تفاهم؛نتیجه تلاش برای پاککردن گند8ساله
بصیر،
لیلاز میگوید: «اسب زین شده به مجموع قطعنامههای: ۱۷۳۷، ۱۷۴۷، و ۱۸۰۳ شورای امنیت و تحریم بانک مرکزی و قطع خدمات سوئیفت و تحریم خرید نفت از ایران و…. گفته میشود. آنچه اتفاق افتاده تلاش شبانه روزی چند نفر برای پاک کردن گندی که هشت سال به مملکت زده شد. اسب زین شده دلار چند نرخی بود که امثال کریمی قدوسیها از آن بهره گرفتهاند دولتی که۱۰۰۰ تومان تحویل گرفت و ۴۰۰۰ تومان تحویل داد حتما دولت سوار بر اسب زین شده بود. افسار پاره هم حتما دلاری است که دولتی ۴۰۰۰ تومان تحویل گرفت و الان ۳۳۰۰ تومان است» مشروح گفتوگوی سعید لیلاز با سایت خبری ندای ایرانیان در ذیل آمده است:
تفاهم لوزان و بیانیهای که در انتهای مذاکرات از سوی ایران و ۵+۱ منتشر شد. در جهان امروز و در داخل ایران و اکنشهای متعددی را در بر داشته است. بسیاری از جناحها و فعالین سیاسی این تفاهم را گامی امیدوار کننده توصیف کردهاند اما برخی افراد و جناحها لوزان را نه تنها حرکتی رو به جلو بلکه نوعی عقب گرد تلقی میکنند. به عنوان یک اقتصاددان و فعال سیاسی نشست لوزان و محصول آن را چگونه دیدید؟
اگر نتایج لوزان و به طور کل مذاکرات را بخواهیم نسبت به وضعیت ایران درآغاز روی کار آمدن دولت روحانی و پایان تلاشهای ۸ ساله آقای احمدینژاد بسنجیم، قطعا لوزان گامی رو به جلوست. من نام آن را توافقنامه بزرگ و مصالحه شرافتمندانه میگذارم. ولی اگر بخواهیم نسبت به آن چیزی که در سال ۸۳ بودیم لوزان را بسنجیم قطعا دوستان آقای شریعتمداری درست میگویند. به نظر من حتی کیهان هم درست میگوید در واقع داستان اسب و سوار کار ایشان درست است. ما یک باخت بسیار مفتضحانه داشتیم.
چرا میگویید باخت مفتضحانه؟!
باید توجه داشته باشیم که ۸ سال وضعیت ایران در دوران دوستان آقای شریعتمداری، شرایط یک باخت مفتضحانه را فراهم کرد که اتفاقا مسئولیتاش با ظریف و تیم همراهاش نیست بلکه با آقای شریعتمداری است. همانطور که میدانید در هیچ دورهای هیچ ملتی نمیتواند بیشتر توان ژئوپلتیک که مجموعهای توانمندیهای یک کشور است امتیازی بدست بیاوریم اگر ما چنین مصالحهای کردیم که به قول آقایان عیر شرافتمندانهای بوده است به این دلیل است که ما در سالهای گذشته ضعیف شدهایم اتفاقا آقای شریعتمداری درست میگوید ما مجبور شدیم به امضای این توافق نامه اما دلیلاش را باید از کیهان و دوستان کیهان پرسید. در سال ۸۳ اتفاق بزرگی رخ داد، اتفاقا ما آنجا زمینه این باخت بزرگ را فراهم کردیم.
این بحث مربوط به گذشته است. دولت یازدهم در طول دو سال روی کار آمدناش چه کاری کرده است؟ اینکه نمیشود ما از احمدینژاد فقط انتقاد کنیم؟
نه اتفاقا؛ در سالهای اولیه دهه ۸۰ جامعه جهانی مرتب از ما میپرسید چه میخواهید تا فن آوری هستهای را رها کنید در سال ۹۴ ما باید بگوییم که حاضریم چه امتیازی بدهیم تا شما تحریمها را بردارید. دوستان دلواپس اگر کمی دلواپسی داشتند باید تغییر شرایط ایران در آن ده سال را حس میکردند. اگر امتیازی هست مسئولیت این امتیاز با سایه نشینان دولت قبل و سینه چاکان امروز است.
به هر حال شرایط امروز ایران فرق کرده است. و به نظر من لوزان قابل دفاع است این طور نیست؟
من هم میگویم نسبت به شرایط فعلی کشور ما؛ گام بلندی برداشتهایم. به هر حال از درون چاهی میخواهیم در بیایم که ده سال پیش به بهانه اینکه اینجا بهشت است ما را به آنجا تبعید کردند. وقتی گفتیم اگر میخواهید با دنیا بجنگید بهتر است اقتصاد خود را تقویت کنید و خود کفا شوید ما را به زندان انداختند. با آن شرایط کشور را تحویل دادند آن موقع میگویند اسب زین شده در اختیار داشتید! البته نمیتوانم منکر شوم که اسب ﺯﯾﻦ ﺷﺪﻩ مخصوص آقای شریعتمداری ﺭﺍ ﺩﺍﺩﻩﺍﯾﻢ ﻭ ﺍﻓﺴﺎﺭ ﭘﺎﺭﻩ ﺗﺤﻮﯾﻞ ﮔﺮﻓﺘﻪﺍﯾﻢ.
منظور از دادن امتیاز چیست؟ به هر حال آنچه از بیانیه بر میآید این است که ما توانمندی هستهای خود را به حد نیاز حفظ کردهایم؟
اسب زین شده دلواپسان و آقای شریعتمداری چیزی دیگری بود. اسب زین شده به مجموع قطعنامههای: ۱۷۳۷، ۱۷۴۷، و ۱۸۰۳ شورای امنیت و تحریم بانک مرکزی و قطع خدمات سوئیفت و تحریم خرید نفت از ایران و…. گفته میشود. آنچه اتفاق افتاد ه تلاش شبانه روزی چند نفر برای پاک کردن گندی که هشت سال به مملکت زده شد. اسب زین شده دلار چند نرخی بود که امثال کریمی قدوسیها از آن بهره گرفتهاند دولتی ۱۰۰۰ تومان تحویل گرفت و ۴۰۰۰ تومان تحویل داد حتما دولت سوار بر اسب زین شده بود. افسار پاره هم حتما دلاری است که دولتی ۴۰۰۰ تومان تحویل گرفت و الان ۳۳۰۰ تومان است. اسب زین شده و جایگاه مطلوب خالی شدن ۸۰ درصد صندلیهای سازمان ملل موقع سخنرانی رئیس جمهور یک کشور است افسار پاره هم حاصل کار کسی است که مشاور امنیت ملی امریکا (هنری کسینجر) به او مکتوب گفته: «تقدیم به دشمن قابل احترام. موقعیتی که آقای شریعتمداری و دوستاناش برای ایران به وجود آورده بودند موقعیت تسلیم محض بود. من معتقدم ایستادگی چند نفر و پشت سر آنها مردم در لوزان ایران را نجات داد و گرنه قاعده درستاش این بود که با توجه به موقعیت ایران از ما امتیاز بیشتری بخواهند.
اگر معتقدید شرایط آنقدر بد بوده است و این مذاکره کنندگان درست عمل کردهاند پس قائدتا نباید کسی منتقد باشد چون شرایطی که گفتید واضح است؟!
در اسپانیا شهری وجود دارد با نام گرانیکا؛ در طول جنگ داخلی اسپانیا یک بار به صورت غیر رسمی توسط نیروی هوایی آلمان نازی به شدت تخریب شد پیکاسو تابلویی کشیده است از جنایتها و ویرانیهایی که در این شهر انجام شد. در خلال اشغال پاریس افسر فرمانده آلمان نازی در یک مهمانی با اشاره به تابلو گرانیکا میپرسد این نقاشی مال شما ست. پیکاسو در جواب میگوید این تابلو کار شما است. ناراحتی برخی افراد در جناح مقابل این است که چرا این تلاشها به نام ظریف و دولتی که وی در آن حضور دارد ثبت شد آنها میخواهند خوشان پشت میز مذاکره بنشینند. به هر حال اعتبار عدهای کمتر شده و کاسبی عدهای بر هم خواهد خورد.
به عنوان یک اقتصاددان بگویید حالا اگر توافق لوزان اجرایی شود. چه چیزی نصیب ما میشود؟
اگر تحریمها لغو شود واردات هر کالایی به ایران ده تا پانزده درصد ارزانتر خواهد شد. سوال اینجاست که این ده تا پانزده درصد را الان چه کسی میخورد.
ظاهرا دولت یازدهم سرمایه گذاری زیادی روی این توافق کرده است. اگر این مذاکرات شکست بخورد چنانکه هنوز اول راه هستیم آیا اعتبار دولت لطمه نخواهد خورد؟
قائدتا دولت، تمام تواناش را در ماههای آتی به کار خواهد بست تا توافقی حاصل آید که بتواند به مردم بفروشد. اما مسئولیت شکست مذاکرات هم با دولت نیست. مردم میدانند که چه کسانی مانع توافق شدند. در دولت اصلاحات تلاشهای بسیاری برای توسعه سیاسی شد اما همگی آنها بال شکست روبرو شد اما اکنون همچنان رئیس دولت اصلاحات مورد توجه و احترام مردم است. من معتقدم تغییر شرایط مذاکرات نه از ارزشهای دولت میکاهد و از تلاشهایش.
واکنش بازار به نتایج مذاکرات چطور بود؟
واکنش بازار در دو روز اخیر نشان داد که بازار منطق مذاکرات را به خوبی میفهمد هیجان زده نشد. در طول سه روز اخیر جابه جایی قیمتها محتاطانهتر بود. دولت هم اتفاقا در روند بودجه نویسی ریش خود را به نتایج مذاکرات گره نزد.