اختصاصی/ قسمت آخر

عملیات الی بیت المقدس/ خرمشهر آزاد شد

بصیر/ ادامه قسمت سوم، سید ولی میرشفیعی

DSCN0987

گفته می شود یکی از عواملی که باعث شد امام (ره) فتح خرمشهر را یک عالم الهی معرفی کنند تفاوت برتری تجهیزات نظامی و مادی دشمن بر نیروهای ما بود،

در عملیات فتح المبین و بیت المقدس تجهیزات ما خیلی کم بود. مخصوصا بچه های سپاه که بخشی از این کمبودهای شان زمان ادغام با ارتش برای عملیات برطرف شد و بخش دیگر را از عراقی ها به غنیمت گرفتند. در طول جنگ ما اسرای زیادی از کشورهای مختلف گرفته شد. به این معنی که دشمن مقابل از سوی بسیاری از کشورهای استکبار و نیز حکام دست نشانده منطقه حمایت می شد. بنابراین نیروهای نظامی ما که به تازگی توانسته بودند از شر اختلاف افکنی های افرادی چون بنی صدر خائن خلاص شوند باید با دشمنی می جنگیدند که از حیث سلاح و مهمات اصلا کمبودی احساس نمی کرد. از حیث تجهیزات مخابراتی و برتری ادوات دشمن به عینه مشاهده می شد. در همین عملیات یک بیسیم راکال روسی غنیمت گرفته شد که تمام رادیوهای خارجی را می گرفت و آنتن خطی روی آن نصب بود و تا مرز شوروی (سابق) را پوشش می داد. تا این اندازه برد این بیسیم ها قوی بود. در دو عملیات فتح المبین و الی بیت المقدس رزمندگان اسلام توانستند این تجهیزات را به دست بیاورند و علیه خود دشمن ازآن استفاده کنند.

با وجود تجهیزات نظامی و شمار افرادی که ارتش بعث در خرمشهر و خطوط متعدد دفاعی اش مستقر کرده بود، صدام چندان به سلاح هایش غره بود که با جسارت گفت اگر ایرانی ها خرمشهر را بگیرند کلید بصره را به آنها می دهم. بنابراین می بینیم که از نظر محاسبات مادی پس گرفتن خونین شهر کار محالی به نظر می رسید. اگر نبود عنایت خداوند، شاید هرگز این اتفاق نمی افتاد. بنابراین همان طور که اشاره شد امام (ره) با چنین برداشتی بحق فرمود: «خرمشهر را خدا آزاد کرد.»

متن اولین خبر آزادسازی خرمشهرتوسط اقای کوتی خبرنگار خوزستانی:

«امت قهرمان، مردم مقاوم خوزستان، خرمشهر آزاد شد. شنوندگان عزیز! شنوندگان عزیز! من در مقابل گلدسته های مسجد جامع با شما صحبت می کنم که توسط سپاه رزمندگان دلاور و رهایی بخش اسلام، خرمشهر آزاد شد. خونین شهر ما خرمشهر دوباره ای شد که گام های متبرک شده رزمندگانمان حال و هوای دیگری را به ساحت مقدس مسجد جامع خرمشهر می بخشد…»

همان زمان اسرا گروه گروه با زیرپوش های سفید می آمدند و همه یاد گرفته بودند دخیل خمینی، دخیل خمینی می گفتند. گروهی از اسرا  الله اکبر، الله اکبر، لااله الاالله می گفتند،. یک لحظه توجهم جلب شد که اینها چرا اینگونه هستند یعنی می خواهند نشان دهند خیلی مسلمان هستند. بعد یک پسر بچه کوچکی را که قدش به اندازه کلاشینکف بود، انها را هدایت میکرد. یک نوجوان لاغر اندام شاید۱۷-۱۸ ساله حدود ۵۰ عراقی درشت اندام را جلو انداخته بود و هرکدام که ساکت بود داد می زد مگر با تو نیستم، الله اکبر. یعنی انها را وادار می کرد با سکوت راه نروندوذکربگویند.
یک نوجوان رزمنده با آن شجاعت و جسارت قدرت یک کلاشینکف، ۵۰تا عراقی که هر آن امکان داشت به سرش بریزند را به زیبایی هدایت می کرد.

آزادی خرمشهر حقیقتا معجزه بود

امام فرمود، خرمشهر را خدا آزاد کرد، یعنی همه چی به دست خدای متعال است. خداوند هرچه اراده کند و تقدیر باشد اتفاق خواهد افتاد. در ادمه پیروزی این عملیات، نباید مغرور می شدیم. هرجا که به قول شهید صیاد منیت وجود داشت، شکست خوردیم وناکامی به وجود آمد. لذا نباید مغرور می شدیم و به خدا توکل می کردیم. دشمن به قدری طی عملیات الی بیت المقدس موانع ایجاد و تجهیزات نظامی پیاده کرده بود که پیروزی ما با معادلات نظامی جور در نمی آمد. حقیقتا

معجزه بود. آزادسازی خرمشهر کار خدا بود و خداوند عنایت کرده و رزمندگان توانستند با آن شرایط چهار مرحله عملیات سنگین شبانه روزی را از ۱۰اردبیهشت ۶۱تا سوم خرداد۶۱ به مدت ۲۴روز در مقابل دشمن غدار تا به دندان مسلح انجام دهند.

پس از فتح خرمشهر ایا جنگ بایدادامه می یافت

فتح خرمشهر یک فتح الهی بود که ملت ایران و رزمندگان ما را در جبهه های نبرد بسیار شادمان کرد. آن روزها تصور بر این بود با این پیروزی بزرگ ما دیگر به جنگ ادامه ندهیم. اما این در حالی بود که در خوزستان شهری مثل نفت شهر هنوز دست عراقی ها بود و ما باید آن را از اشغال دشمن در می آوردیم. ما باید جنگ را به شکلی به پایان می رساندیم که هیچ شهری از ما در اشغال دشمن نباشد. آنها قطعنامه صادر کردند اما هدفشان این بود که جنگ به نفع شان تمام شود و در واقع به نوعی سعی در ادمه جنگ داشتند. مسئولان ما هم از نیت آنها آگاه بودند بنابراین حاضر به پذیرش قطعنامه نشدند.

آنها پیشنهادهای صلح را مطرح می کردند اما در عین حال به فکر تداوم جنگ بودند. امام (ره) و فرماندهان ما هم که دست آنها را خوانده بودند، صلح را نپذیرفتند. چرا که می خواستند حقانیت کشور و نظام اسلامی مان را به اثبات برسانند. دشمن باید متقاعد می شد به عنوان آغازگر جنگ تمکین کند. از سوی دیگر سازمان ملل هم باید کشور متجاوز را مشخص می کرد. اما هر قطعنامه ای که از طرف سازمان ملل در آن مقطع صادر شد به نفع عراق بود. لذا با ادمه جنگ پس از فتح خرمشهر قطعنامه هایی که پس از عملیات والفجر ۸ و کربلای ۵ صادر شدند، عراق را به عنوان متجاوز معرفی کردند. صحنه نبرد نشان می داد هرگاه ما قدرت مان را به دشمن دیکته می کردیم آنها مجبور می شدند در صحنه سیاسی تا حدودی نظرات ما را در نظر بگیرند.

اگر بعد از آزادسازی خرمشهر جنگ را متوقف می کردیم، پیروز نمی شدیم چرا که ما باید سازمان ملل را متقاعد می کردیم که صدام آغاز گر جنگ بوده است.

نا گفته نماند وقتی در عملیات کربلای ۵ بسیاری از مناطق اطراف بصره ازاد شد قطعنامه ۵۹۸ صادر شد. قطعنامه ای که تا حدودی نظرات بحق جمهوری اسلامی ایران را تاٌمین می کرد. اگر ما بعد از فتح خرمشهر صلابت به خرج نمی دادیم،  قطعنامه   ۵۹۸ صادرنمی شد. بنابراین باید گفت جنگ بعد از فتح خرمشهر باید ادامه می یافت.

 

 

                    گرامی باد یاد و خاطره ۲۴۹ شهیدمازندران در عملیات الی بیت المقدس

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا