نسخه سازش درباره قدرت دفاعی به بهانه کاهش تنش!
به گزارش بصیرنیوز،
نخست اینکه رهبر انقلاب پیش از نهایی شدن توافق برجام فرمودند که هستهای بهانه است هدف آنها چیز دیگری است.
نکته بعدی آنکه اکنون نیز موارد دفاعی نظیر موشک بهانه دیگری است. البته بهانهای که اگر طرف مقابل به آن تن دهد عاقبت شوم لیبی در انتظارش خواهد بود. لیبی ابتدا به انتظارات هستهای زیادهخواهان غربی پاسخ مثبت داد اما کار به همانجا ختم نشد. سپس آنها از نظر دفاعی لیبی را خلع سلاح کردند و در مرحله آخر حمله به کشوری که به تمام تعهدات آنها تن داده بود را به اجرا درآوردند. حال سوال این است که چرا روزنامههای زنجیرهای از تاریخ عبرت نمیگیرند؟
سخن گفتن از لزوم بستن دهان منتقدین و این که قدرت دفاعی کشور برای جلوگیری از بهانهجویی قدرتهای بینالمللی بایستی محدود شود حرف تازهای از سوی حامیان دولت نیست، پیش از این نیز مسئولین دولتی از جمله رئیسجمهور تعابیر اهانتآمیزی را نسبت به منتقدین از جمله «بیسواد، کاسب، بروند به جهنم، ترسو، لرزان و… » استفاده کرده بودند و خواست روزنامههای زنجیرهای برای ساکت شدن منتقدین نیز ادامه همان روشی است که دولتمردان نزدیک 5 سال است آن را در پیش گرفتهاند.
از سوی دیگر اگر عقبنشینیهای ایران بهانهها را از قدرتهای بینالمللی میگرفت و میگیرد چرا برجام نتوانست جلوی تحریمها را گرفته و امروز حامیان دولت را برای دفاع از نتیجه تحقیقا صفر آن به زحمت نیندازد؟!
اگر عقبنشینیهای مداوم اثری داشت امروز بایستی پس از برجام تحریمها برداشته شده و مشکلی بر سر تعاملات بینالمللی ایران وجود نداشت ولی نه تنها تحریمها باقی است بلکه هر روز بر میزان آنها نیز افزوده میشود.
ایراد از قوانین است!
فضای مجازی در مسیر خود به پیدایش و گسترش رسانههای نوظهور منجر شد. روزنامه آرمان طی مصاحبهای به موضوع آسیبهای گسترش فضای مجازی در خانوادهها پرداخت.
در بخشی از این گفتوگو این فضا عامل اصلی مشاجرهها و سرد شدن روابط همسران عنوان شد: «در شرایط کنونی فضای مجازی به یکی از کانونهای مناقشات خانوادگی تبدیل شده و منشأ بسیاری از مشاجرات بین زن و شوهر است. برخی از افراد تا ساعتهای پایانی شب سرگرم فضای مجازی هستند و به همین دلیل از ایجاد صمیمیت و محبت در فضای منزل غافل میشوند. به همین دلیل نیز اینگونه رفتار با واکنش اعضای خانواده و بهخصوص همسران مواجه شده و فضای خانواده را مکدر و غبارآلود میکند»
اگرچه در این گفتوگو فضای مجازی عامل اصلی مشاجرات همسران عنوان شد که بنیانهای خانواده را متزلزل میکند اما در جایی دیگر از این گزارش به روابطی که در این شبکهها شکل میگیرد اشاره شد که باعث رد و بدل شدن فیلمها و عکسهایی میشود که گاه محتوای آن ناهنجار و حتی غیراخلاقی میتواند باشد، اما نکته قابل تامل آن است که قوانین اجتماعی کشورمان را دلیل این مسایل عنوان شده است.
در این گفتوگو آمده است: «در نتیجه فضای مجازی بالذاته بد و باطل نیست، بلکه قوانین اجتماعی ما دارای اشکال بوده که دغدغههای جوانان جامعه را مرتفع نمیکرده است. در نتیجه جوانان با اولین فرصت ممکن در زندگی خود تغییر رویه دادند و برای برطرف کردن دغدغههای خود به فضای مجازی پناه بردهاند. از سوی دیگر فضای مجازی در دستور کار دولتها قرار داشته و دولتها از فضای مجازی استفاده اقتصادی میکردهاند.»
در این باره باید گفت که در کشورهای غربی و حتی در کشورهای منطقه ما و آسیای دور نیز محققان رسانه به آسیبهای اخلاقی که فضای مجازی به نوجوانان و جوانان وارد میکنند اشاره کردهاند. آیا این کارشناس بر این عقیده است که در دیگر نقاط دنیا نیز عوامل بسترساز ناهنجاریهای اجتماعی در قوانین (بهزعم ایشان) وجود دارد؟ باید گفت که متاسفانه هم در فقره چگونگی مواجهه با این موضوع و هم در فقره چگونگی آسیبشناسی روزنامههای زنجیرهای دچار اعوجاج هستند.
از سالهای قبل موضع منتقدان بستن فضای مجازی نبوده و اکنون هم نیست، بلکه بارها بر این نکته تاکید کردهاند که رها کردن فضای مجازی افسار گسیخته در میان نوجوانان و جوانان بدون نظارتهای فرهنگی تبعات فاجعهباری در سالهای آینده خواهد داشت. این موضوع برخلاف آنچه روزنامه آرمان منتشر کرده خاص ایران نیست بلکه این موضوعی جهانی است. ضمن آنکه باید یادآور شد که در کشورهای غربی بر محیط مجازی و شبکههای تلویزیونی کابلی اعمال نظارت میشود و آنها با نوع فرهنگ خویش و الزامات آن به کنترل این موضوع میپردازند.
چه کسی باید هوشیار باشد؟!
روزنامه اعتماد نیز در سرمقاله خود به فضای مجازی پرداخته و یادداشتی را با عنوان «دخمههای انعکاس توهم» منتشر کرده است.
در ابتدای این نوشتار آمده است: «شبكهاي شدن امر اجتماعي»، «رسانهاي شدن سياست» و «مجازي شدن زندگي روزمره» از جمله واقعيتهاي پيش روي جوامع دستخوش تغيير است كه اين روزها در جامعه ما نيز چشمها و ذهنها را بيش از هر زمان ديگر به خود جلب كرده است. اينكه آيا آنچه به آساني در فضاي مجازي ميچرخد، پنجرههايي به سوي دانستن ميگشايد يا پردههايي به روي حقيقت ميكشاند پرسش واقعي امروز ما است.»
این یادداشت در ادامه افزوده است: «اكنون بايد بيش از هر زمان ديگري نگران سهولت بيش از اندازه در راهاندازي «دخمههاي انعكاس توهم» در جهان مجازي باشيم. شبكههاي اجتماعي كه به درستي ظرفيت خلق جهاني متكثر، متنوع و گشوده در فهم و نقد را دارند، گاه اين جهان را براي شكلگيري انديشههاي آزاد به خدمت ميگيرند. دنياي قطبي شده رسانهاي، بازار حرفهاي نسنجيده را گرم ميكند و ميكوشد كنشگري را از ميدانهاي آزادي و دموكراسي به پسكوچههاي خشونت و نفرت بكشاند. هوشيار باشيم كه فضاي نقاد شبكهها به تسخير آفرينندگان و فروشندگان سخنان بيپايه درنيايد.»
در همین اواخر شاهد بودیم که چگونه کانالهایی در شبکه پیام رسان تلگرام مردم را به حمل اسلحه برای آشوب آفرینی و کشتار دعوت میکرد. کار به آنجا کشیده شد که وزیر ارتباطات کشور بزرگ ایران مجبور شد در توئیتر از رئیس تلگرام درخواست کند که این کانال مروج خشونت را ببندد. البته دو روز بعد همان کانال با همان رویکرد (انتشار اخبار جعلی یا دستکاری شده) شروع به فعالیت کرد. راهکار دولت نیز در آن ایام تنها چند روز تعطیلی موقت این شبکه پیامرسان خارجی بود. با توجه به سطر انتهایی نوشتار مذکور این سوال مطرح است که چه کسی باید هوشیار باشد؟ دولت یا مردم؟!
در همین ماههای اخیر نیز کشور آلمان تمهیدات ویژهای برای برخورد با این شبکهها در نظر گرفت. همچنین رئیسجمهور فرانسه و انگلیس نیز علیه این شبکهها و محتواهای منتشر شده در آنها سخن گفتند و ترزا می به طور خاص تلگرام را خانه تروریستها نامید. تاکید بر حرکت بر مدار قانون و اخلاق نه تنها نفی آزادی بیان نیست بلکه ستون استواری برای آن است تا هر کسی زیر لوای آزادی بیان به نشر اکاذیب یا محتواهای خشونتآفرین و ناهنجار اخلاقی و عرفی نپردازد.
بزک برجام با تکیه برهمراهی اروپا
روزنامه زنجیرهای شرق که پیش از این مدیر مسئول آن از وظیفه این رسانه و رسانههای مشابه حامی دولت برای بزک کردن برجام خبر داده بود در یادداشتی که در شماره دیروز این روزنامه منتشر شد بر همراهی اروپا با ایران در مقابل ترامپ و تلاش او برای زمین زدن برجام تاکید کرد!
در بخشی از این یادداشت آمده است: «ترامپ به خوبي به اين نکته واقف است که نمیتواند موضع اروپا را درباره کليت برجام تغيير دهد، بنابراين نقطه عزيمت استراتژي ترامپ همانطور که بارها تأکيد کرده و تيلرسون نیز در سفر اروپايي آن را تکرار کرد «اصلاح بخشهايي از برجام و مهار ايران در منطقه» است.»
نویسنده افزوده است: «واکنش سه کشور اروپايي به فشارهاي آمريکا در سفر هفته گذشته رکس تيلرسون، نمايانگر پايبندي و حمايت اين کشورها از برجام بود؛ موضوعي که در مقطع حساس کنوني از اهميت فوقالعادهاي برخوردار است و بايد براي استمرار مواضع تلاش کرد.»
گفتنی است با گذشت دو سال از نهایی و اجرایی شدن برجام علاوه بر آنکه دستاورد آن برای معیشت مردم تقریبا و تحقیقا هیچ بوده است آمریکا خواستار افزوده شدن قدرت موشکی ایران به برجام و دائمی شدن محدودیتهای ایران شده و اروپا نیز علیرغم تکیه بر حفظ ظاهر برجام آمادگی خود را برای همراهی با آمریکا در تحریمهای موشکی علیه ایران اعلام کرده است.
همزمان با تلاش آمریکا برای تجدیدنظر یکطرفه در برجام و اعمال محدودیتهای مادامالعمر و افزودن توان موشکی ایران به برجام علیرغم تبلیغات مدعیان اصلاحات و روزنامههای زنجیرهای که اروپا را در موضوع برجام حامی ایران و حفظکننده آن میدانستند کشورهای اروپایی عضو 5+1 ازجمله فرانسه و انگلیس به دنبال اعمال محدودیتهای مورد خواست آمریکا در چارچوب برجام هستند.
از سوی دیگر در حالیکه اکثر کشورهای اروپایی به ظاهر از برجام حمایت کرده و خواستار تداوم آن شدهاند عضو ارشد دموکرات در کمیته روابط خارجی مجلس سنا گفته است اروپا آماده همراهی آمریکا در تحریم ایران است!
«بن کاردین» گفته است: «حسب اطلاع من، هیچ مشکلی برای تحریم ایران، بابت موشکهای بالستیک وجود ندارد. ما همین حالا یک قانون در این زمینه تصویب کردهایم و به قوانین بیشتری نیاز داریم؛ میتوانیم این کار را انجام بدهیم و اروپا آماده است با ما همراه شود».
براساس آنچه ذکر شد اروپا آماده همراهی با آمریکا در اعمال تحریمهای جدید علیه ایران به بهانههای موشکی است و مدعیان اصلاحات بایستی از گلآلود کردن آب به این بهانه و ادعا که اروپا حامی ایران است خودداری کنند. چراکه آمریکا و اروپا در اعمال فشار به ایران و تحریمهای فزاینده علیه کشورمان اختلافی ندارند.
جوش و خروش برای توجیه ناکارآمدی
در شرایطی که وعدههای بر زمین مانده، بیکاری، رکود، گرانی و تورم دامنگیر جامعه شده، حامیان دولت به جای حمایت از مطالبات به حق مردم، میگویند مردم انتظارات روزافزون دارند!
روزنامه ایران دیروز در سرمقاله خود نوشت: «واقعیت این است که از یک طرف جامعه با انتظارات روزافزونی روبهرو است و از طرف دیگر منابع دولت، هم از نظر اعتبارات و هم از نظر برخوردها و اختیارات رسمی و عملی متناسب با این انتظارات نیست.»
البته طبعا اگر دولت حقوق نجومی پرداخت نکند، جلوی واردات بیرویه و قاچاق کالا را با جدیت بگیرد و بودجه جاری خود را چند برابر نکند، دیگر با کمبود منابع مواجه نمیشود. علاوه بر اینها، مگر فروش نفت به میزان دو و نیم میلیون بشکه افزایش نیافته و بر اساس ادعای مقامات دولتی پول فروش آن هم به کشور وارد میشود؟ ضمنا، همین حامیان برجام مدعی بودند که هر روز تأخیر در اجرای برجام ـ در یکی از ادعاها ـ 100 میلیون دلار به کشور خسارت وارد میکند؛ با این حساب اکنون باید 73 میلیارد دلار در خزانه دولت جمع شده باشد. افراطیون مدعی اصلاحات با وجود اطلاع از این مسائل، مدعی میشوند که دخل و خرج دولت متناسب نیست. آنان این توجیهات را پیش میکشند تا سرپوشی بر واماندگی، فرسودگی و ناکارآمدی دولت در حل معضلات و مشکلات باشد.