صورت قطعاً ما شکست خواهیم خورد.

***دلیل شکست اصلاح‌طلبان در انتخابات ۸۴ این بود که سه ضلع تا آخر حرف خود را زندند

تجربه انتخابات سال ۹۲ در مقایسه با تجربه ۸۴ درس بزرگی بود؛ در سال ۸۴ اضلاع به این شکل نبودند اما نیروهای اصولگرا و نیروهای تکنوکرات با آقای هاشمی و جریان‌های اصلاح‌طلب با آقای دکتر معین بودند و یک سری جریان‌های اصلاح‌طلب معتدل‌تر نیز با آقای کروبی بودند، یک سه ضلعی در مقابل اصولگرایان درست شد و چون این سه ضلعی به هم ملحق نشدند ما شکست خوردیم و عمده دلیل شکست ما این بود که این سه ضلع هر کدام تا آخر حرف خود را زدند، مثل جبهه مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب که حاضر نشدند با حامیان آقای کروبی کنار بیایند و نه حامیان آقای کروبی حاضر شدند با اصولگرایان سنتی و محافظه‌کاران و تکنوکرات‌ها کنار بیایند که با آقای هاشمی بودند؛ اگر آقای مهرعلیزاده هم اضافه کنید، نتیجه این شد که این سه ضلع بعلاوه رأی آقای مهرعلیزاده، در مرحله اول انتخابات حدود۷۰ درصد آراء را کسب کردند.

در مقابل آقای احمدی‌نژاد بود که به همراه چند نفر از اصولگرایان حدود ۳۵ درصد از آراء را در مرحله اول کسب کردند اما درنهایت آقای احمدی‌نژاد در مرحله دوم، برنده انتخابات شد، اختلاف داخلی بین این جریان‌ها منجر به موفقیت احمدی‌نژاد و شکست مجموعه اصلاح‌طلبان شد.

اگر ما بتوانیم تجربه ۹۲ را در انتخابات مجلس که اسفند ۹۴ برگزار می‌شود تکرار کنیم قطعاً موفق خواهیم شد، نمی‌گوییم همه مجلس از نیروهای اصلاح‌طلب باشند اما جمعی از اصلاح‌طلبان از میانه و معتدل، مجلس منسجمی را تشکیل می‌دهند اما اگر ما دچار تفرقه‌ای شویم که اصول‌گرایان در سال ۹۲ دچار شدند؛ شکست می‌خوریم.

***اصول‌گرایان از شکست اصلاح‌طلبان درس نگرفتند، ولی ما درس گرفتیم

اصول‌گرایان در آن سال دچار تفرقه‌ای شدند که از شکست ما درس نگرفته بودند، ما درس گرفته بودیم ولی آنها درس نگرفته بودند و تمام تلاش‌های مرحوم آقای مهدوی‌کنی هم برای جمع کردن اصولگرایان در تجمیع کاندیداها نتیجه نداد و منجر به شکست شد، یعنی یک کاندیدا این طرف بود و ۶ کاندیدا آن طرف بود و باعث شد رأی شکسته شود. ما تلاشمان این است که  با کمک اشخاص تاثیرگذار جلوی تفرقه‌ها را بگیریم. ما نمی‌خواهیم دولت مستقیماًَ از ما حمایت کند، اتفاقاَ اگر دولت مستقل نباشد به ضرر ما می‌شود، قانون به ضرر ما می‌شود، زیرا در این صورت تشکیلات ما حرکتی دولتی می‌شود و نارضایتی عمومی هم متوجه ما خواهد شد.

بعد آقای عارف سخنرانی کردند. آقای عارف نماد ضلع چهارم بود و وی نیز هم حمایت کرد و گفت که ما یک لیست خواهیم داد و لیست ما اجماعی خواهد بود، بعد هم طیف‌های مختلف اصلاح‌طلبان صحبت کردند. مثلاً آقای سیدهادی خامنه‌ای به یک شکلی که به بیت رهبری و شخص مقام رهبری نزدیک است، همچنین تعدادی از احزاب که بیشتر حزبی و تشکیلاتی هستند؛ و نیز بقیه جریان‌ها که بیشتر دانشگاهی هستند. همه این‌ها در یک روز صحبت کردند و پیغام‌ها کنار هم خوانده شد.

***دعوت نکردن از یک نفر(عارف) در شورای مشورتی فرق دارد با اینکه خودش نخواهد آنجا باشد

شورای مشورتی را از منظر دیگری هم می‌توان بررسی کرد. شورای مشورتی قبل از انتخابات شکل گرفت.

در سال ۹۱- ۹۰ شروع به کار کرد.

بله، در همان سال‌های ۹۱- ۹۰ تا انتخابات ریاست جمهوری یازدهم شورای مشورتی فقط جلساتی را تشکیل می‌داد و به عنوان بازوی مشورتی رئیس دولت اصلاحات نقش خود را ایفا می‌کرد اما بعد از انتخابات ریاست جمهوری شورای مشورتی روندی سیستماتیک‌تر به خود گرفت و مشاهده می‌شود که آقای موسوی‌لاری مسئول امور استان‌ها و آقای صفدر حسینی هم مسئول هماهنگی احزاب اصلاح‌طلب می‌شود؛ یعنی سازماندهی‌تر می‌شود. از همان موقع که شورای مشورتی سازمان‌دهی می‌شود از ۵۰-۶۰ نفر دعوت به عمل می‌آید تا در آن جلسات شرکت کنند ولی باز هم مشاهده می‌شود در این دوره که شورای مشورتی می‌خواهد در جهت سازمان‌دهی اقدام کند صحبتی از آقای عارف نیست و از وی دعوت نمی‌شود.

از سالی که سازماندهی هم شد، به تدریج کمیته درست شد، قبلاً هفته‌ای یک بار و بعداً دو هفته‌ای کمیته‌ها برگزار می‌شد، تعداد که زیاد شد، این کمیته‌ها موضوعات را بررسی می‌کرد، در این فاصله هم این نبوده که مثلاً آقای روحانی یا آقای عارف و … حتماً حضور داشته باشد، ممکن است مشورت با آن‌ها در جلسه دیگری صورت بگیرد.

***احتمال دارد که عارف در آینده به‌عنوان حزب وارد فعالیت‌های سیاسی شود

در بعضی جلسات آقای عارف نبودند، اما آقای حسن خمینی بودند.

خیر، حاج حسن آقا در این جلسات تشریف نمی‌آورند، ممکن است او جلسات دیگری با حاج حسن آقا، آقای هاشمی، آقای نوری، آقای جهانگیری و آقای عارف و غیره داشته باشند.

آقای عارف در شهرستان‌ها مجموعه بنیاد باران را دارند و در بسیاری از استان‌ها شبیه یک حزب دفتر می‌زند، البته اعلام می‌کند حزب سیاسی نیست و به عنوان یک NGO هست. ممکن است آقای عارف بنیاد یا چیزی مشابه این را به‌عنوان حزب وارد کند، بعضی جاها هم گفته شده که احتمال دارد که در آینده به‌عنوان حزب وارد فعالیت‌های سیاسی شود ولی آقای عارف خط خود را از مجموعه اصلاح طلبان جدا نکرده‌اند.

***دعوت روحانی از عارف برای تصدی یک وزارتخانه

سابقاً گفته بودید که وقتی از کناره‌گیری آقای عارف صحبت شد قرار بود جلسه‌ای بین آقای روحانی و آقای عارف باشد تا در خصوص سهم آقای عارف صحبت کنند ولی قبل از انتخابات وقتی برای این جلسه نبود. بعد از روی کار آمدن دولت دوباره مطرح نشد که جلسه‌ای بگذارند؟

آقای روحانی برای یکی از وزارتخانه‌ها از آقای عارف دعوت کرده بودند؛ ولی آقای عارف این مسئولیت را به عنوان وزیر نپذیرفتند تا اینکه به بحث ریاست دانشگاه تهران رسید. ما نیز خیلی پیگیر ریاست او در دانشگاه تهران بودیم تا وی بعد از آقای رهبر مسئولیت ریاست دانشگاه تهران را بپذیرد. به آقای عارف گفتیم که دانشگاه تهران دولت نیست، یک جای علمی است و شأن دانشگاه تهران طوری بوده که حتی قبل از انقلاب هم کسی که چندین دوره وزیر بوده بعد از مسئولیتش او را به ریاست دانشگاه تهران منصوب می‌کردند. شأن دانشگاه تهران گاهی از شأن یک وزیر بالاتر بوده است.

به عنوان مثال دکتر اقبال که چند دوره وزیر و مدیر عامل شرکت ملی نفت بوده و اختیاراتش خیلی بیشتر از یک وزیر بود، بعداً رئیس دانشگاه تهران می‌شود. اما در نهایت درخواست ما پذیرفته نشد. آقای عارف خود را در داخل دولت تعریف نمی‌کند و  خود را به‌ عنوان شخصی مستقل و یک فعال اجتماعی، سیاسی و فرهنگی تعریف می‌کند تا یک مسئول دولتی. ممکن است در آینده این تعریف در تعریف دبیرکل حزبی قوی بگنجد ولی فعلاً چنین تعریفی از خودش ارائه نداده است.

آقای رهامی، از اینکه این فرصت را در اختیار ما قرار دادید، سپاسگزاریم.

خواهش می‌کنم. موفق باشید./آ

بلاغ

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا