سکوت خاتمی و هاشمی تائید سیاست های منفعلانه غرب است

 

دیگر هر فردی می تواند رفتار استکبار جهانی به سرکردگی غرب و مزدور حاضر در منطقه یعنی خاندان بی دین آل سعود را به راحتی درک کند و بر بی منطق بودن رفتار آنها که فقط برای دم تکانی ارباب غربی اش است مهر صحت بزند.

در حالیکه جنایت های بیشماری از سوی غرب و متحدینش در کشورهای مختلف صورت پذیرفت و همچنان نیز در بسیاری از نقاط جهان حتی نام غرب و آمریکا رعب و وحشت بر اندام آن محیط و آن کشور می اندازد سیاست دوگانه ای نسبت به واژه ای دست ساخته چون حقوق بشر اعمال می کنند.

در هر کجای دنیا که نگاه می اندازیم اگر جنگ یا نا امنی صورت می پذیرد ردپایی از آمریکا و فرزندانش در آنجا دیده می شود و به بهانه های مختلفی از جمله حقوق بشر ابتدایی ترین حقوق آن ملت ها را نیز نادیده می گیرند و با حمله بدان منطقه به منظور کمک به آنها! بیشترین خسارت را وارد می کنند که البته این بیان خود قابل تحلیل است.

با این حال عدم موضع گیری آمریکا در قبال موضوعی که خود همواره بر طبل مخالفت بر آن می زد و بارها کشورمان را بدین منظور به عدم رعایت آن محکوم می کرد موضوع حکم اعدام شیخ نمر رهبر شیعیان عربستان است، موضوعی که اگر تنها برای یک اقلیت در ایران صورت می پذیرفت سیل انتقادات رسانه ای علیه کشورمان روانه می شد و افکار عمومی را به شدت متشوش می کرد.

البته این موضع آمریکا برای همه اثبات شده است و جای تعجب نداشت، آنچه که بسیاری از کارشناسان داخلی و خارجی و رسانه های کشور را متعجب نمود سکوت معنادار هاشمی رفسنجانی و سید محمد خاتمی است، کسانی که گفته می شود به واسطه روابطی که با اعراب دارند می توانند در عدم اجرای این حکم تاثیر گذار باشند.

زمانی که همه علما، فقیهان و اندیشمندان ایرانی به همراه مردم ولایی این کشور نسبت به این امر مهم موضع گیری نموده اند به چه دلیلی این دو شخصیت که در این زمینه بسیار می توانند تاصیر گذار باشند سکوت می کنند.

سوالی که اینجا در ذهن ها متبادر می شود این است که اگر سلایق حزبی درون کشور را فقط در ایران به کار می گیریم و قرار است در برابر دشمنان ما و شیعیان مظلوم دنیا متحد و یک صدا باشیم سکوت این دو شخصیت مهم در عرصه بین المللی چه بازخوردی خواهد داشت؟

دیگر همه ما می دانیم که این حکم از سوی آل سعود ناعادلانه ترین حکمی است که صادر شده است و سکوت در برابر آن اصلا جایز نیست.

سوال دیگری که در این خصوص به ذهن ها متبادر می شود این است که اگر این دو فرد حکم صادر شده را محکوم کنند و تلاش خود را برای تغییر این حکم انجام دهند آیا منافشعان در عربستان به خطر می افتد؟ این سوالی است که امروز در اذهان عمومی و در بین مردم از یکدیگر پرسیده می شود.

در حالیکه اعتراض به این حکم در واقع اعتراض به سیاست های غرب و به خصوص آمریکا در منطقه است، سکوت این دو شخصیت در واقع به نوعی تائید به این سیاست ها می تواند باشد و برای اینکه این نوع تفکر و افت شخصیت در بین مردم کشور نسبت به آنان آغاز نشود شایسته بود که نسبت به این امر واکنش نشان دهند.

 

به دهر حال آنچه که مسلم و مشخص است بیداری اسلامی در حال صدور به تمام جهان و به ویژه در میان مسلمانان می باشد و اگر این حکم وحشیانه عملی گردد قطعا به گسترش این موج در میان آزادی خواهان جهان سرعت بیشتری خواهد بخشید و آنچه برای چنین افرادی باقی خواهد ماند جز روسیاهی نخواهد بود. 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا