مرگ است … مرگ؛ رها کنید؛ یاالله

بصیر، حسن شیخ حائری: نزدیک به ۱۰۰ سال از تاسیس حوزه علمیه قم به همت مرحوم آیت‌الله شیخ عبدالکریم حائری یزدی می‌گذرد و این حوزه مقدسه، تاکنون افراد زیادی را در صدر خود دیده است؛ اما بدون تردید می‌توان گفت که یکی از افراد اصلی و صاحب نام، کسی جز مرحوم آیت الله العظمی سیدحسین طباطبائی بروجردی نیست؛ کسی که پس از استفاده از محضر علمایی بزرگ مانند آخوند خراسانی در نجف و برخی علمای برجسته در ایران، در همان جوانی به درجه اجتهاد رسید و به تدریس مشغول شد.

پس از آن بود که ایشان به زادگاهش، بروجرد بازگشت، اما تلاش امام خمینی و سایر علمای قم برای تشکیل مرجعیت مقتدر و واحد و بازسازی و تقویت حوزه علمیه، ایشان را به قم کشاند تا مدیریت حوزه را در دست بگیرند و منشأ تحولات شگرفی در حوزه علمیه باشند.

حضور ایشان در قم، مورد استقبال مراجع سه‌گانه یعنی حضرات آیات صدر، حجت و خوانساری هم قرار گرفت. آیت‌الله العظمی صدر، مکان نماز خود را در صحن مطهر حضرت معصومه سلام‌الله علیها، به ایشان تقدیم و آیت‌الله العظمی حجت نیز زمان تدریس خود را در حوزه ـ که بهترین زمان تدریس بود ـ به معظم‌له محول فرمود. همچنین آیت‌الله العظمی خوانساری نیز از هیچ تکریم و پاسداشتی برای ایشان فروگذار نکرد.

تنها چند ماه بعد بود که آیت‌الله العظمی سیدابوالحسن اصفهانی در نجف رحلت کرده بود و همه توجهات به سمت قم معطوف شد.

این اسوه فقاهت و مرجعیت از همان زمان حضور در قم و به دست گرفتن زعامت حوزه، منشأ آثار، تحولات و برکات متعددی شد که همچنان از آنها با بزرگی و فخامت یاد می‌شود.

برخی از این تحولات و برکات عبارتست از:

-توسعه کمی و کیفی حوزه علمیه قم
-ابتکار و نوآوری منحصر به فرد در تدریس و به ویژه تدریس فقه و اصول
-تربیت شاگردان برجسته که بسیاری از آنان مراجع معظم تقلید امروزی هستند
-تالیف کتب ارزشمند متعدد مانند جامع احادیث الشیعه و جمع آوری اسانید کتب متعدد حدیثی
-اعزام مبلغ و نماینده مذهبی به خارج از کشور
-توجه ویژه به مسئله وحدت اسلامی و تقریب بین مذاهب اسلامی
-خدمات عمرانی متعدد در داخل و خارج از کشور از جمله تاسیس مراکز خدماتی، تاسیس مدارس دینی و تاسیس مساجدی مانند مسجد اعظم قم و مسجد هامبورگ آلمان

همچنین اهتمام ایشان به جمع آوری منظم و با حساب و کتاب وجوهات شرعی، زبانزد است و موجب ایجاد استقلال حوزه‌های علمیه شد.

نقل است که در سال‌های نخستین مرجعیت ایشان، یکی از بازاری‌های متدین تهران، حواله وجوهات شرعی خود را به دست یکی از دوستانش برای معظم‌له می‌فرستد؛ اما آن را در یک تکه کاغذ پاره‌ای ثبت می‌کند و به محضر ایشان می‌فرستد. معظم له هم بلافاصله پس از دریافت آن کاغذ،  آن را پرت می‌کنند.

وقتی آن بازاری این رفتار و عکس‌العمل حضرت آقای بروجردی را متوجه می‌شود، برای عذرخواهی خدمت ایشان می‌رسد و معظم له به او می‌گوید:

شما به چه کسی پول می‌ دهی؟ خیال می‌کنی به من پول‌ می‌‌دهی؟ شما پول امام زمان را می‌دهی؛ پس با دادن کاغذپاره حواله، در حقیقت به امام زمانت بی‌‌احترامی می‌‌کنی. در یک کاغذ پاره، حواله می‌‌نویسی؟! روحانیت عزیزتر از این است که بخواهد امثال شما را تحمل کند.

همه آنان که با این مرجع مقتدر و مخلص برخورد داشته‌اند، از اخلاق کریمانه ایشان خاطره‌ها دارند؛ اخلاقی که در عمل رعایت می‌شد و حتی معظم‌له برای برخی رفتارهای تند هم جریمه شخصی تعیین می‌فرمود تا الگویی برای همگان باشد؛ مثلا نقل است که ایشان گاهی در زمان تدریس، عصبانی می‌شدند و برای رهایی از این رفتار، خود را جریمه می‌کردند و متعهد شده بودند که اگر خشمگین شدند، فردای آن روز را روزه بگیرند.

بالاخره روزهای ابتدایی سال ۱۳۴۰ فرا می‌رسد و عارضه‌ای قلبی برای ایشان پیش می‌آید. نقل است که روزی در همین ایام، بسیار متأثر بودند و می‌فرمودند: من خیلی ناراحتم از این که کاری نکرده‌ام و می‌روم.

اطرافیان به ایشان دلداری می‌دهند که چه می‌‌فرمایید؟! شما الحمدلله این‌ همه توفیقات و این همه خدمات دارید. ای کاش ما هم مثل شما بودیم؛ اما معظم له در جواب آنها، این حدیث را می‌خوانند: «خَلِّص العَمَل، فَاِنَّ النّاقِدَ بَصیرٌ بَصیرٌ»؛(عمل را خالص کن که آنکه نقد می‌‌کند و عمل را در محک می‌گذارد، خیلی آگاه و بیناست ـ و از زیر نظر او، کوچکترین عمل مغشوشی بیرون نمی‌رود). در حقیقت ایشان می‌خواستند به این نکته تذکر دهند که آیا اعمال ما در حقیقت خود، واقعا خلوص دارد و برای خداست؟!

حدود ساعت هفت صبح پنج شنبه دهم فروردین ماه ۱۳۴۰ است و عالمِ عارفِ ربانی، آیت‌الله آخوند همدانی طبق روال هر روز، از منزل خود در همدان به طرف مدرسه علمیه در حرکت است که ناگهان بر زمین می‌نشینند و به سرو صورت می‌زنند و گریه سر می‌دهند. وقتی همراهان دلیل این امر را جویا می‌شوند، ایشان می‌فرمایند:‌همین الان زمین تکان خورد و ضربه‌ای جبران ناپذیر بر پیکره اسلام وارد شد و آیت‌الله بروجردی دار فانی را وداع فرمود. این در حالی بود که خبر ارتحال ایشان برای نخستین بار در ساعت ۱۴، از رادیو اعلام شد.

نزدیکان ایشان چنین می‌گویند آخرین جمله‌‌‌‌ای که بر زبان آن مرد بزرگ جاری شد این بود که خطاب به پزشکان و اطرافیان که مشغول احیای ایشان بودند، فرمود: «مرگ است، مرگ … رها کنید …  یا الله، لااله الا الله.»

این گونه است که قم و بلکه جهان اسلام، عزادار می‌شود و شادی نوروزی مردم، جای خود را به سوگواری می‌دهد؛ پرچم‌های عزا برافراشته می‌شود و جمعیتی مثال زدنی از همه جا، برای تشییع و تدفین آماده می‌شوند و مردم قم، شاهد باشکوه‌ترین تشییع تا آن زمان می‌گردند و مسجد اعظم، به عنوان یکی از یادگارهای ماندگار ایشان، پیکر مطهرشان را در آغوش می‌گیرد.

فرهنگ نیوز

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا