شهدای شاخص، شاخص عمل هم اندیشان!

بصیر/

اتفاق ارزشمندی که طی چند سال گذشته در فضای فرهنگی و ارزشی کشورمان رقم خورده، معرفی شهدای شاخص عمومی و نیز شهدای شاخص مشاغل و اقشار خاص است که این اقدام بخاطر افزایش وابستگی و قرابت فکری، شرایط الگوپذیری اقشار منتسب به شهدای شاخص را افزایش داده و حال و هوای خاصی ایجاد می کند!

شهید شاخص خبرنگاران، شهید شاخص بانوان، شهید شاخص کارگران، شهید شاخص اکراد، شهید شاخص ارتش، شهید شاخص ورزشکاران و خلاصه سایر شهدای شاخصی که عضویت اقشار و مشاغل مختلف جامعه را در اردوگاههای ارزشی جامعه به نمایش می گذارند، در اصل تولید فرصت های نو و تازه ای محسوب می شوند که ضمن تقویت نهضت الگودهی، زمینه های لازم را برای معرفی ابعاد ناشناخته و پتانسیل های شکوفا نشده همان اقشار و مشاغل و نیز تقویت زمینه های توجه جامعه به آنان را فراهم می آورند.

واقعیت تلخی که این روزها به عنوان یک تهدید فرهنگی-اجتماعی، بسیاری از اقشار و مشاغل جامعه ما می آزارد، تلاش گسترده رسانه ای و میدانی فرهنگ باختگان برای انتقال ماهوی برخی از این اقشار از اردوگاههای ارزشی و دینی به اردوگاههای فرهنگی غرب است و طی آن تلاش دارند که مثلاً جوانان ما را به بهانه جهانی شدن و جوانی کردن، به سمت ابتذال فرهنگی غرب سوق داده و جوان امروز، زمانی خود را امروزی بپندارد که مثلاً با اسطوره های ماهواره ای و اندیشه های نیهیلیسم و پوچگرای غرب، انطباق و هم ذات پنداری دارد، و گرنه از چرخ تمدن عقب بوده و هرگز نمی تواند به پیشرفت هاب علمی غرب نزدیک شود و همین برنامه برای نقل مکان ماهوی بانوان مسلمان ما به اردوگاه الحادی فیمینیسم و سایر اقشار جامعه به سایر اردوگاههای غربی که دسترسی فرهنگی آنها به شبکه های ماهواره ای و اجتماعی فراهم تر است، در حال اجراست!

از جمله اقشاری که در سال های اخیر و در این سلسله تهاجمات فرهنگی، به عنوان طعمه های لذیذ، مطمع نظر برنامه ریزان غربی قرار داشته و دارند، اهالی و اصحاب هنر در ایران اند که حتی در روزهای اخیر شنیده شد که دولت امریکا برای جذب و اقامت سوپراستارها و هنرپیشه های مطرح سینما و تلویزیون و تئاتر ایران، تسهیلات استثنایی قائل شده و همه مقدمات را برای تقویت استقبال آنها از غرب فراهم کرده تا عملاً از آنها و احتمالاً محبوبیت نسبی اجتماعی آنها برای رفورم فرهنگی در ایران اسلامی نهایت بهره برداری را به عمل آورد!

در گذشته ای نه چندان دور نیز شاهد برنده شدن بی معیار آثار ارسالی مسئله دار از ایران در معتبرترین جشنواره های جهانی سینما مثل کن و یا دعوت از هنرمندان متوسط برای عضویت در هیئت های داوری این جشنواره ها و خلاصه بهره برداری های سیاسی از آثار و چهره های سینمایی بوده ایم، در حالیکه امکان برنده شدن آثار به مراتب قوی تر و نفیس تر ارسالی از سایر کشورها و حتی کشورهای غربی در این جشنواره زمانی ممکن می شود که آنها به اصطلاح باید از هفت خوان رستم بگذرند!

جذب مغزها، خلاق ها، مبتکران و مخترعان و نیز صاحبان هنر در هر زمینه ای قطعاً و به استناد عملکرد و معیارهای ابلاغی سال های اخیر در رأس سیاست های استراتژیک نظام سلطه جهانی در قبال ایران اسلامی است که از دیدگاه آنها، براندازی نظام مستقر، راه حل نظامی ندارد و باید به براندازی فرهنگی تن در داد!

فلذا یکی از کارآمدترین مقابله به مثل ها با این تهاجم گسترده فرهنگی غرب، معرفی الگوهای ناب از جنس خود هنرمندان جهت سرمشق گیری تازه ورودها و نیز بازیافت کج رفته ها و در نهایت برای ایجاد شاخص ثابت در برابر همه رهروان جامعه هنری ماست!

در این میان تردید نباید کرد که شهدا، کامل ترین الگوها و جامع ترین نمونه های قابل انطباق و قابل الحاق سایر هنرمندان محسوب شده و در این میان شهدای شاخص و آن هم از جنس همان قشر فرهنگی هنرمندان که بسیار حساس و پرعکس العمل اند و رفتارها و واژه های نمادگرایانه آنها، گریزگاههای زیادی را به روی آنها می گشاید، پذیرفته تریت الگوها محسوب می شوند و ما در این رابطه نقش بی بدیل الگوی بزرگی بنام شهید بزرگوار سید شهیدان اهل قلم یعنی سیدمرتضی آوینی را بخوبی تجربه کرده ایم و برآورد تقریباً دقیقی از میزان بسیار بالای تأثیرگذاری این شخصیت در تنظیم مواضع فرهنگی جامعه هنری داریم!

یادواره ای که امروز در دانشگاه صنعتی بابل برای بزرگداشت شهید شاخص جامعه هنری یعنی شهید آزاده و هنرمند نقاش و خوشنویس محمدباقر روحی با سخنرانی رئیس سازمان بسیج هنرمندان کشور برگزار شد، رونمایی از  کثرت داشته ها، غلظت و تنوع سرمایه های معنوی و نیز برگ برنده دیگری از جامعه هنری ایران اسلامی بوده که انصافاً فرصت گشایی مناسبی را برای تکاثر گرایش قلبی هنرمندان به این الگوهای ارزشی رقم زده است!

قطعاً هنر آلوده و هالیوودگرایانه امروزی دنیا در مواجهه با این الگوهای مطهر و تطهیرکننده کم خواهد آورد و این شهدای شاخص اگر به رهروان جامعه هنری درست و عمیق معرفی شوند، می توانند برپاکننده نهضتی جهانی برای آلودگی زدایی از دامن هنر باشند و طی آن حتی مطرح ترین چهره های هنری جهان به معنویت دینی رجعت نشان داده تا به فضل الهی و در سنگری دیگر باز هم تیر نظام سلطه جهانی به سنگ بخورد!

در پایان جا دارد تا به عنوان یک فعال سیاسی، دانشگاهی و رسانه ای، ضمن تشکر از اداره کل حفظ آثار دفاع مقدس مازندران که بانی برگزاری این یادواره بوده است، بر استمرار چنین همایش هایی تأکید ورزیده و همه نهادهای فرهنگی را به برنامه ریزی و سرمایه گذاری در این عرصه ترغیب نمایم و اطمینان دهم که بازخورد معنوی این جلسات، ماندگار و بسیار تأثیرگذار خواهد بود.

صادقعلی رنجبر – عضو هیئت علمی دانشگاه

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا