کاسبی از جوسازی‌ها بس است/خوش‌بینی‌های رفسنجانی/گردش آزادانه خبرنگار صهیونیستی در ایران

بصیر، از محاسن خبرهای ویژه، عمق بخشیدن به شناخت از رخدادهای جاری است که در ورای ظاهر خود، از لایه های پنهان نیز برخوردارند و کمک‌کار خوبی برای پی بردن به حقایق می‌کنند.

جشن و شادی کافی است دولت چاره‌جویی مدیریتی کند

«شادی کردن برای توافق هسته‌ای کافی است. دولت باید به فکر چاره‌جویی نهادی و مدیریتی برای مسائل اقتصادی باشد.»

این مطلب را فرشاد مومنی از حامیان دولت عنوان کرد و ضمن استقبال از حل چالش‌های خارجی گفت: چیزی که باید دائماً به مسئولان و سیاست‌گذاران کشور گوشزد کنیم، این است که مسائل انسان و جامعه پیچیدگی‌های خارق‌العاده‌ای دارد و نگرش‌های مکانیکی، تک ساحتی و تک سبب بینانه برای فهم این مسائل و برای مبنا قرار دادن آنها به عنوان ابزار‌های سیاست‌گذاری، می‌تواند هزینه بزرگی را به جامعه ما تحمیل کند. در مسائل اقتصادی نیز با وجود این مسائل پیچیده باید دقت هایی شایسته و بایسته صورت گیرد که در غیر این صورت می‌تواند برای کشور پرهزینه باشد.

وی می‌افزاید: دولت محترم به این مسئله توجه کند که فرصت ایجاد شده، در بهترین حالت فقط یکی از شروط لازم برای برون رفت از بحران‌هایی که در دولت قبل ایجاد شده را فراهم کرده است و همین یک شرط لازم هم که فراهم شده بر حسب اینکه چگونه از آن استفاده شود، می‌تواند نتایج و پیامد‌های به طور کلی متفاوتی را داشته باشد.

بنابر این در عین حال که شادمانی راجع به آنچه اتفاق افتاده جای خود را دارد، اما دادن این تذکر و هشدار که مهمترین قسمت ماجرا این است که از فرصت ایجاد شده چگونه استفاده کنیم را برجسته کنیم، چون در غیر این صورت همه این زحمت‌ها می‌تواند به ضد خودش تبدیل شود و نوعی بی تفاوتی از تنش‌زدایی را در کشور شاهد باشیم.

دولت باید به این نکته توجه کند که اگر دستاورد عملی در زمینه ارتقا بنیه تولید ملی، افزایش توان رقابتی و ارتقای کیفیت زندگی عامه مردم در اثر این زحمت‌ها حاصل نشود، اصالت این زحمت‌ها به چالش کشیده خواهد شد.

استاد دانشگاه علامه طباطبایی می‌گوید: من ‌اکنون می‌خواهم توجه دولت محترم را به این نکته جلب کنم که حتی اگر آمادگی این را ندارند که از تجربه‌ دولت احمدی‌نژاد به اندازه کافی درس بگیرند، حداقل از تجربه ۱۸ ماهه عملکرد خودشان پند بگیرند.

رئیس‌جمهور امروز باید با تمام همکاران مسئولشان پاسخ‌گوی این باشند که چرا عملکرد اقتصاد ایران در سال ۱۳۹۳ به گونه‌ای که مشاهده شد رقم خورد؟ چرا صدور مجوز واحد‌های صنعتی در سال گذشته ۱۰ درصد کاهش یافت.

مومنی با اشاره به موانع تولید می‌گوید: شادی کردن برای آشکار شدن نتایج تلاش‌هایی که دیپلمات‌های ما کردند، کافی است از این به بعد باید با اراده و جدیتی چندین برابری که تیم مذاکره کننده داشت، تیم دولت با همراهی مجلس باید مسائل کشور را شفاف و دقیق ریشه‌یابی تحلیل کنند و برای برون رفت این شرایط برنامه مدون خودشان را ارائه کنند.

چیزی که ما تاکنون مشاهده کردیم این است که متاسفانه سیاست‌های پولی، مالی، تجاری و نرخ ارز که در حال حاضر به طور کلی به ضد تولید کشور تنظیم شده‌اند، به هیچ وجه آن تمایل بایسته را در دولت برای بازآرایی ساختار نهادی نمی‌بینیم، کما اینکه تاکنون نشنیده‌ایم این دولت در زمینه طراحی یک برنامه ملی مبارزه با فساد نیز کوشش قابل توجهی کرده باشد.

کاسبی از تحریم‌ها تمام شد!

هفته گذشته، رسانه‌های جهان خبری را مخابره کردند که بار دیگر از هویت فریبکارانه و حیله‌گر طرف غربی مذاکره با ایران پرده برمی‌داشت و فرجام اعتماد به آنان را به درستی نشان می‌داد.

خبر تحریم مجدد بانک تجارت و ۳۲ شرکت ایرانی از سوی اتحادیه اروپا. خبر این تحریم‌های دوباره بر روی خروجی اغلب خبرگزاری‌ها و رسانه‌های مهم جهان که موضوع هسته‌ای کشورمان را دنبال می‌کردند آمده بود.

اما علی‎رغم حساسیت آنها، در داخل کشور تحریم‌های تازه برای روزنامه‌های اصلاح‌طلب اصلاً اهمیتی نداشت! چرا که نمی‌خواستند شادی کاذب برخی از هواداران بی‌خبر از اصل ماجرا و اعتماد پوشالی و ساختگی به دشمن را خراب کنند! آنها که روزگاری با دست‌آویز قرار دادن تحریم‌ها و نشان دادن خودشان به‎عنوان حلال مشکلات و نیز نمایش تحریم‌ها بعنوان یگانه عامل مشکلات کشور، به معنی واقعی «کاسب تحریم شده» بودند، در این مقطع چشم خود را به روی حقیقت بستند و حتی برخلاف رویه حرفه‌ای، خبر این رخداد مهم را هم منتشر نکردند!

البته شاید وجود خبر‌های مهم دیگر مانع این کار شده باشد! مثلاً شرق تیتر گزارش حمله به مطهری روی میز رؤسای قوا را با عکس او به این خبر ترجیح داد! و در تیتر دیگری خبر داد که درهای عشرت‌آباد به روی مردم باز می‌شود! آرمان برای صدمین بار اموال بابک زنجانی را شناسایی کرد و البته به ماجرای بسیار مهم علی مطهری هم پرداخت!

آفتاب یزد بدون آنکه تحریم‌های تازه را به روی خودش بیاورد، نوشت «کدام تحریم‌ها در انتظار لغو!؟» و در تیتر دیگری از ناامنی ورزشگاه‌ها به‌خاطر تک‌جنسیتی بودن آن خبر داد! ایران که روزنامه رسمی دولت است و باید اصل خبررسانی به مردم را در هر شرایطی لحاظ کند با تیتر بزرگ «ورود سرمایه اروپایی‌ها به بورس تهران» کوشید افکار عمومی را از حقیقت تلخ تحریم‌های تازه بی‌خبر نگه دارد و چهره دشمن را بزک کند!

جمهوری اسلامی حمله به سریال «در حاشیه» مهران مدیری را مهم‌تر از حمله به اروپا برای تحریم مردم دانست و در تیتر یک هم بدون توجه به اقدامات تلخ زیست محیطی دولت یازدهم مثل واگذاری آشوراده و … خطر تغییر کاربری اراضی مازندران را گوشزد کرد!

شهروند بررسی علل قتل‌های خانوادگی در شمال و جنوب پایتخت را به بررسی علل جنایت اروپا علیه ایران ترجیح داد! و بالاخره اعتماد عکس تمام قد مطهری و موضوع بسیار مهم! حمله به او را در پیشانی صفحه اول خود نشاند!

اکنون باید از مدعیانی که روزگاری با کاسبی تحریم‌ها رأی مردم را گرفته و وعده‌های آنچنانی درباره رفع آنها داده بودند پرسید؛ چه شده که تحریم بزرگ و ناجوانمردانه ۳۲ شرکت و یک بانک ایرانی در نظرتان بی‌اهمیت شده؟!

جنگ اقتصادی و تهدید نظامی نشانه صلح‌طلبی غرب است؟!

هاشمی رفسنجانی می‌گوید شرایط در قبال غرب، شرایط دعوت متقابل به صلح است؛ وی در جریان دیدارهای نوروزی گفت شرایط فعلی مصداق عملی آیه «و ان جنحوا السلم فاجنح لها» است.

قرآن کریم در این آیه تأکید می‌کند که اگر دشمنان شما به صلح تمایل نشان دادند شما نیز تمایل نشان دهید.

آقای هاشمی توضیح نمی‌دهد که آیا تحریم ۱۰۰ شرکت از سوی آمریکایی‌ها در همین یک سال بعد از توافق ژنو، تصریح بر روی میز بودن گزینه نظامی،‌ تحریم دوباره ۳۲ شرکت از سوی اروپا (که دیروز اعلام شد) و… مصداق صلح‌طلبی و نشانه صلح‌خواهی و آشتی‌طلبی است یا نشانه صریح کارزار بزرگی که مقام معظم رهبری با مرور واقعیت‌ها مورد اشاره قرار دادند؟!

گردش آزادانه خبرنگار صهیونیست در ایران!

در خبرها آمده بود «اورلی آزرلایی» یکی از مشهورترین خبرنگاران روزنامه صهیونیستی یدیعوت آحارونوت، ۱۴ روز تمام در ایران بوده و به تهیه گزارش و کسب خبر و مصاحبه با مردم مشغول بوده است!

او گزارش می‌دهد در ایرانگردی‌اش اصفهان، شیراز و تخت جمشید و تهران را دیده و با مردم آنها صحبت کرده است و درباره انتظار مردم ایران برای برقراری رابطه با آمریکا و حتی اسرائیل داستان‌سرایی کرده است!

صرف‌نظر از اینکه او چه نوشته و گزارش وی از جامعه ایرانی تا چه حد مغرضانه بوده است ـ که البته از یک خبرنگار صهیونیست انتظاری جز این هم نیست ـ پرسش مهم و کلیدی آن است که خبرنگار مذکور با چه هویتی به ایران آمده است؟!

بدیهی است که او نمی‌تواند با پاسپورت رژیم صهیونیستی به ایران آمده باشد بنابراین آیا با گذرنامه جعلی سفر کرده است؟! مسئولان مربوطه در وزارت ارشاد اسلامی که متولی انجام امور مربوط به ورود و خروج خبرنگاران خارجی هستند باید به این پرسش بدیهی پاسخ بدهند که ورود یک خبرنگار اسرائیلی و گردش دو هفته‌ای او در کشور، چگونه اتفاق افتاده است؟! حتی اگر وی با گذرنامه جعلی وارد شده باشد ـ که احتمال آن زیاد است ـ شناسایی یکی از مشهورترین خبرنگاران اسرائیلی کار سختی نیست و معلوم نیست غفلت در این مسئله مهم، چه توجیهی دارد؟!

 

 

 

 

 

بلاغ

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا