اختصاصی/ مسئولان فریدونکناری فراغت خود را در جوانی چطور گذراندند

از آجرپزی فرماندار سابق تا حضور رئیس ارشاد در لیگ دسته اول فوتبال تهران

بصیر/ بسیاری از خانواده های ایرانی که دغدغه رشد و تعالی فرزندان خود را در زندگی شخصی و اجتماعی شان دارند همواره با این موضوع دست و پنجه نرم می کنند که فرزندان آنها اوقات فراغت خود را به چه شیوه ای و در چه اماکن و موضوعاتی بگذرانند.

یکی از فصولی که معمولا این خانواده ها به دنبال این امر بسیار مهم هستند، فصل تابستان است، در این فصل خانواده ها معمولا به دنبال راهکاری هستند که علاوه بر ایجاد شوق و اشتیاق برای جوان و نوجوان خود آنان را برای استفاده بهینه از زمان و حضوری کارآمد در جامعه آماده کنند.

این در حالی است که مسئولین باید کمک کار و هادی خانواده ها برای دست یابی به این مهم باشند، در واقع یکی از وظایف اصلی مسئولان کشور به ویژه آنهایی که در امور فرهنگی و اجتماعی فعالیت می کنند آن است که شرایط را به نحوی برای جوانان این مرز و بوم به منظور بهره بری و استفاده صحیح از اوقات فراغت سوق دهند.

موضوع بحثی که امروز برای خوانندگان مان در نظر گرفته ایم اقدام و یا کیفیت پیگیری وظایف مسئولین در این امر مهم و حیاتی نیست، بلکه می خواهیم جامعه هدفمان را از نحوه گذراندن اوقات فراغت همین مسئولینی که روزی به عنوان یک نوجوان و جوان چشمان خود را به مسئولین زمان خود دوخته بودند و از آنها تقاضای شرایط خوب داشتند آگاه کنیم.

به همین منظور گفتگویی کوتاه و خواندنی با تعدادی از مسئولین فعلی و سابق فرهنگی و اجرایی شهرستان فریدونکنار ترتیب دادیم که خواندن آن خالی از لطف نیست.

DSCN3728

حضور در کوره آجرپزی/ تدریس دروس دینی و قرآن

علی قاسمی فرماندار سابق فریدونکنار در گفتگو با خبرنگار ما از دوران جوانی و گذراندن اوقات فراغت خود گفت.

در دوران نوجوانی و جوانی مهمترین رسالت ما فراگیری علم و دانش بود و من هم در این زمینه تلاش های زیادی انجام دادم.

به دلیل آنکه پدر مرحومم از قشر زحمتکش کارگر بودند و در تابستان ها و در ایام فراغت به موجب وضعیت سخت معیشت خانواده، در ساختمان کوره آشپزی مشغول به فعالیت می شدم و بیشتر زمان های بیکاری ام را بدین شکل پر می کردم.

معمولا از ۶ صبح تا ۱۶ عصر در این کوره مشغول کار بودم تا اینکه مهر ماه و فصل ورود به مدرسه فرارسد، همچنین با توجه به علاقه ای که به امور فرهنگی داشتم، سعی می کردم در پایگاه مقاومت بسیج خندق آمل حاضر باشم و در کارهای فرهنگی سپاه، حوزه و پایگاه همکاری نمایم.

در دوران دانشجویی نیز علاوه بر ادای تکلیف در حوزه درس و دانشگاه در کارهای فرهنگی با مجموعه نمایندگی ولی فقیه نیز همکاری داشتم و به دلیل آنکه در دانشگاه شهید بهشتی تهران درس خواندم علاوه بر آنکه در حوزه اجرایی خوابگاه پسران مشغول به فعالیت بودم، در سال های ۶۸ تا ۷۰ در مدارس ابتدایی و راهنمایی منطقه یک تهران دینی و قرآن تدریس می کردم.

به دلیل آنکه در رشته علوم سیاسی درس می خواندم، کار مطبوعات را نیز از آن زمان دنبال می کردم و به عنوان کار آموز در برخی از مجلات و روزنامه ها فعالیت داشتم.

 DSCN5773 

همیشه یک پای ثابت هیئت ها بودم

ابواقاسم فرجی فعال رسانه ای نیز در گفتگو با حرف از گذراندن اوقات فراغت خود در ایام نوجوانی و جوانی چنین گفت.

در آن دوران بیشتر اوقات فراغت خود را با دوچرخه سواری و طی طریق مسیر محمود آباد و یا آمل سپری می کردم، همچنین در بسیاری از روزها به دریا و شنا می رفتم و در کلاس تکواندو نیز حاضر می شدم.

بیشتر سعی می کردم در جمعه ها به ورزش بپردازم و در نابستان نیز جنگل بیشترین میزبانی را از ما به عمل می آورد.

همچنین سعی می کردیم اوقات فراغت خود را با بازیهایی همچون « هفت سنگ، تک شوت، چلک مار، تپونه خر، وسطی و تفنگ بازی» پر کنیم.

البته این امور برای زمانی بود که در جبهه نبودیم و اوقات فراغت زیادی داشتیم، هرچند که همیشه یک پای ثابت هیئت ها بودم.

DSCN1632

تابستان خودش گذشت

امیر حسین فلاحت پیشه رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی فریدونکنار نیز در گفتگو با خبرنگار ما به نکات جالبی اشاره کرد.

یاد آن موضوع انشاء افتادم که معلممان می گفت« تابستان را چطور گذرانده ای؟» و دانش آموزی برخواست و گفت«تابستان خودش گذشت».

سعی می کردم بیشتر فوتبال کنم و به همین دلیل در یکی از تیم های دسته اول نوجوانان تهران مشغول بازی شدم.

بعد از ورود به دبیرستان به عرصه هنری وارد شدم و دور فوتبال را خط کشیدم، در دانشگاه وارد حوزه فیلم و سریال شدم و بیشتر اوقات فراغتم با این کارهای هنری می گذشت.

DSCN0985

در فوتبال اصلا پاس نمی دادم/ در زمان طاغوت بیشتر مداحی می کردم

حجت الاسلام نجار فیروزجایی نماینده ولی فقیه سپاه شهرستان فریدونکنار نیز در گفتگو با خبرنگار ما اظهار داشت: در دوران نوجوانی و جوانی در ایام فراغتم مشغول به تحصیل می شدم و اگر فرصتی پیش می آمد به پدرم در بحث کشاورزی کمک می کردم و همچنین در امور خانه و به ویژه دامداری نیز فعال بودم.

در زمان طلبگی نیز با تعدادی از رفقا فوتبال بازی می کردیم و به دلیل آنکه اصلا به کسی پاس نمی دادم وقتی صاحب توپ می شدم داد و فریاد ها اغاز می شد که چرا به او پاس می دهید.

البته قبل از انقلاب و در زمان طاغوت در مسائل روشنگری، اعیاد و مناسبت ها به دلیل صدای خوبی که داشتم مداحی می کردم و به نوعی در محور کار قرار داشتم.

اگر باز هم برای من فرصتی پیش می آمد ماهیگیری و بازی های محلی را نیز به کارهی دیگر ترجیح می دادم.

فرماندار

دوش پدر و مادر، وسیله نقلیه به مدرسه

متولد سال ۱۳۵۳ هستم و دوران ابتدایی را در مدرسه ای در روستای لدار پشت سر گذاشتم، فاصله مدرسه راهنمایی تا خانه ما ۳ و فاصله مدرسه دبیرستان تا منزلمان ۶ کیلومتر یود.

هر روز این مسافت را پیاده طی می کردم و در آن زمان خبری از پول و ماشین نبود، در مسیر حرکتمان به مدرسه یک رودخانه قرار داشت که به دلیل طغیان در زمستان مجبور بودیم از وسط آن بگذریم و بعد از اینکه از آن رود عبور کردیم با همان لباس خیس، وارد کلاسی می شدیم که نه گاز و هیچ وسیله گرمایشی دیگر نداشت.

چون پدر مرحومم کشاورز بود بعد از مدرسه و انجام تکالیف به مزرعه پدر می رفتم و مشغول فعالیت می شدم، همچنین عضو بسیج محل هم بودم و با پایگاه مقاومت همکاری داشتم.

در روستای خود فوتبال و بازی های بومی محلی چون کشتی لوچو انجام می دادیم.

به برکت این نظام و انقلاب توانستیم از آموزش رایگان امام راحل(ره) استفاده کنیم و پس از درس خواندن و حضور در دانشگاه شهید بهشتی امروز به عنوان خدمتگزار در خدمت مردم شریف این شهرستان هستم.

در زمان پهلوی ها حضور در دانشگاه مخصوص افراد ثروتمند بود و هر فردی نمی توانست در این مکان تحصیلی حضور یابد اما به برکت نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران امروز قشر مستضعف بیشترین افراد تشکیل دهنده مجامع علمی مان از جمله دانشگاه ها را تشکیل می دهند و از این جهت خداوند را شاکریم.

 

 

 

 

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا