بازخوانی عملیات والفجر ۸
بصیر از بلاغ،
در روز ۲۰ بهمن ماه سال ۶۴ گردانهای عمل کننده با شور و هیجان و گامهای استوار، خود را برای انجام این عملیات آماده میکردند.
همه به رغم آنکه میدانستند تا مرز شهادت راه چندانی نیست، اما با روحیهای عالی، یکدیگر را در آغوش میگرفتند و از هم حلالیت میطلبیدند.
عدهای دیگر از نیروها در حال نوشتن وصیتنامههای خود بودند، حال و هوای نیروهای غواص چیز دیگری بود، انگار این آخرین دعای توسلی بود که میخواندند و چند شبی بیشتر به لحظه موعود نمانده بود، آنها میدانستند که احتمال بازگشتشان نسبت به نیروهای دیگر بسیار ضعیفتر بود و به چیزی جز شهادت نمیاندیشند.
هم چنین به خوبی میدانستند که پس از حدود یک ساعت جنگیدن با امواج و موانع جنگی، نیروهای دشمن را پیشرو دارند، زمانی که فرمانده لشکر گفت: «شاید این آخرین دعای توسل شما باشد» نیروهای غواص حال عجیبی داشتند، به طوری که انسان میتوانست شب عاشورای امام حسین (ع) را تجسم کند.
لحظه حرکت فرا رسیده بود، نیروها با توجه به سازمان رزم خود، گردان به گردان به صورت ستون، به طرف محورهای عملیاتی حرکت کردند.
سرانجام در ساعت ۲۲:۱۰ تاریخ بهمن ۶۴ محسن رضایی از سوی قرارگاه خاتم الانبیا(ص) فرمان حمله را چنین صادر کرد:
بسم ا… الرحمن رحیم
«ولا حول و لا قوه الا با … العلی العظیم و قاتلو هم حتی لا تکون فتنه»
«یا فاطمه الزهرا یا فاطمه الزهرا»
اعلام رمز عملیات در فضایی کاملا روحانی و در عین حال پر التهاب انجام میشد.
قرارگاههای تابعه به فرماندهان لشکرها و آنان به ردههای پایینتر، رمز«یا فاطمه الزهرا» را منتقل میکردند.
نام حضرت زهرا (س) در تمامی بیسیمها تا رده گروهان، به صدا در میآمد، فرمانده عملیات، هر از چند گاهی به دیدگاهی خارج از سنگر میرفت و از نزدیک، درگیری در تمامی خطوط را نظاره میکرد.
تبادل گلولههای رسام ۱۵ و تبادل آتش توپخانه خودی و دشمن مشهود بود.
حال عجیبی بود فریاد «الهی عظم البلا» در میان صدای رگبار و تبادل آتش خودی و دشمن، شنیده میشد، در این زمان، یکی از گروهانهای غواص توانسته بود خود را به پشت کمین و سنگرهای دشمن برساند، در لحظه شکستن خط و درگیری با عراقیها، هوای مه آلود و نمنم باران، غواصان را برای انجام بهتر عملیات یاری میکرد.
یکی و دو ساعت پس از درگیری، شنود بیسیم دشمن، حکایت از اوضاع نابسامان و به هم ریخته خطوط دفاعی عراقی داشت، هر یک از فرماندهان عراقی، نسبت به منطقه ماموریت خود، سلب ماموریت کرده و مدام از فرماندهان بالاتر، درخواست کمک میکردند.
به مددالهی در حالی که دشمن کاملا غافلگیر شده بود، غواصان خطشکن، یکی پس از دیگری اقدام به پاکسازی سنگرهای عراقیان میکردند.
آتشی سهمگین و مهلک همراه با رگبار مسلسلهای سبک نیروهای پیاده، در مدتی کوتاه، سکوت و آرامش عمیق منطقه را به صحنه هولناک، به فضایی آکنده از دود و انفجار بدل کرده بود.
بسیاری از تیربارهای دشمن با مشاهده میزان نفوذ غواصان، به تصور هلیبرن نیروها، به طرف آسمان نشانه میگرفتند و برای رویت آثاری از بالگرد بر فراز اروند، به جستجو ادامه میدادند و وحشتزده و بیهدف تیراندازی میکردند.
از یک سو گلولههای آر.پی.جی و تفنگ ۱۰۶ بر سنگرهای سه دهنه با ضخامت تقریبا یک متر، چندان موثر نمیافتاد و از سوی دیگر، دالانی کوچک به وسیله پیچ دو متری، محیط داخل و خارج سنگر را به هم مرتبط کرده بود و مانع ورود نارنجک در محوطه اصلی سنگرهای عراقی میشد.
عکسالعمل عراقیها در لحظات اولیه و رویارویی با موجهای گسترده قوای ایرانی، غیر منتظره و تعجب برانگیز بود.
به دلیل گستردگی محورهای هجوم و انجام تک پشتیبانی در منطقه (ام القصر) دشمن تا سه روز در تشخیص فلش اصلی حمله، سر درگم بود و نتوانست برابر هجوم نیروهای ایرانی اقدامی جدی صورت دهد.
رزمندگان اسلام پس از تصرف کامل فاو در محورهای بصره، امالقصر و البهار به پیشروی خود ادامه دادند تا نیروهای دشمن را هر چه بیشتر از شهر فاو دور نگه دارند این پیشروی زنگ خطر سقوط بصره را به صدا درآورد و عراق به سختی تلاش میکرد تا از سرعت پیشروی قوای ایران بکاهد.
با عبور موفقیتآمیز نیروهای غواص و سپس عبور قایقهای حامل نیرو از اروند رود و پس از حدود ۱۱شبانه روز، درگیری بیوقفه و سنگین، شبه جزیره فاو کاملا سقوط کرد اهمیت منطقه برای عراق چنان بود که بیش از ۷۰ روز به پاتکهای سنگین خود ادامه داد.
مهمترین نتیجه به دست آمده از عملیات والفجر هشت آزادسازی شهر فاو، انهدام سکوهای پرتاب موشک، قطع امکان تردد عراق به شمال خلیج فارس، تامین خور موسی و تردد کشتیها به بندر امام خمینی(ره)، تسلط بر جنوب اروند رود و هم مرز شدن با کویت بود.
در جریان این عملیات تلفات دشمن بیش از ۵۰ هزار کشته و زخمی بود در مجموع ۱۰ تیپ پیاده و کماندویی و نیرو ویژه، دو تیپ زرهی، چهار گردان ضد هوایی، ۱۰ گردان جیش الشعبی و پنج گردان توپخانه دشمن به طور ۱۰۰ درصد منهدم شد.
علاوه بر این ۳۳ تیپ پیاده، کماندو و نیروی ویژه، هشت تیپ زرهی و مکانیزه دشمن بیش از ۶۰ درصد توان خود را از دست داد به طوریکه مجبور شدند برای بازسازی و تجدید سازمان از منطقه عملیاتی خارج شوند.
در جریان این عملیات تعداد ۷۴ فروند از هواپیماهای دشمن، ۱۱ فروند بالگرد، ۶۰۰ دستگاه تانک و نفربر، ۵۰۰ دستگاه خودروی نظامی، ۲۰ اراده توپ صحرایی، ۵۵ اراده توپ ضدهوایی، ۲ فروند ناوچه موشک انداز و ۵ دستگاه مهندسی، منهدم و ۱۴۰ دستگاه تانک و نفربر، ۲۵۰ دستگاه خودرو، ۳۵ اراده توپ صحرایی، ۱۵۰ اراده توپ ضد هوایی، سه دستگاه رادار موشک و دستگاه مهندسی از میان تجهیزات ارتش عراق به غنیمت رزمندگان ایران درآمد.