جای خالی ترسیم نظام سیاسی شیعه و بازتولید تئوری ولایت فقیه در جامعه!
بصیر، انقلاب اسلامی ایران با بهره گیری از اصل مترقی ولایت فقیه و به پشتوانه‌ی مقبولیت و حمایت مردمی از نظام ولایت فقیه در نوع خود به عنوان حکومتی مقتدر و مستحکم در عرصه های بین المللی مطرح است.
از این رو لزوم پاسداری و صیانت از اصل مترقی ولایت فقیه به عنوان نعمت و هدیه‌ی الهی به مردم بابصیرت ایران و دیگر شیعیان جهان و نیز ضرورت بازتولید آموزه های این اصل و تعمیق تئوری حکومت اسلامی و نظام سیاسی شیعی بر مبنای ولایت فقیه، امری ضروری است.
لازم به ذکر است جنبش های مرتبط با بیداری اسلامی با رویکرد محوریت اسلام و مطالبات مرتبط با عدالت اجتماعی، دیکتاتورهای مزدور آمریکایی را سرنگون کردند لذا مسئولیت و رسالت انقلاب اسلامی با بهره گیری از کارآمدی ولایت فقیه و به تبع آن هدایت انقلاب های ضد دیکتاتوری منطقه از قبیل مصر، تونس، لیبی… و انتقال دستاورد عظیم شیعیان در تجربه‌ی بیش از ۳۰ ساله از نظام موفق سیاسی به دیگر کشورهای اسلامی و نظام های آزاده‌ی جهان امری انکار ناپذیر است.
از این رو مطالبه‌ی همگان از نهادهای علمی کشور به ویژه حوزه‌ی علمیه‌ی قم، مسئولیت پذیری محققان و پژوهشگران حوزوی و بعضاً دانشگاهی در بازتولید معارف شیعی در موضوعات مرتبط با مقوله‌ی حکومت و نظام سیاسی اسلام و تشیع بوده زیرا کارآمدی اصل ولایت فقیه در نظام اسلامی و مدیریت بی بدیل مقام معظم رهبری به عناون سکّاندار نظام اسلامی در حل بحران های داخلی و بین المللی، بسیاری از اندیشمندان مسلمان و غیر مسلمان دیگر کشورها را به شگفتی واداشته است.
دیری نمی پیماید که دیگر نظام های سیاسی جهان بالأخص نظام های آزاده‌ی دنیا و خصوصاً کشورهای اسلامی نیازمندی و مطالبه‌ی خود را از نظام سیاسی شیعی ابراز دارند، کما اینکه پس از پیروزی انقلاب های منطقه بسیاری از کشورهای اسلامی همچون مصر و تونس …نیازمندی خود را از الگوی نظام سیاسی ایران به صورت رسمی به نهادهای حوزوی و مسئولان نظام اعلام کرده اند.
پرسش اساسی این است که نهادهای علمی معرفتی کشور به ویژه نهادهای حوزوی برای ترسیم نظام سیاسی تشیع و بازتولید تئوری ولایت فقیه در جامعه‌ی امروزی چه اقدام موثری از خود بروز داده اند؟
به راستی فرض را بر این نکته قرار دهیم که وظیفه‌ی ترسیم نرم افزار فکری نظام سیاسی سوریه، لبنان، مصر، تونس و… به اندیشمندان شیعی ایرانی محول شود، آیا نهادهای فکری و معرفتی حوزه علمیه‌ی قم و نهاد دانشگاه و… خواهند توانست در انتقال کامل گزاره های فکری در حکومت اسلامی و تئوری ولایت فقیه به کشورهای هدف موفق عمل کنند؟
در چند سال اخیر مقام معظم رهبری به کرّات به ویژه از حوزه‌ی علمیه‌ی قم، مقوله‌ی تعمیق تئوری نظام سیاسی در حکومت اسلامی را خواستار شدند، این مطالبه به نوبه‌ی خود بیانگر اهمیت بسیار فراوان اصل ولایت فقیه در حکومت اسلامی است، لیکن متأسفانه حوزه‌ی علمیه‌ی قم اسیر فردگرائی است و از قدرت نظریه پردازی در باب نظام سیاسی اسلام به نحو مطلوب و شایسته به دور است که این رویکرد فردگرا منجر به غفلت حوزه از تأمین مطالبات دیگر مسلمانان در عرصه های بین المللی شده است و کماکان نیز اقدام در خور شأن از محافل تولید فکر و اندیشه در حوزه مشاهده نمی شود.
هم چنین مع الأسف تداوم این غفلت خطرناک از متولیان امر نظریه پردازی در ساحت نظام سیاسی اسلام در حالی است که با مراجعه اجمالی به وقایع منطقه می توان به عمق نگاه مقام معظم رهبری در هدایت دیگر مسلمانان جهان پی برد، زیرا از یک سو و با پیروزی چشمگیر ملت و دولت سوریه بر قدرت های استکباری، نظام های ارتجاعی عرب و گروه های تکفیری و تقویت روزافزون گفتمان مقاومت در جوامع اسلامی و نیز پیروزی چشمگیر بشار اسد رئیس جمهور قانونی نظام سوریه و هم چنین تداوم فرایند جنبش های بیداری اسلامی و مطالبات اسلام گرایانه در این کشورها و اتحاد گسترده گروه های فلسطینی برای مقابله با تجاوزگری اسرائیل، همه و همه در نوع خود مؤیّد نگاه ویژه مقام معظم رهبری به مقوله‌ی ترویج نظام سیاسی شیعی برآمده از نظام ولایت فقیه در دیگر کشورهای اسلامی است.
از سوی دیگر تغییرات گسترده در نظام های غربی به ویژه در پارلمان اتحادیه‌ی اروپا و ورود برخی گروه های ضد سرمایه داری در نوع خود به عنوان شوک بزرگ در نظام های حامی سرمایه داری و افزایش احتمال جدایی اتحادیه اروپا از زیاده خواهی های آمریکا مورد نظر است.
باید متولیان موضوع نظریه پردازی در مقوله‌ی حکومت و نظام سیاسی شیعه با بهره گیری از تجربه‌ی موفق و بی نظیر ولایت فقیه در نظام اسلامی در راستای رفع نیازمندی دیگر کشورها و به تبع آن شکل گیری ابرقدرتی جهانی ایران اقدام کنند، امری که قطعاً دور از دسترس و انتظار نخواهد بود.
بلاغ
